منتظر باشید تا صفحه کامل بارگذاری شود
غیرفعال کردن حالت بارگذاری
×

مشاهده خبر

به گزارش روابط عمومی دانشگاه سوره، به نقل از معاونت پژوهشی دانشگاه_ به مناسبت گرامیداشت هفته ارتباطات و روابط عمومی وبینار تخصصی با عنوان «مختصات مدیریت رسانه در ایران»، به کوشش دانشکده فرهنگ و ارتباطات دانشگاه سوره و با همکاری معاونت پژوهشی دانشگاه، روز  چهارشنبه مورخ 28 اردیبهشت‌ماه 1401 ساعت 14:30 الی 16 به صورت حضوری در دانشکده ارتباطات و مجازی در سامانه آموزش دانشگاه سوره برگزار شد.

در این نشست دکتر حسن خجسته، مدرس و پژوهشگر، به عنوان سخنران و مبینا میرزابیگی به عنوان مدیر جلسه حضور داشتند.
در ابتدا، دکتر خجسته  مدیریت ‌رسانه در جمهوری اسلامی ایران را با دیگر کشورها متفاوت دانست و سازمان‌های رسانه‌ای را در تمام دنیا به یک ‌خانواده تشبیه کرد که همه یک هدف ‌‌غایی را تعقیب کرده و اشتراک عمومی ‌دارند‌. پسوند رسانه در زمانی که به سازمان اضافه شود یک دوراهی  بین سازمان‌ها و سازمان رسانه‌ای ایجاد خواهد کرد. وی افزود: دریک گام جلوتر سازمان‌ها به دو بخش صنعت و هنر تقسیم می‌شوند که در گام بعدی به سازمان‌های عمومی که سهیم در بودجه عمومی و هدف منفعت عمومی است و بخش دیگر سازمان‌های خصوصی است که هدف فقط سود و منفعت است، دسته‌بندی می‌شود.

خجسته در خصوص مراحل نظریه‌های مدیریتی اذعان کرد که در حقيقت مديريت چند مرحله را پشت سر مي‌گذارد. اول مديريت علمي و بعد آرام‌آرام داراي تئوري‌های ديگری می‌شود و بعد يك نهضت جديدي شكل گرفته و به دليل فاصله‌ای كه بين كارفرما و كارگر ايجاد مي‌شود نوعي استثمار از انسان‌ها همراه با اين مديريت شكل مي‌گيرد. چون آن زمان رشته اقتصاد و مديريت درهم‌تنیده بود و دو رشته مجزا نبودند، به تدريج شاخه‌هاي اقتصاد و مديريت به اين جمع‌بندی رسيدند که انسان‌ها اگر منافع خودشان را بشناسند، از مسئوليت فرار نمي‌كنند. کارگر يک ابزار صرف نيست بلکه انسانی است که روابط با او بايد قانونمند و مبتنی بر شرايط انسانی او باشد. انسان قابليت آموزش دارد، قابليت این‌که منافع جمعي را بفهمد. در اين مقطع نهضتي به نام نهضت روابط انساني مطرح مي‌شود. توجه كساني كه در اين رشته كار مي‌كردند به درون سازمان بود، يعني می‌خواستند فرآيندها را اصلاح كنند. صرفه‌جویی در وقت كنند، از نيروي كار استفاده کرده و فرد را راضی نگه دارند و به نيازهاي افراد توجه بيشتری كنند. در مقطعي كه نهضت روابط انساني شكل مي‌گيرد به نيازهاي انساني توجه می‌كنند. در اين برهه بوده كه احساس مي‌كنند محيط هم تأثير زيادي در سازمان دارد و يك حالتی است كه سازمان بايد خودش را با واقعيت‎‌های محيط پيرامون وفق بدهد. يعني يك سازمان در اين محيط با يك سازمان در محيط ديگر متفاوت است. اين تفاوت زمينه‌ها، ارزش‌ها، عقايد، مسائل سياسي و مسائل اجتماعي، مسائل فرهنگي در سازمان اثر دارد و آرام‌آرام در اين محيط به يك تعامل می‌رسد. اينجاست که نظريه‌هايی در اين مقطع شكل مي‌گيرد كه يکی از آن‌ها نظريه سيستمي است. به اصطلاح می‌گویند به بال كبوتر فقط توجه نكنيم، بلكه به كليت پرواز کبوتر توجه كنيم و حضور آن در فضای آزاد و این‌که اين بال‌ها ابزار تماس با هوا هست و اگر هوا نباشد، اگر اكسيژن نباشد، پروازي هم نيست. اگر محيطي وجود نداشته
باشد و خورشيدي نباشد گياهي وجود ندارد. در نگاه سيستمی، هر سازمان يك ورودي دارد و يک خروجي و خروجي يک سازمان ممکن است ورودي براي سازمان ديگر باشد. به تدريج، در اين نظريه، نقش‌ها شكل گرفت و آشکار شد كه موضوعات و مسائل بر همديگر اثر دارند.
خجسته افزود کهِ مسائل رسانه و مديريت رسانه رشته‌ای نسبتاً جديد در ایران است که فعاليت رسانه‌اي به خصوص با تنوع و تعدد رسانه‌ها و نقشي كه در ساخت اجتماعي و روابط بين انسان‌ها دارند، مقوله‌ای حرفه‌ای است كه نيازمند نوعي اداره كردن، كنترل، بهره‌وري و اثربخشی است. يعني خود رسانه يك صنعت و يك فن است و نيازمند اين است كه مديريت شود. مديريت رسانه، از اين رو مديريت اين صنعت است.

در این میان خجسته به بحث بهره‌وری، کارایی و اثربخشی سازمان‌ها پرداخت و خاطرنشان کرد: در رابطه با رسانه چند موضوع مطرح است كه يكي از آن‌ها بحث بهره‌وری رسانه است كه به كارايي و اثربخشي مربوط می‌شود.
بنابراين اگر بخواهيم از بعد اقتصادي به رسانه نگاه كنيم، همین‌طور است و مديريت رسانه به دنبال بهره‌وری بيشتر سازمان رسانه‌ای و اثربخشی است؛ اما فقط مسئله مديريت رسانه، مديريت اقتصادي نيست، مديريت ارتباطات و مديريت افكار عمومي
هم هست. مديريت رسانه با پيچيدگي‌هاي بسياري روبروست و يك بعدش مسائل اقتصادي است. رسانه‌ها در شرايط عادي هم در دوران بحران به سر مي‌برند، چون انسان لایه‌ها و پرده‌های پيچيده مختلفي دارد، يعنی شما نمي‌توانيد نيازهای انسان را خوب تشخيص دهيد و دقيق معين کنيد و بر اساس يک چارچوب و قالب تعیین‌شده در آن مسير حرکت کنيد و به آن نتايج مورد نظر خودتان برسيد. در رسانه مخاطب و مجموعه عوامل و شرايط محيطی به عنوان عوامل تأثيرگذار و يا در قالب اخلالگر  وارد مي‌شوند. مديريت ارتباطات به نوعي مديريت مناسبات با افكار عمومي هم هست.
خجسته در خصوص تفاوت سازمان رسانه‌ای با دیگر سازمان‌ها افزود: سازمان رسانه‌ای با بقيه سازمان‌ها چند تفاوت اساسی دارد. يکی این‌که محيط پيرامونش بسيار پويا و متحول است و به طور دائم در رابطه با مفاهيم مختلف تغيير می‌کند. محيط عملياتی سازمان رسانه‌ای در مقايسه با ساير سازمان‌ها از تنوع و دگرگونی به مراتب بيشتري برخوردار است.

ديگر اينکه سازمان‌های رسانه‌ای به طور دائم و لحظه به لحظه در معرض قضاوت قرار می‌گيرند. اين تنها سازمان رسانه‌ای است که به طور دائم در حال ارزيابی توسط مشتری که همان مخاطب است، قرار دارد. مسئله ديگر تنوع محصول است. تنوع محصولات يک سازمان رسانه‌ای بسيار زياد است. هر خبر و توليدي و هر محصول رسانه‌ای خود يک نوآوری به شمار می‌رود.
محور بعدی، جامعيت محصولات رسانه‌ای است، به اين معني كه بايد دربرگیرنده تمام ويژگی‌هايی که يک مخاطب دارد باشد. نکته مهم‌تر واحد زمان است. سازمان‌هايی هستند که اگر 24 ساعت هم در يک کار توليدی تأخير داشته باشند، با يک تلفن و با يک معذرت‌خواهی از گيرنده و مصرف‌کننده، مشکل خودشان را حل می‌کنند. در آن صنايع واحد زمان واحد بازی است، اما در کار خبر و کار رسانه‌ای، واحد زمان لحظه است.
در اين عرصه، رقبا جنگ آن‌ها، جنگ ثانيه‌ها می‌شود. يک اصطلاحی در کار رسانه‌ای و خبر است كه مي‌گويد آخرين محصول و نتيجه را چه کسی برداشت کرد، کسی که نخستين خبر را داد. بنابراين مديريت زمان خيلی مهم است.

همچنین به دیدگاه دکتر خجسته مدير رسانه‌ای  بايد دو خصوصيت را حتماً داشته باشد. يک دانش و مديريت حرفه‌ای و ديگر این‌که مقوله ارتباطات را بشناسد و مهارت‌هاي ارتباطي هم داشته باشد. يعني هنر ارتباط‌گیری داشته باشد.

در این میان، وی به مبحث افکار عمومی پرداخت و افزود: امروزه افكار عمومي يكي از مهم‌ترین و پيچيده‌ترين مقولات به شمار مي‌رود. پس مدير رسانه‌ای بايد بتواند دو چيز را در افکار عمومی خوب تشخيص دهد. يكي موقعيت افكار عمومي را خوب تشخيص بدهد، يعني آنچه افكار عمومي «هست» را بفهمد و بشناسد و يكي آمال و آرزو و ایدئال و نقطه مطلوب مردم و مخاطبينش را بشناسد. به عبارت ديگر هست را بداند و بايد را هم بشناسد و بداند ايده‌آل مخاطب چيست؟
مدير رسانه‌ای نبايد تمركزگرا گردد، بلكه بايد سيستم مديريتي او تفويضي  و مشاركتي عمل كند. اگر مدير رسانه‌ای سلسله مراتبي عمل كند، دچار بوروكراسي‌هاي دست و پاگيري مي‌شود كه با طبيعت كار پويا، حساس و متغير
رسانه‌ای منافات دارد. در رسانه‌ها همه کارکنان بايد آگاه و داراي اختيارات براي تصميم‌گيري و انجام سريع امور باشند، چون همان‌طور که گفته شد مديريت رسانه مديريت زمان هم هست، در رسانه فرصت بوروكراسي و سلسله‌مراتب وجود ندارد. كار رسانه‌اي متضمن تنوع محصول است. تنوع محصول در رسانه شرط است، به همين دليل مدير رسانه‌ای بايد جامع‌نگر گردد.

همه می‌گويند يکی از مهم‌ترین ويژگی‌های محيط رسانه‌ای پويايی و تغييرات فراوانی است که در آن اتفاق میافتد. بر اين‌ اساس، چون مدير رسانه‌اي پويا و متمايز است و شرايطی که با آن مواجه است صد در صد برای ما قابل مديريت کردن و کنترل نيست، آموزش‌هايی که بايد برای اين افراد بگذارند، صرفاً آموزش کلاسيک نخواهد بود. مدير رسانه‌ای بايد حساسيت خيلی زيادی نسبت به محيط و درک محيط داشته باشد که بتواند با مخاطب ارتباط برقرار کند...
اگر کسی بخواهد مدير خوبی شود، بايد علم مديريت هم بداند. اطلاعات به تنهايی کافی نيست. اين دانش تبديل می‌شود به نگرش و بايد با تجربيات عجين شود تا يک فرد را مدير کند و در محيط رسانه‌ای پيچيده بارورتر شود. در محيط پويای رسانه، مسئله اخلاقيات مطرح است. مسئله روانشناسی و جامعه‌شناسی مطرح است، چون همه چيز در اين محيط مخاطب است. بر اين اساس، فقط با آموزش نمي‌شود اين کار را مديريت کرد، بلکه آموزش و دانش، در کنار هنر و تجربه و جوهر توانايی فرد کارساز خواهد بود.
اين جوهر وراثت و خلاقيت، با ارتباطات باز از يک طرف و آموزش و دانش از سوی ديگر، بايد با هم جمع شوند تا فرد برای کار در يک محيط رسانه‌ای تربيت شود.
خجسته در انتهای سخن صنعت رسانه را این‌گونه تشریح کرد: صنعت رسانه را از دو جهت بايد ديد، يكي از اين ابعاد، بعد اقتصادي است، يعني تأثيري كه بر فروش و آگهی و منابع درآمدي و مالی و هزينه‌ای مؤسسه يا سازمان رسانه‌ای مي‌گذارد. يكي از ابعاد هم بعد محتوايي کار است. رسانه هم كار رضايت مخاطب را به عهده دارد و بايد خودش را با مخاطب و با خواسته‌ها و سليقه‌هاي مخاطب (
manipulation) منطبق كند و هم وظيفه هدايت كردن دارد که به اصطلاح به آن دست‌کاری كردن يا adaptation گويند. رسانه‌هاي دولتي و حكومتی عمدتاً گرايش به نوع هدایت‌گری و دست‌کاری افکار عمومی دارند و رسانه‌های آزاد، گرايش به همپويی با افکار عمومی اين سرگردانی در تمام رسانه‌ها وجود دارد. به نظر ایشان رسانه‌ها بهتر است از نظر اقتصادي و سرمايه‌ای خصوصي باشند. رسانه‌ها بايد خصوصي باشند تا بتوانند تا حد زيادی مخاطب سروري و مخاطب محوري را در كارشان لحاظ كنند و با سليقه‌های مخاطب منطبق باشند.
وی ادامه داد اما ممكن است اين سؤال مطرح شود که تكليف هدايتگري رسانه‌ها در جامعه چه می‌شود؟ بايد دانست، اين مشكل را حكومتي كردن رسانه حل نمي‌كند، بلكه يك نظامنامه خبري و اطلاع‌رسان، يا يك نظامنامه رسانه‌ای كه در آن رسانه‌ها حد و حدود خودشان و مسئولیت‌های خودشان را بدانند، راهکار مناسبی است.

اشتراک در:

کلمات کلیدی: دانشگاه سورهبرگزاری وبینار تخصصی «مختصات‌ مدیریت ‌رسانه در ایران» در دانشگاه سوره

نظر خود را بنویسید