منتظر باشید تا صفحه کامل بارگذاری شود
غیرفعال کردن حالت بارگذاری
×

مشاهده خبر

اولین جلسه از سلسله نشست‌های یادواره پژوهشی «مقاومت؛ هنر، معماری و رسانه» با موضوعاتی چون «معماری و جنگ»، «نقش دفاع غیرعامل در معماری شهری در شرایط بحران» و «اسرائیلیات در تاریخ فلسطین غزه» در دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه سوره برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی دانشگاه سوره و به نقل از معاونت پژوهشی، «دکتر امیر مسعود دباغ» دبیر بخش معماری این یادواره پژوهشی با گرامیداشت یاد و خاطره سردار شهید حاج قاسم سلیمانی و تسلیت به مناسبت جنایت تروریستی کرمان، برگزاری این نشست را فرصتی برای ارتباط مباحث بحران با حوزه معماری و شهرسازی عنوان کرد و گفت: وظیفه ما معمارها و شهر سازها این است که مباحث مربوط به بحران را بشناسیم و برای کمک به مدیریت آن ایفای نقش کنیم. این نشست با چنین هدفی برپاشده و در آن موضوعات متنوعی بیان می‌شود.

پس‌ازآن «دکتر محمدصادق خاجی» عضو شورای تخصصی گروه معماری داخلی و مدرس دانشگاه سوره به مبحث معماری جنگ اشاره کرد و گفت: در انتهای سال 2023 بیشتر نقاط جهان شاهد درگیری، نزاع و جنگ بود. مناطقی که بسیاری تصور نمی‌کردند هم شاهد درگیری و مسئله‌ای به نام جنگ بودند و به‌نوعی می‌توان گفت: نیمی از جهان در سال گذشته میلادی جنگ را تجربه کرد.

وی با نمایش نقشه‌ای از جنگ‌های یک سال اخیر جهان افزود: بیشتر جنگ‌های به وقوع پیوسته در جغرافیای خاورمیانه بوده است. جنگ غزه مهم‌ترین آن بود. سپس جنگ‌های یمن، ارمنستان با آذربایجان، روسیه با اوکراین، هند، چین، میانمار و همین‌طور بخش زیادی از آفریقا که به‌شدت درگیر مسائلی مانند نسل‌کشی از طرف اقوام مختلف است.

خلق روابط جدید از ویرانه‌های جنگ

این مدرس دانشگاه سوره بابیان اینکه معماری و جنگ در سرشت ادامه‌دار و بدنه زیستی بشر قرار دارد اظهار داشت: در مواجهه با مسئله جنگ با بدنه‌های جدیدی از معماری که به ویرانی آنها را تعمیم می‌دهیم روبه‌رو می‌شویم. در ادامه مسئله آوارگی که حاصل این ویرانی‌ها است شکل می‌گیرد. در دوره بازسازی درون همین بدنه‌های آسیب‌دیده روابط جدیدی خلق‌شده و برخی به جدایی انسان‌ها منجر می‌شود.

دکتر خاجی با اشاره به ماجرای ساخت دیوار برلین و پیامدهای آن خاطرنشان کرد: دیوار برلین بعد از سیم‌خاردارهایی که بین بخش شرقی و غربی آلمان کشیده شده بود ساخته شد و کاملاً با مسئله معماری و جنگ آمیخته است. حتی امروز وقتی جنگی درجایی از دنیا روی می‌دهد تحولات معماری نیز در درون آن اتفاق می‌افتد.

این مدرس معماری با طرح چند پرسش صحبت‌های خود را ادامه داد و گفت: باید ببینیم قبل از آن‌که جنگی درون یک شهر اتفاق بیفتد آنجا دارای چه ساختارهایی بود یا به‌بیان‌دیگر چه ساختارهایی در معماری و شهر حاکم بود؟ در زمان وقوع جنگ این ساختارها چه تغییراتی کردند؟ و پس از جنگ باید با این تغییرات چگونه برخورد کرد و الگویی که می‌توان انتخاب کرد می‌بایست به چه شکلی باشد و چه نتایجی را در بردارد؟

وی افزود: وقتی جنگ شروع می‌شود بدنه شهری اولین جایی است که تغییر می‌کند و همه ساختارهای سلسله مراتبی در هم می‌شکند و فضای جدیدی ایجاد می‌شود. ساختمان‌ها اندام‌های جدیدی به خود می‌گیرند و این درواقع یک شروع جدیدی برای مسئله شهر است. حفظ آن چیزی که تاریخ به شهر تحمیل می‌کند را می‌توان به‌عنوان نقطه‌ای جدید شناخت؛ حفظ اندام‌های قدیمی یکی از چیزهایی است که این خاطرات را برای ما به وجود آورد. ما وقتی بااندام ساختمان‌های بعد از جنگ روبه‌رو می‌شویم که در اثر برخورد گلوله از هم شکافته و جدا شدند در حقیقت داریم خشونت جنگ را به‌وضوح مشاهده می‌کنیم. این‌ها فضاهای زیسته است و زیر این زخم‌ها زندگی جریان دارد. تعلق‌خاطر سبب می‌شود مردم به این فضاها بازگردند پس باید این اجازه را بدهیم که خودشان آنجا را بازسازی کنند و دوباره فضای زیست خود را بسازند هرچند که ممکن است ظاهر زیبایی نداشته باشد. وقتی روی این زخم‌ها را می‌بینیم با یک مسئله نازیبا مواجه می‌شوند ولی در حقیقت باید از مشاهده این فضاها به زیبایی‌شناسی نازیبایی در مورد مسئله ساختمان و فضای زیسته که از اهمیت بسیاری برخوردار است پی ببریم.

مفهوم تزریق در بازسازی ساختارها و خطوط مواصلاتی

دکتر خاجی در ادامه صحبت‌های خود به مفهوم تزریق اشاره کرد و گفت: در مسئله معماری و جنگ یک بخش‌هایی در ساختمان‌ها وجود دارد که ازهم‌گسسته و با نقاط خیلی ضعیفی به بدنه اصلی ساختمان وصل است. این همان نقطه‌ای است که معماری می‌تواند با تزریق کردن بخش‌های متفاوت به کمک مسئله ساختمان آمده و درون فضاها را بدون آن‌که لازم باشد آنها را بپوشاند بازسازی کند. در این حالت ما هیچ پوشش کاملی بر ساختمان نداریم بلکه با کمک تزریق زیر جراحت‌ها امکان بازسازی زیستی را به ساختمان می‌دهیم. در ادامه می‌توانیم رفتارهای درون یک شهر را بشناسیم و لایه‌های آن را بازخوانی کنیم.

وی با تاکید بر نقش مردم در فعال کردن و شکل‌دهی به نقاط تزریق تصریح کرد: معمار صرفاً یک سری پوشش‌ها ایجاد می‌کند و خط‌های مواصلاتی اصلی مانند خیابان‌ها، کوچه‌ها، بلوارها و بزرگراه‌های شهر را حفظ می‌کند زیرا خطوط مواصلاتی اصلی شهر همیشه باقی می‌مانند درحالی‌که ساختمان‌ها و بلوک‌ها اندام جدیدی به خودشان می‌گیرند. با حفظ خطوط مواصلاتی می‌توان خاطرات جنگ را حفظ و رابطه جدیدی میان ساختمان‌ها و فضای شهری ایجاد کرد.

دکتر خاجی خاطرنشان کرد: ورود دولت‌ها به شهر باعث غیرفعال شدن نقاط فعال می‌شود. این همان اتفاقی است که اکنون در خیابان سی تیر تهران روی‌داده و سبب تعطیلی آنجا شده است یا آشفتگی پیاده راه میدان امام حسین(ع) را به دنبال داشته است. وقتی نگاه از بالا به پایین باشد چنین اتفاقاتی روی می‌دهد و مسائل مهم دیده نمی‌شوند.

فلات ایران، امنیت و دفاع غیرعامل

بخش دوم این نشست به موضوع «نقش دفاع عامل در معماری شهری در شرایط بحران» اختصاص داشت. «دکتر جلال نخعی» استاد هنر و معماری دانشگاه آزاد اسلامی بابیان اینکه تلاش کردیم گرایش‌های معماری در دانشگاه‌ها با نگاه به حوزه پدافند غیرعامل باشد هرچند که به آن کمتر اهمیت داده می‌شود، صحبت‌های خود را آغاز کرد و گفت: در نظریه مازلو دو گروه مهم یعنی نیازهای فیزیولوژیکی و امنیت مورد تاکید قرارگرفته است به این معنی که انسان پس از نیازهای اولیه به امنیت و آرامش در همه سطوح اعم از اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و روانی احتیاج دارد.

دکتر نخعی افزود: مسئله امنیت در طراحی شهری موضوع جدیدی نیست. در ایران از حدود 10 هزار سال قبل تاکید بر امنیت در معماری و شهرسازی وجود داشته و تا امروز این روند ادامه دارد. وقتی‌که تاریخ را مطالعه می‌کنیم می‌بینیم که در دوران گذشته فلات ایران‌همواره درگیر مناقشات مختلفی بوده است. بنابراین حکومت‌ها همیشه به دنبال راهی برای برقراری امنیت بودند. از سوی دیگر باید توجه داشت متوسط فاصله بین هر جنگ در منطقه فلات ایران حدود نیم‌قرن است.

هارتلند جهان؛ از قفقاز تا خاورمیانه

این استاد دانشگاه با اشاره به منازعات درونی و بیرونی خاورمیانه خاطرنشان کرد: یک دریاسالار انگلیسی در اوایل قرن بیستم تلاش کرد کشورهایی مانند آلمان را از این منطقه که انرژی سرشاری داشت و ایران نیز جزء آن بود دور کند. او یک دروغ بزرگ را مطرح کرد و گفت: همه دنیا به دریاها وصل است و این آب‌ها هستند که می‌تواند دنیا را نگه دارد. این دریاها 10 تنگه خیلی مهم دارد که اگر این‌ها را بگیریم مثل این است که دنیا را گرفته‌ایم. او در ادامه نظریه هارتلند یا قلب جهان را مطرح کرد و گفت: منطقه قفقاز هارتلند دنیا است و منابع انرژی آنجا قرار دارد. با این حرف‌ها هیتلر فریب انگلیسی‌ها را خورد و به روسیه (شوروی سابق) حمله کرد تا منطقه قفقاز را به دست آورد. حقیقت این است که هارتلند دنیا، خاورمیانه است که از پاکستان شروع و تا لیبی، مصر، ترکیه و جنوب خلیج‌فارس ادامه دارد و بیشتر منابع انرژی و معادن دنیا را در خود جای‌داده است.

دکتر نخعی در ادامه اظهار داشت: هنری کیسینجر بعد از فروپاشی شوروی طرح فتح خاورمیانه را توسط آمریکایی‌ها مطرح کرد با این هدف که پس‌ازآن دنیا برای تامین منابع به آمریکا محتاج شود. درواقع بر اساس این طرح بود که جنگ افغانستان و سپس عراق توسط آمریکایی‌ها در خاورمیانه به راه افتاد.

شهرهای زیرزمینی از دوره مادها تا عصر جدید

او در بخش دیگری از صحبت‌های خود به مسئله پدافند غیرعامل و سابقه آن اشاره کرد و گفت: در دفاع عامل ابزارهای نظامی مانند سلاح و مهمات به کار می‌رود درحالی‌که دفاع غیرعامل مجموعه اقداماتی است که موجب کاهش آسیب‌پذیری می‌شود. پدافند غیرعامل سابقه زیادی دارد. به‌عنوان نمونه در ترکیه یک شهر زیرزمینی 18 طبقه متعلق به دوره مادها با 2800 سال قدمت وجود دارد. در چین نیز بعد از دوران جنگ سرد یک شهر زمینی مقاوم در برابر حملات هسته‌ای با همه امکانات ساخته شد. روس‌ها نیز مترو مسکو را در دهه 30 میلادی در عمق 70 تا 250 متری زمین و به‌صورت بسیار مجلل ساختند. این مکان علاوه بر آن‌که کاربرد حمل‌ونقل داشت به‌عنوان پناهگاه نیز قابل‌استفاده بود. در مونترال کانادا نیز شهر زیرزمینی با 70 درصد بخش اداری و تجاری و امکاناتی مانند کلیسا، دانشگاه و فضاهای ورزشی وجود دارد. همین‌طور در کشورهای حوزه اسکاندیناوی مانند نروژ، دانمارک و سوئد که طی 200 سال گذشته هیچ جنگی را تجربه نکردند یا سوئیس پناهگاه‌های بسیار مقاومی ساخته‌شده است. در استرالیا نیز شهر زیرزمینی مجهزی وجود دارد که به‌صورت دوجانبه با بخش دفاعی فعال است. این‌ها به ما نشان می‌دهد که وقتی کشورها احتمال تهدید را حس کنند دست‌به‌کار می‌شوند و پناهگاه می‌سازند.

سپس ایشان مسئله پدافند غیرعامل در معماری ایرانی را موردبررسی قرارداد و اظهار داشت: دو مکان مهم تاریخی در ایران وجود دارد که چنین تاسیساتی در آن بناشده است. نخست شهر زیرزمینی نوش‌آباد در نزدیکی کاشان با 1500 سال قدمت است و یک شهر کامل محسوب می‌شود که در زمان ساسانیان ساخته‌شده است. شهر بعدی میمند، نزدیک شهربابک کرمان با حدود 3 هزار سال قدمت است. در این شهر زیرزمینی 240 اتاقک دست‌نیافتنی با توجه به تهدیدات آن زمان وجود دارد.

چرایی معماری درون‌گرا در ایران

دکتر نخعی در ادامه صحبت‌های خود تصریح کرد: یکی از مسائل در معماری گذشته ایران درون‌گرا بودن بناها است. صرف‌نظر از مسائل اقلیمی و اجتماعی دلیل درون‌گرایی بناها به سبب عامل تهدید و امنیت بود. نمونه آن دیوارهای بلند کاه‌گلی است که هیچ روزنه‌ای به بیرون ندارد برای این‌که ساختمان از حملات دشمنان در امان باشد. علت کوتاه بودن درها، وجود هشتی در ساختمان‌ها و قوس‌هایی که در کوچه‌ها ایجاد می‌شد همگی برای مقابله با نیروهای سواره‌نظام دشمن و دیگر مسائل امنیتی بود. این حالتی که همیشه درتهدید و جنگ بودیم به معمارهای ایرانی این نوید را داد که به مقوله امنیت نیز توجه کنند.

این متخصص حوزه معماری در پدافند غیرعامل به مشکل اساسی رزمندگان ایران در جنگ با عراق اشاره کرد و افزود: نیروهای ایرانی به دلیل آتش سنگین دشمن بعثی و تجهیزات قوی عراق همواره دچار مشکل بودند. این باعث شد تا واحد مهندسی جنگ شکل بگیرد تا این نقص‌ها برطرف و مشکلات عملیات ما را کاهش دهد. درواقع مهندسی کمک کرد تا سنگر سازی‌ها، جاده‌سازی‌ها و ایجاد خاک‌ریز که تا آن موقع تجربه نشده بود به کار گرفته شوند؛ درصحنه نبرد تانک‌ها قدرت زرهی مطلق بودند ولی ما کاری کردیم که تانک‌ها پشت خاک‌ریز بروند.

کارکردهای معماری زمین پناه

وی در ادامه بابیان مفهوم معماری زمین پناه صحبت‌های خود را ادامه و گفت: معماری زمین پناه به سه شکل ایجاد می‌شود و هدف از آن حفظ بناها است. برای این منظور روش‌هایی وجود دارد ازجمله اینکه بنا به زیرزمین برود یا بنا روی زمین‌ساخته و سپس با خاک به شکل تپه‌ای پوشانده شود. در آخر اینکه کوهستان مانند تونل حفر شود. درهرصورت یکی از مهم‌ترین نقش‌های پدافند غیرعامل ایجاد بازدارندگی است. ازاین‌رو دشمن را دچار هراس می‌کند که مبادا به نتیجه مورد انتظار خود نرسد. در دوران دفاع مقدس همه این موارد به کار گرفته شدند.

این استاد دانشگاه اظهار داشت: تهدید، نوع دفاع را مشخص می‌کند. در دوران جنگ تحمیلی بالاترین تهدید ما موشک‌ها و بمب‌های هوایی بود زیرا آسیب‌زایی بالایی داشتند ولی ما با یک سرباره خاکی 15 متری میزان آسیب‌پذیری آنها را کاهش دادیم. در جنگ آمریکا در عراق آمریکایی‌ها موشک‌هایی آوردند که می‌توانست تا عمق 40 متری بتن نفوذ کند؛ آنها با چنین سلاح‌هایی پناهگاه اصلی فرماندهان صدام را هدف قراردادند. ولی در افغانستان به دلیل حضور طالبان در کوهستان‌ها آمریکایی‌ها چندان موفق نبودند.

پدافند غیرعامل به روایت حاج قاسم

دکتر نخعی هم‌چنین به روایت جالبی از سردار شهید حاج قاسم سلیمانی اشاره کرد و افزود: شهید سلیمانی بسیار باهوش، شجاع، نترس و تصمیم گیر بود و به هیچ‌کس اجازه نمی‌داد در حیطه مسئولیتی که بر عهده دارد نفوذ کند. حضور شهید سلیمانی در نیروی قدس سپاه مصادف شد با حمله آمریکا به عراق. عراقی‌ها مانند زمانی که هیتلر به شوروی حمله کرد و مردم به استقبال نیروهای آلمانی آمدند، از ورود نیروهای آمریکایی خوشحال شدند و حتی با آنها عکس یادگاری گرفتند ولی بعداً همین نیروها مثل نیروهای آلمانی در جنگ جهانی دوم دست به کشتار مردم زدند. آمریکایی‌ها اشتباه هیتلر و ارتش آلمان نازی را در عراق تکرار کردند درنتیجه مردم دست به مبارزه و دفاع زدند. حاج قاسم آمد و سوار این جریان شد و این‌ها را طرفدار ایران کرد. فرماندهان آمریکایی بعداً اعلام کردند در عراق 40 هزار نیرو از دست دادیم و میلیاردها دلار هزینه کردیم ولی جمهوری اسلامی ایران سود آن را برد. در افغانستان‌هم این شرایط پیش آمد و حاج قاسم با سیاستی که داشت آنها را طرفدار ایران کرد. دو سال قبل از حضور داعش در سوریه حاج قاسم به من گفت: باید برویم و در سوریه پناهگاه بزنیم و این کار را کرد. وقتی داعش متولد شد همین پناهگاه‌ها از سقوط دمشق و سوریه جلوگیری کرد یا در ماجرای عراق زمانی که داعش به 10 کیلومتری فرودگاه بغداد رسید حاج قاسم با ایجاد خاک‌ریز، خط دفاعی ایجاد کرد. در مسئله کردستان عراق وقتی‌که داعش می‌خواست اربیل را اشغال کند، مسعود بارزانی گفت: با هر طرف (آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها) تماس گرفتم جواب رد دادند و گفتند کاری از دست آنها ساخته نیست. تنها کسی که جواب داد سردار سلیمانی بود که گفت نگران نباشید. ساعت 9 شب خودش را به اربیل رساند؛ وقتی خبر حضور حاجی به داعشی ها رسید دیگر عملیات نکردند.

400 کیلومتر تونل برگ برنده حماس در غزه

این استاد معماری و شهرسازی پدافند غیرعامل را برگ برنده نیروهای حماس در جنگ غزه عنوان کرد و گفت: باریکه غزه مساحتی در حدود 10 در 40 کیلومتر دارد و از شهرری ما کوچک‌تر است. غزه از دو سمت به اسرائیل و از یک سمت به مدیترانه می‌رسد و 14 سال است که در محاصره شدید به سر می‌برد. به آنها اجازه داده‌شده با قایق‌های کوچک تا 8 کیلومتری مدیترانه بروند و ماهیگیری کنند. از سوی دیگر با توجه به اینکه مصر طرفدار اسرائیل است درنتیجه اجازه نمی‌دهد ساکنان غزه از گذرگاه رفح استفاده کنند. اوایل فلسطینی‌ها برای دور زدن اسرائیلی‌ها و مصری‌ها با حفر تونل از زیر سیم‌های خاردار وارد مصر شده و خریدوفروش می‌کردند و برمی‌گشتند. اسرائیلی‌ها از این ماجرا مطلع شدند و تونل‌ها را تخریب کردند. با همه دشواری‌هایی که وجود داشت فلسطینی‌ها تونل سازی را رها نکردند و اقدام به حفر تونل‌های کوچک نفر رو، آن‌هم به تعداد زیاد کردند. این سازه‌ها که به تونل‌های مورچه‌ای معروف است آبروی اسرائیل را برد. برخی از این تونل‌ها 70 متر زیرزمین است و اسرائیل با همه امکاناتی که دارد هنوز نتوانسته آنها را به‌طور کامل شناسایی کند.

دکتر نخعی پدافند غیرعامل را دست برتر نیروهای حماس در ماجرای 7 اکتبر 2023 دانست و خاطرنشان کرد: تونل‌های حماس با طولی بیش از 400 کیلومتر به آن‌سوی سرزمین‌های اشغالی رفته است به‌طوری‌که ازآنجا افراد وارد اسرائیل می‌شود بدون آنکه آنها متوجه شوند. فاجعه امنیتی اسرائیل نیز وقتی اتفاق افتاد که فرمانده این رژیم را نیروهای حماس از رختخواب بیرون کشیدند و با خود بردند. بنابراین ضربه اول را فلسطینی‌ها زدند که در تاریخ هفتادساله فلسطین و اسرائیل بی‌سابقه است.

اسرائیلیات و نفوذ آن در فرهنگ اسلامی

«دکتر احمد میرزا کوچک خوشنویس» محقق حوزه معماری بناهای تاریخی در این نشست پیرامون موضوع «اسرائیلیات در تاریخ فلسطین غزه» مطالبی را بیان کرد و گفت: اسرائیلیات دروغ‌هایی است که یهودی‌های تازه‌مسلمان شده وارد فرهنگ اسلامی کردند. به‌بیان‌دیگر آنان قصه‌ای را می‌شنیدند ولی ازآنجایی‌که همه آن در قرآن نبود درنتیجه تا پیامبران و امامان بیایند و تایید کنند آنان ادعا می‌کردند که در تورات چنین و چنان بوده است.

وی افزود: مسئله اصلی مربوط به وحی حضرت موسی (ع) است که شبانه بندگان را از خشکی به‌سوی دریا برد. این موضوع در منابع خارجی ازجمله ویکی‌پدیا کاملاً انکار می‌شود و در حقیقت آنها با داستان‌هایی که ساخته‌وپرداخته خودشان است معجزه حضرت موسی (ع) را منکر می‌شوند. این در حالی است که حضرت موسی (ع) شبانه از مصر قوم بنی‌اسرائیل را کوچ داد تا به قدس بروند. سپاهیان مصری آتش درست کردند تا جلوی آنها را بگیرند ولی حضرت موسی (ع) به ناحیه‌ای رسید که راهی به‌جز آب در مقابل خود نداشت. بنی‌اسرائیل که جمعیتی در حدود 600 هزار نفر بودند به حضرت موسی (ع) کنایه می‌زدند. از سوی دیگر فرعون که از اخراج آنان پشیمان شده بود 400 هزار سرباز برای بازگرداندن آنان فرستاده بود. اینجا بود که از جانب پروردگار فرمان آمد موسی (ع) عصای خود را به آب بزند تا دریا شکافته شود و این‌ها به آن‌سوی ساحل بروند. همین اتفاق افتاد و سپاهیان فرعون هم به دنبال آنها رفتند و اینجا بود که آب دوباره بازگشت و همه آنان غرق شدند. بااینکه بنی‌اسرائیل این معجزه را دید ولی دوباره از دستورات حضرت موسی (ع) تمرد کردند، درنتیجه خداوند برای 40 سال آنان را به عذاب الهی در صحرای سینا دچار کرد.

صهیونیست‌ها در تلاش برای کتمان حقیقت

این محقق حوزه معماری بناهای تاریخی تاکید کرد: این معجزه و هجرت در گزارش‌ها خیلی متفاوت نقل‌شده است. بنده متوجه شدم که در دوران اخیر نیز رژیم صهیونیستی و همدستان بین‌المللی آنان در رسانه‌ها به‌شدت در حال کتمان حقایق اصلی هستند و نمی‌خواهند ما آن حقیقت را بدانیم، درنتیجه تلاش می‌کنند تاریخ را به شکل دلخواه خود تغییر دهند. در این خصوص ما با دو روایت روبه‌رو هستیم. در روایت اول که مخدوش است گفته‌شده حضرت موسی (ع) از دریای سرخ گذشته و به صحرای سینا رفته و فرعونی هم که با او می‌جنگیده رامسس دوم بوده است. روایت دوم این است که حضرت موسی (ع) به‌قصد رفتن به فلسطین حرکت می‌کند و می‌بایست به سمت شمال شرقی می‌رفت که در وسط راه متوقف می‌شود. شهری که موسی (ع) تا دریای سرخ راه داشته 4 شبانه‌روز فاصله بوده است. درحالی‌که آنها فقط یک‌فاصله نیمه‌شب تا سحر را فرصت داشتند. حضرت هم نمی‌توانست به‌عنوان پیشرو چنین اشتباهی کند و کل افراد را به سمت اشتباه ببرد. درنتیجه از دریا عبور می‌کند. این همان روایت معتبر است.

دکتر میرزا کوچک خوشنویس، بابیان اینکه چرا رسانه‌ها روایت اول را مورد تاکید قرار می‌دهند، گفت: اسرائیلیات از زمان پیروزی اسلام در دوران اولیه شروع شد و یهودیان تازه‌مسلمان شده به شکل عمد یا غیر عمد در اشاعه آن نقش داشتند. یکی از دلایلی که اسرائیلی‌ها بر روایت اول تاکید دارند بازسازی معبدی هیکل سلیمان در قدس شریف است. این معبد سه هزار سال قبل توسط اقوام عاشوری طی سه نوبت تخریب شد و حتی زمانی که پیامبر(ص) معراج کردند آنجا همچنان خرابه بود و هرگز بازسازی نشد. اکنون دولت غاصب صهیونیستی به دنبال بازسازی این معبد است، درنتیجه بابیان دروغ‌های شاخ‌دار به دنبال قطعی نشان دادن این مسئله‌اند. نکته عجیب این‌که روایت اول موردتوجه رسانه‌های داخلی نیز قرارگرفته و برخی افراد سرشناس نیز آن را بیان می‌کنند که باید مشخص شود چرا به دنبال آن هستند.

چند تنوعی در روایت معماران صهیونیست

این استاد معماری در ادامه اظهار داشت: معماران یهودی و مسیحی و کسانی که به حضرت سلیمان علاقه داشتند از روی متن‌های تورات چیزهایی نوشتند و کشیدند. آنها بالغ‌بر 15 تا 20 ماکت از هیکل سلیمان ساختند که هیچ‌کدام شبیه هم نیستند. باید از آنها سوال شود چطور از متن تورات به این چند تنوعی رسیدند؟!

دکتر میرزا کوچک خوشنویس، تاکید کرد: صهیونیست‌ها، حامیان و رسانه‌های آنها پشت این ماجرا ایستادند زیرا هدف آنها غارت تاریخ و آثاری است که از آن دوران در دریا برجای‌مانده است. تمام این آثار و ادوات که اکنون در دریا و خشکی وجود دارد متعلق به فلسطینی‌ها و مردم غزه است. از طرفی باید به این نقطه به‌عنوان یک مکان مقدس نگاه شود  و این در حالی است اسرائیلی‌ها به دنبال خالی کردن آنجا هستند. مردم غزه و جهانیان باید از این موضوع مطلع شوند.

گفتنی است، بخش نخست از سلسله نشست‌های یادواره پژوهشی «مقاومت؛ هنر، معماری و رسانه» هم‌زمان با چهارمین سالگرد شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی، 14 دی‌ماه به میزبانی دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه سوره برگزار شد. نشست دوم سوم نیز در روزهای 16 و 18 دی‌ماه و به ترتیب در سالن کنفرانس ساختمان مرکزی دانشگاه و دانشکده فرهنگ و ارتباطات سوره برگزار می‌شود.

اشتراک در:

کلمات کلیدی: دانشگاه سورهبرگزاری اولین یادواره پژوهشی «مقاومت؛ هنر، معماری و رسانه» در دانشکده معماری و شهرسازی سوره

نظر خود را بنویسید