به گزارش روابط عمومی دانشگاه سوره_ هشتمین نشست نقاشی«مروری برچهاردهه نقاشی انقلاب» با حضور خسرو خسروی طراح ونقاش هنرهای تجسمی، علی گلستانه پژوهشگر و منتقد هنری و محمد معین الدینی مدیرگروه رشته نقاشی سوره به عنوان دبیر این نشست روز یکشنبه ۲2 فروردینماه ۱۴۰۰ از ساعت17 الی19 به صورت مجازی در دانشگاه سوره برگزار شد.
در ابتدای جلسه، محمد معین الدینی ضمن عرض خوشآمدگویی به تمامی حاضران در جلسه، جهت برگزاری این کرسی از معاونت پژوهشی دانشگاه سوره تشکر به عمل آورد و درخصوص گذشت ۴۰ سال از انقلاب اسلامی گفت: باید به هنر انقلابی نگاه کنیم و نکات مثبت و ضعیف را برای ادامه هنر پویاتر، کند و کاو کنیم.
سپس مهدی گلستانه درپاسخ به این سوال که هنر انقلاب چه تعریفی دارد افزود: درهنر انقلاب، ما خواه و ناخواه با کلمه ی هنر انقلاب روبه رو هستیم که با معنای تحول بنیادین همراستا است، هنری که بعد از انقلاب ایده وآرمانهای جدید حاکمیتی را تبلیغ وتجسم میکند .اما مسأله این است که آیا هنر، همگام انقلاب اجتماعی است؛ از نظرمن همگامی وجود ندارد زیرا هنر زمانی تبدیل به یک ابزار انقلابی است که هم در زبان، ساختار ونظام توزیع پیشروی کند.
وی خاطر نشان کرد: در ایران دورههای مختلفی همگامی هنر با انقلاب را با تحول نظام اجتماعی و اقتصادی که در دهه ۴۰ مانند اصلاحات ارضی شکل گرفت شاهد بودیم؛ هنر در آن زمان و قبل از آن رسمیت طبیعت گرایانه وکمال الملکی و نوعی جنگیدن با میراث کهنه بود، بعد از کودتای ۲۸ مرداد درسال ۱۳۳۲شاهد هنر مدرن بودیم ولی با تفاوتی محسوس که در زیر سایه نهاد دولتی است، این هنر خنثی وانتزاع گرایانه نوعی نماینده فرهنگ بومی و مدرن ایران در برون مرزها معرفی شدند و از لحاظ اجتماعی محافظهگر وتزیینی و هدف آن فقط پیشروی است.
خسروی در ادامه گفت: در بحث تعریف انقلاب، در وهله اول به بعد سیاسی، اجتماعی و فرهنگی که در طول جریانهای متحول تاریخ و هنر رخ میدهد، اشاره می شود؛ تحولاتی که در هر دوره انقلابها شدید است؛ اصولأ همگاهی تحولات با اجتماع الزامی نیست. همراستایی اثر با تحول اجتماعی در کشورهای درحال توسعه شدیدتر ومتناقضتر است.
وی خاطرنشان کرد: بعد از انقلاب و اتفاقهای اجتماعی، جریان نقاشی نهادینه نبود و همیشه وابسته به قدرت بود ولی در دهه ۵۰ و اوایل انقلاب شاهد یک تحول بودیم آن هم، همقدمی نقاشی با جامعه مانند نقاشیهای دیواری که هنر را به ماهیت اجتماعی کشاند.
علی گلستانه نیز در ادامه این نشست در خصوص هنر دهه ۴۰ و۵۰ افزود: هنر رسمی و حمایتی دربار، به استفاده از نمادهای تزیینی ایرانی میل شدید نشان میدادند که نتیجه کار هنر بسیار محافظه کارانه و جدا شده از مخاطب بود و هر میزان که به انقلاب نزدیک شدیم، سه اتفاق رخ داده است که اتفاق اول متحول شدن تولیدکنندکان، اتفاق دوم تحول ابزار هنر و اتفاق سوم نظام توزیع هنر را در بر میگیرد که به نوعی هنر، خیابانی شد.
خسروی نیز ضمن تأیید گفتهها، اشارهای به تناقضهای پیچیده همراه با تحولات اجتماعی ایران کرد و گفت: شاخصترین هنرمندان ما اصولأ هنرمندان انقلابی نیستند، هنر ومکاتبات هنری قطعأ با تحولات اجتماعی موازی است ولی به معنای همترازی نیست؛ انقلاب در ایران، جهشی بسیار گران و به نوعی شخمزننده است؛ چراکه انقلاب، باعث نهادینگی میشود. برای نهادینه شدن باید در ابتدا ساخت و به اصطلاح از صفر شروع کرد که همراه تحول اجتماعی است.
گلستانه در ادامه اذعان کرد: هنر انقلابی طغیانگر است و مانند نیرویی از درون به هنرمند فشار میآورد و در این زمان دیگر زبان طبیعتگرا وانتزاعگرا استفادهی چندانی ندارد و این هنر انقلابی برای بیان موقعیت تنشآمیز به کار میرود .
معین الدینی در انتهای این بحث اضافه کرد: انقلاب یک پدیده نرم نیست، بلکه حذفکننده وتخریبکننده است؛ طبیعتأ برای ساختن باید دست به حذف زد.
در انتهای این جلسه نیز، به تمامی سوالات علاقهمندان در این حوزه پاسخ داده شد.
نظر خود را بنویسید