به گزارش روابط عمومی دانشگاه سوره- چهارمین نشست آخرین روز هفته هنر انقلاب اسلامی با عنوان «بررسی جشنواره تئاتر فجر و تئاتر انقلاب» و حضور دکتر علی ایزدی مدیر طرح و برنامه اداره کل هنرهای نمایشی، حسین مسافر آستانه کارگردان و بازیگر، دکتر سعید اسدی کارگردان، نویسنده، تهیهکننده و هنرپیشه، دکتر قادر آشنا مدیرکل هنرهای نمایشی و شکوفه ماسوری عضو هیات علمی دانشگاه سوره به میزبانی فرزاد معافی غفاری مدیر گروه نمایش دانشگاه سوره، روز چهارشنبه 25 فروردین ماه 1400 از ساعت 15 الی 18 به صورت مجازی در سامانه سیباد دانشگاه سوره برگزار شد.
در ابتدای جلسه، فرزاد معافی در مورد اهداف تئاتر فجر و تغییراتی که در دورههای مختلف داشته است توضیح داد و در ادامه شکوفه ماسوری نیز به سیر تاریخی تئاتر بعد از انقلاب اشاره کرد و گفت: تئاتر بعد از انقلاب در این مدت، فراز و نشیبهایی داشته و براساس سلایق فردی پیش رفته است.
سپس سعید اسدی در رابطه با عناصر پویا افزود: وقتی 2 حیات پویا با هم همراه میشوند، با یک فرایند سیال روبهرو میشویم؛ یکی از این عناصر پویا خود تاریخ است و عرصه دگرگونیهاست که به هر دلیلی اتفاق میافتد. در ایران نیز اتفاق افتاد و این دگرگونی طبعأ گفتمانهای تازهای بهوجود آورد که در هنرهای مختلف موثر میشود. در حوزه تئاتر نوین ایران، تئاتر سنتی و نوین ما همیشه متأثر از فراز ونشیبهای درونی و بیرونی بوده و خصلتهایی داشته است.
اسدی خاطر نشان کرد: آنچه پس از انقلاب اتفاق افتاد، به میراثهای هنری بر میگردد، ما نمیتوانیم این سخن را بگوییم که انقلاب الزامأ در بین تئاتر پس از انقلاب و تئاتر دوره قبل آن انقطاع ایجاد کرد؛ البته که دانشهای جدیدتری در آن وارد شد و در نهادسازی بعد از انقلاب تفاوتهایی پیدا کرد.
همچنین اسدی گفت: در این سالها چیزی که اهمیت دارد این است که جشنواره فجر توانست به عنوان نیروی محرک و موتور تولید در دوره اول انقلاب برای نیروهای فعالی که قبل از انقلاب به هر دلیلی فعال نبودند عمل کند اما در ادوار بعدی به ویژه بعد از جنگ، گفتمانهای دانشگاه، حیات این جشنواره را دگرگون کرد که تنوع و چالشهای نظری از آن موقع رخ داد و ادوار مختلف دهههای 80 و 90 جشنواره فجر همواره تابع این چالشهای نظری و عملی است که بخش عمده آن را دانشگاهیان رقم زدند؛ همچنین نکتهای که در طول تاریخ جشنواره اهمیت داشته این است که فستیوالها و جشنوارهها در یک دورههایی این را فراهم میکردند.
اسدی در ادامه به بحث گفتمان و روند زیباییشناسی و بحث تحولات تئاتر فجر شکل گرفته با وجود نیروهای جدید و دانشآموختگان دانشگاهی اشاره کرد.
علی ایزدی نیز در ادامه به توضیح کلیت تئاتر بعد از انقلاب پرداخت و گفت: ما به جای گفتن (هنرِ بعد از انقلاب) ابتدا باید ببینیم که آیا هنرانقلاب و پس از انقلاب در جوامع مختلف با یکدیگر تفاوتهایی دارند یا خیر؛ زیرا میان هنر و انقلاب نسبت دوسویهایی بر قرار است.
ایزدی افزود: نسبت بین هنر و انقلاب این است که هر دوی اینها در یک جریان کمک کننده بودند؛ در واقع انقلاب باعث متحول شدن هنر و هنر نیز باعث سرعت بخشی به روند شکلگیری انقلابی است که در حال وقوع است.
وی اذعان کرد: نمیشود گفت که تئاتر قبل از انقلاب یا تئاتر الان خوب بوده است یا خیر، در واقع هر کدام مشکلاتی داشته و دارند.
ایزدی با تقسیمبندی ادوار هنر به 3 دوره کودکی، عقلانی و پختگی گفت: ما در ایران بعد از انقلاب با گذشت 4 دهه از آن نمایش تهیجی و لطیفی که غیر خلاق و غیر علمی بوده فاصله گرفتیم و به دوران عقلانی رسیدهایم؛ دانشگاهها باعث شروع خلاقیت و به روز شدن تئاتر شدند، در واقع به دنبال یک تفسیر درست رفتند و هم اکنون در آن مسیرِ تفسیر درست هستیم اما میتوان گفت که هنوز به آن مرحله پختگی نرسیدهایم.
در ادامه جلسه قادر آشنا با طرح دو پرسش رابطه انقلاب اسلامی با حوزه هنر چگونه خواهد بود و رابطه هنر بعد از انقلاب و رابطه هنر با آرمانهای انقلاب چیست؟ صحبتش را آغاز کرد و افزود: با استفاده از آمار و ارقامی که در دست داریم در مییابیم که تئاتر بعد از انقلاب چه به لحاظ محتوایی و چه به لحاظ گونههای نمایشی یا جشنوارهها و عرصه بینالملل مورد توجه ویژهای قرار گرفته است، تئاترِ حال حاضر ایران به بلوغ رسیده و اجراهایی که میشود، جزء بهترینها در سطح جهان است.
وی عنوان کرد: بعد از انقلاب اسلامی به تئاتر توجه ویژهای شد اما اینکه تئاتری که ما الان داریم چه نسبتی با آرمانهای امام و ارزشهای اسلامی دارد، در یک نگاه میگویم که با این نگاه فاصله داریم.
فرزاد معافی نیز، در بین جلسه اضافه کرد: ما در دهه اخیر شاهد روند نزولی و افول تئاتر شهرستانها هستیم؛ در صورتیکه در دهههای 70 و 80 خیلی فعالتر نسبت به الان بوده است.
ایزدی با بیان اینکه در هنر انقلاب، نمایشها و هنری که با مضمون انقلاب و دین اسلام هست، به مسیر درستی دست پیدا نکردهایم افزود: در مقایسه تئاتر قبل و بعد از انقلاب، میبینیم تئاتر بعد از انقلاب کیلومترها جلوتر است. درست است که شاهد افول آن در بعضی شهرستانها هستیم البته باید اقداماتی برای آن آسیبشناسی انجام شود وگرنه هنرمندان همانانی هستند که در چهاردهه خدمت میکنند.
در ادامه جلسه نیز، شکوفه ماسوری با بیان این مطلب که تا جامعه آماری مدونی در دسترس نداشته باشیم نمیتوانیم دقیق صحبت کنیم و باید به روش علمی جلو برویم تا بحث روند منطقی پیدا کند، افزود: این بحث شامل دو بخش میشود؛ یکی در مورد آسیبشناسی وضع موجود و دیگری در خصوص این است که انقلاب دارای پیامدهای جهانی در بخشهای مختلفی است.
وی اضافه کرد: ما از سال68 جریانی به اسم آموزش نوین در دانشگاهها را داریم، ورود نسل میانه به تمامی عرصههای تئاتر اتفاق مهمی بود که اگر قرار باشد روزی آمارهای فرایند شکلگیری تئاتر را مطرح کنیم، باید به دانشگاهها رجوع شود.
همچنین ماسوری با بیان اینکه در بحث آموزش روند خودکفایی شکل گرفته است اذعان کرد: دومین اتفاق صحیح که در نسل میانه شاهدش بودیم این بود که کمکم متوجه این موضوع شدیم که آموزش محور هستیم و همچنین اتفاق سومی لازم بود تا به نهادینه شدن دانشگاهها کمک کند که آن اتفاق، سازمانها و نهادهای تئاتری بودند که ما در تشکیل این نهادها عاملیت نداشتیم.
معافی نیز به این مسأله که آمار بالای تعداد دانشآموختگان در مراکز مختلف آموزش عالی به دلیل عدم نظم درست و سیاست پذیرفته شده میتواند اتفاق مثبتی نباشد پرداخت و افزود: شاید بتوانیم بگوییم که حدود 60 الی 70 درصد فارغالتحصیلان دانشگاهها در این رشته، تئاتر را رها کردهاند و برایشان به رشته و شغلی که نتوانسته حیات و مماتی برای آنها داشته باشد تبدیل شده است.
اسدی در ادامه افزود: یک بحث مغفول مانده این است که شاید آن چیزی که باید پیش از انقلاب شکل میگرفت و پس از انقلاب ادامه مییافت این بود که محوریتهای مختلفی اتفاق میافتاد. ما در طول سالهای بعد از انقلاب تا توانستیم مولدهای تئاتری نه فقط از دانشگاها بلکه از آموزشگاهها و سایر موسسات تولید کنیم.
وی ادامه داد: مسأله دیگر تولید حرفهای و آماتور تئاتر است، چیزی که تئاتر ایران را مخصوصأ در بعد از انقلاب دچار مسأله میکند. انباشتگی تعداد آماتور تئاتر است که باعث میشود تا بودجه و حمایتهای دولتی نتواند ساختاری شود که بتوانتد نتیجهای داشته باشد؛ درواقع منابع و فضاهای موجود در اختیار بخش تولید آماتور است.
همچنین ادامه داد: یکی از آسیبهای بزرگ ما، همین فقدان ساختار حرفهای تولید است که یک بحث مهم است. و از آنجایی که بخش مهمی از بودجههای حمایتی عمدتأ خرج آماتور تولید شده، بنابراین رابطه ارگانیکی بین بخشهای تولیدی و آماتوری تئاتر وجود ندارد.
اسدی در ادامه گفت: در جشنواره فجر با محصولاتی که عمدتأ حاصل فرایند آماتوری تولید است، روبهرو میشویم.
معافی نیز با بیان اینکه تفکیک بین دو مفهوم و مقوله تولید تئاتر حرفهای و تولید حرفهای تئاتر نکات مهمی وجود دارد افزود: ما با محصولاتی روبهرو میشویم که در جریان آماتور بودن، تولید شدند و برآیند مستقلی ندارند، بلکه بیشتر یک پروژه محوری با گروهی محدود است و این سوال وجود دارد که اینگونه اجراها چرخشی در ارتقاء کیفیت کلیه کارها خواهند داشت یا خیر؟ البته در این بین مقصران آن دولت و دانشگاهها هستند؛ ما در زمینه اقتباس و بومیسازی که در دنیا با تناسب دنبال میشود دچار نقص هستیم.
وی افزود: موارد اقتباسی در ایران نیاز به بومیسازی و متناسبسازی دارند. همانطور که میدانید فرایند خصوصیسازی به دلیل شرایطی که وجود دارد نه اکنون اتفاق افتاده است و نه ظاهراً قرار است اتفاق بیفتد. تئاتری حرفهای است که تولید کردن آن وابسته به حرفهای بودن سایر عوامل است و در صورت حرفهای بودن، آن اجرایی که اکثریت را راضی سازد، میتواند در این امر موفق باشد و حرفهای عمل آید؛ ساختار تغییرناپذیری که تغییر و یا انقلاب را در درون خود نمیپذیرد حتی نمیتواند با وجود یک تئاتر انقلابی آنطور که باید و شاید به درستي وجود داشته باشد.
اسدي گفت: مفاهیمی چون عدالت که ممکن است در اجراهای غیر ایرانی نیز مشاهده شود و به اجرا دربیاید که نیازمند ورود عادتهای زیباییشناسی در آن است اما در سالهای گذشته تاکنون شاهد تئاترهايي سطحي با محتوايي اقناع كننده و تنها مورد پذيرش از سمت متوليان هستیم.
معافی نیز در رابطه با فعالیتهای تئاتر از سالهای پیروزی انقلاب اسلامی افزود:گستره فعالیتهای تئاتر از سالهای پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون دچار دگرگونیهای بسیار زیاد و عمیق شده است. از نمونه آنها میتوان به دگرگونی و تغییر دیدگاه در اجرا اشاره کرد. کشورهای فعال در حوزه تئاتر طی فاصله سالهای انقلاب اسلامی تاکنون افزایش بسیار زیادی داشته و اصلاً با نمونههای پیش از انقلاب قابل قیاس نیست.
علی ایزدی نیز اذعان داشت: ارتباط و حاکمیت دو موضوع مورد بررسی در مدیریت تئاتر است که هر چه این دو در قرابت و همکاری با یکدیگر حرکت کنند، تئاتر پس از انقلاب رشد و توسعه چشمگیری را تجربه خواهد کرد ، البته باید به هنر، تواناییها و خلاقیتهای هنرمندان توجه ویژهتری شود و این امر میتواند از خود هنرمندان نیز، آغاز شود. از سوی دیگر حمایت مدیران با مدیریت بودجه و مدیریت ظرفیتهای موجود میتواند کمک شایانی به این عزیزان کند.
وی افزود: دو مفهوم هنر اسلامی، هنر و هنرمند مسلمان مفاهیمی است که باید بدانیم در هر لحظه به کدام نیاز داریم و از هر کدام از ظرفیت آنها چگونه و به چه نحوی استفاده شود و نکته مهمتر آن است که هنر اسلامی، هنر و هنرمند مسلمان، ارتباطی برای اتصال به مردم و مسئولان امر نیاز دارد تا این تعامل را در زنجیره عموم کسب کند.
ایزدی خاطر نشان کرد: نکته دیگر، تمایز قائل شدن میان هنر اسلامی یا هنرهای دینی با سایر هنرها و ژانرهای آنها است. مهمترین اتفاق منجر به شکست در نپذیرفتن تئاترهای اسلامی این است که گاهی هنرمند به فراموشی فرم میپردازد بی توجه به تکنیک و خلاقیت سعی در انتقال محتوا و مفاهیم دارد. گاه با توجه به تکنیک، محتوا را از یاد میبرد و ایدئولوژی آنطور که باید و شاید به مخاطب انتقال پیدا نمیکند. در مورد سوم هر دو گزینه یعنی تمام محتوا و هم ايدئولوژيها و تکنیکها و فرمها از یاد میروند یا آنطور که باید و شاید اجرای موفقی نیستند.
حسین مسافر نیز، در رابطه با افراط و شعاری شدن تئاترهای انقلاب اسلامی در مفاهیم و غرق شدن در محتوا اضافه کرد: نگاه شعاری نسبت به برخی از ارزشهای انقلاب هر از گاهی باعث تولید برنامههای شعاری و مشابه همراه با افراط بسیار میشود و بر اساس آن، آثاری خلق شدند که ۹۰ درصد آنها ترجمههای خارجی آثار است و این امر باعث میشود که تئاتر انقلاب اسلامی آنطور که باید و شاید رشد و درخشش پیدا نکند.
وی ادامه داد: این در حالی است که توقع مسئول این امر و هنرمندان تئاتر انقلاب اسلامی از این حوزه تغییر نگاه به تغییر دیدگاه طی سالهای آینده به صورت تدریجی بود. هدفی که متأسفانه نتوانست آنطور که باید و شاید محقق شود، دیدگاه ما این بود که از نگاهی ماتریالیستی پس از انقلاب به سمتی رئالیستی حرکت کنیم که به صورت خشک و شعاری در تئاتر به جامعه تزریق شود. یا ماندگاری نخواهد داشت و یا اصلاً نمیتواند انتقال پیدا کند و در تئاتر بنشیند؛ چراکه شعارزدگی هیچ جایی در هنر و تئاتر ندارد و افراط همیشه میتواند مخرب باشد.
مسافر بابیان اینکه هنر انقلاب را بهتراست از منظرامام خمینی رحمةالله علیه بررسی کنیم افزود: همانطور که میدانید امام خمینی بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران بودند و قانون اساسی نیز مبتنی بر آموزهها و ایدئولوژیهای امام خمینی رحمة الله علیه بود؛ پس بیایید هنر انقلاب اسلامی را از منظر امام خمینی (ره) بررسی کنیم؛ چرا که ایشان میفرمایند: هنر در مدرسه عشق نشان دهنده معضلات کور و مبهم اجتماعی اقتصاد سیاست و مثل هم است حتی اگر دقت کنید نقد و به تمامی اسلحهها به وسیله تئاتر و هنر میتواند صورت بگیرد نقاط کور و مبهمی که از نمایان ساختن آنها بر نمیآید.
در انتهای جلسه نیز، به تمامی سوالات علاقهمندان در این حوزه پاسخ داده شد.
نظر خود را بنویسید