منتظر باشید تا صفحه کامل بارگذاری شود
غیرفعال کردن حالت بارگذاری
×

مشاهده خبر

به گزارش روابط عمومی دانشگاه سوره، به نقل از معاونت پژوهشی دانشگاه_ ششمین کرسی علمی ترویجی تحت عنوان «تبیین روش تحلیل محتوای ترکیبی در استخراج معانی و مضامین عکس و متن» به همت معاونت پژوهشی و دانشکده هنر دانشگاه سوره؛ با ارائه و سخنرانی دکتر فرشاد عسگری کیا استادیار دانشکده هنر دانشگاه سوره و حضور امیررضا نوری‌پرتو مدیر گروه ادبیات نمایشی دانشکده هنر دانشگاه سوره به عنوان دبیر نشست و منتقدان دکتر یوسف خجیر استادیار دانشکده فرهنگ و ارتباطات دانشگاه سوره و دکتر محمد هاشمی پژوهشگر و مدرس دانشگاه در حوزه مطالعات میان‌رشته‌ای، روز سه‌شنبه 21 اردیبهشت‌ماه 1400 ساعت 18 الی 20 به صورت مجازی در دانشگاه سوره برگزار شد.

در ابتدای جلسه، امیررضا نوری‌پرتو ضمن عرض خوش‌آمدگویی به تمامی حاضران در جلسه، جهت برگزاری این کرسی ترویجی از معاونت پژوهشی دانشگاه سوره، مشارکت استادان و حاضران در جلسه تشکر و قدردانی به عمل آورد و پس از بیان عنوان کرسی، به معرفی استادان ناقد پرداخت.

سپس، فرشاد عسگری کیا به اهمیت تفسیر اشاره کرد و گفت: عکس‌ها با توجه به ماهیت و رسالت خود قائم به ذات تفسیر شده‌ هستند. وی افزود: دوره‌ی پسااثبات‌گرایی و نگاه پساپوزیتیویسم، تحلیل محتوای کمی به کیفی را ارائه می‌دهد. رویکرد پساپوزیتیویستی نشان می‌دهد که چه نشانه‌هایی داخل تصویر و متن وجود دارد.

عسگری کیا با بیان این‌که امروزه عکس‌ها بخش مهمی از تصاویر و منعکس کننده پیرامون ما هستند افزود: مصداق بارز چنین امری، فضای اینستاگرام است که در این‌جا ما سند صرف نداریم و قطعاً نیت و قصد در تصویر و متن وجود دارد. آن‌چه که می‌توان ادعا کرد این است که اخبار بی‌هدف، کاغذ سفید هستند. هر جا متن و تصویری وجود داشته باشد، قصدی در تولید معنا و مفهوم نیز پدیدار می‌شود.

عسگری کیا خاطر نشان کرد: با پارادایم‌های مختلف، متون نیز متحول می‌شوند. همچنین به دنبال آن تعبیر و تفسیر نیز تغییر خواهند کرد. وی افزود: آن‌چه که به روش تحلیل محتوا کمک می‌کند، امکان‌پذیری رویکرد کمی و کیفی در تحلیل و بررسی اطلاعات است که با استفاده از آن می‌توان به تعبیر مهم و کاربردی دست پیدا کرد.

وی همچنین  به بیان نکاتی در خصوص مفاهیمی در روش‌های نقد تصویر پرداخت و گفت: عکاسی به عنوان رسانه‌ای جمعی است و نسبتی میان تصویر و رسانه ایجاد می‌کند. مطالعه تصویر دارای ماهیتی بینارشته‌ای‌ست و درک معنای بسیاری از واژگان به وسیله تصاویر است. تصاویر، پتانسیل هدایت جامعه را دارند و رسانه نیز شرط تجسم عینی تصویر است.

عسگری کیا به ارائه تعریفی از روش تحلیل محتوا پرداخت و افزود: روش تحلیل محتوا، قرار دادن قاعده‌مند محتوای ارتباطات در طبقات خاص بر اساس قواعد و تحلیل روابط بین آن مقوله‌ها با استفاده از آزمون‌های آماری است. به عبارت دیگر، تحلیل محتوا یک تکنیک پژوهشی برای استنباط تکرارپذیر و معتبر از داده‌ها در مورد متن آن‌ها است.

عسگری کیا اظهار کرد: رویکرد تلفیقی «تحلیل محتوای تجمیعی» سعی دارد بر تمایز روش‌های کمی و کیفی فائق آید، به نحوی که از امتیازات هر دو روش بهره‌مند شود و در ضمن کاستی‌های هر دو روش را پشت سر بگذارد.

در ادامه، یوسف خجیر به عنوان نخستین ناقد این کرسی ترویجی بیان کرد: از آن جهت که در هر صورت و مکانی، پیام حرف اول را می‌زند و پیام دارای سه بخش؛ رمز (نشانه)، محتوا و نحوه ارائه است؛ میان مضمون و محتوا مرزی وجود دارد که باید در این مقاله به آن اشاره و مشخص شود.

خجیر تصریح کرد: به کار بردن واژه‌ی تحلیل محتوای ترکیبی بهتر و قابل قبول‌تر از واژه‌ی تجمیعی است. در این مقاله می‌توان از روش تحلیل محتوای منظم و سیستماتیک عینی که از نظریات برسون است استفاده کرد. همان‌طور که رویکرد روشی و تکنیکی در تحلیل محتوا مطرح است، اما در قسمتی از ارائه وجود کلمه‌ی تکنیک است و در بخش عنوان واژه‌ی روش جایگزین مناسبی برای تکنیک است. زیرا باید مجزایی تکنیک و روش احساس شود.

یوسف خجیر ادامه داد: در قسمت پارادایم نیز جایی برای انتقادگرایان هست و می‌توان از پارادایم انتقادی استفاده کرد. همچنین در چارچوب مفاهیم بحث کیفی تا حدودی کم‌رنگ است و پیشنهاد آن‌که؛ در انتهای مقاله نیاز به طرح نحوه کدگذاری به صورت اجرایی و عملیاتی وجود دارد.

سپس، محمد هاشمی نیز به عنوان دومین ناقد این کرسی ترویجی اظهار داشت: با توجه به آن‌که این مقاله یک مقاله‌ی علمی و پژوهشی است و از لحاظ محتوایی به معنای عام در این‌جا مطرح است. از آن جهت که نوع فعالیت دانشجویان در دانشکده هنر، عملی و اجرایی است، این دانشجویان از لحاظ نظری برای پروپوزال‌نویسی و ارائه پایان‌نامه دچار مشکل هستند؛ اما این دست از مقالات منبعی برای دانشجویان است و آن‌ها را در حوزه پژوهش ارتقاء می‌بخشد.

هاشمی اذعان کرد: تصور می‌شود مقاله دوپاره شده است. در پاره‌ی اول نشانه‌شناسی و تحلیل و تفسیر عکس وجود داشت. در پاره‌ی دوم به تحلیل محتوای ترکیبی می‌رسد و می‌تواند کمک شایانی به دانشجویان عکاسی کند.

هاشمی با اشاره به این که در این مقاله مطالعه‌ی موردی عکس و تفسیر عکس وجود دارد، تأکید کرد: مطالعه‌ای درباره چند نمونه عکس و تحلیل آن‌ها به فهم بیشتر منجر می‌شود و به این ترتیب در بخش دوم مقاله نشان داده می‌شد که چگونه روش تحلیل محتوا در تعبیر عکس پیاده می‌شد. وی افزود: رویکردی دوگانه در مقاله وجود دارد که می‌گوید؛ در نهایت ما می‌توانیم به یک تفسیر نهایی دست پیدا کنیم و در قسمتی دیگر، رویکردی وجود دارد که گفته شده تفسیر نهایی وجود ندارد. آن‌چه مهم است این است که بهتر است این موضوع همپوشانی پیدا کند.

فرشاد عسگری کیا تصریح کرد: در تفاوت مضمون و محتوا باید روشنگری ایجاد و رفع ابهام شود. همچنین به تفاوت بازتاب و بازنهایی می‌توان اشاره نمود و آن را متمایز کرد. وی عنوان کرد: به دلیل هرمنوتیک این قابلیت وجود دارد که با تحلیل محتوای تجمیعی ترکیب شود. روش تحلیل محتوا در هر نگاه و نظریه‌ای قابل تجمیع است و پارادایم انتقادی در آن جریان پیدا خواهد کرد.

عسگری کیا ضمن توجه به سخن محمد هاشمی در خصوص رویکرد پژوهشی مقاله، گفت: مقاله‌ی ارائه شده، رویکرد پژوهشی نداشته و در پی تشریح و ترویج است و ادعای ترویجی دارد. وی درباره تفسیر عکس خاطر نشان کرد: تفسیر عکس همواره زمینه و ارجاع تاریخی دارد و از آن جهت که شرح و توضیح آن در این بستر نمی‌گنجد، بنابراین می‌توان آن را از قسمت چکیده حذف کرد.

در ادامه، عسگری کیا ضمن تشکر از بیان نظرات و پیشنهادات ناقدان جلسه به ارائه جمع‌بندی در باب نظرات مطرح شده پرداخت و تصمیم بر آن داشت که رویکرد ترویجی مقاله‌ی خود را به سمت رویکرد پژوهشی سوق دهد.

در انتهای جلسه نیز، به تمامی سؤالات علاقه‌مندان در این حوزه پاسخ داده شد.

 

 

اشتراک در:

کلمات کلیدی: کرسی علمی ترویجی، «تبیین روش تحلیل محتوای ترکیبی در استخراج معانی و مضامین عکس و متن»، دانشکده هنر، معاونت پژوهشی، دانشگاه سوره

نظر خود را بنویسید