به گزارش روابط عمومی دانشگاه سوره، به نقل از معاونت پژوهشی دانشگاه، وبینار تخصصی تحت عنوان «پژوهشی در فهرست دوازدهگانه دنیس داتن براساس خصیصههای جهانشمول هنر»، به همت دانشکده هنر و همکاری معاونت پژوهشی دانشگاه سوره در روز یکشنبه 21 آذرماه 1400 ساعت 13:00 الی 15:00 برگزار شد.
دکتر روجا علیزاده، استادیار دانشگاه آزاد تهران مرکز، به عنوان سخنران و دکتر سمیه رمضان ماهی، مدیرگروه گرافیک و تصویرسازی دانشگاه سوره، به عنوان دبیر نشست حضور داشتند.
در ابتدای نشست دکتر رمضان ماهی ضمن خوشآمدگویی به حضار به معرفی دنیس داتن پرداخت و ادامه جلسه را به دکتر علیزاده واگذار کرد. علیزاده در ابتدا در رابطه با رویکرد داتن اذعان کرد: رویکرد داتن، رویکردی طبیعتگرا و از نوع زیبایی شناسی تکاملی است. هنر طبیعتگرا، آثار هنری را همانطور که هستند، بازنمایی می کند. زمانیکه از طبیعتگرایی در فلسفه هنر صحبت میکنیم، منظور زیبایی شناسیای است که برای پاسخ به سؤالات هنر و زیبایی و حل مشکلات، از دادههای علومشناختی و علوم تجربی مانند روانشناسی و زیستشناسی کمک میگیرد. وی عنوان کرد که بر این اساس، مرز قاطعی میان فلسفه و علم وجود ندارد و جدا از یکدیگر نیستند.
دکتر علیزاده، براساس زیبایی شناسی طبیعتگرا خاطر نشان کرد: لذت بردن از هنر ریشهاش در فطرت انسان و با روان انسان گره خورده است. لذت بردن از هنر به صورت امر غریزی است که خصیصههایش را انسانها در دوره تکامل خود تا تبدیل شدن به انسان امروزی به دست آوردهاند. وی در خصوص غریزی بودن هنر ادامه داد: سلایق مشترک بین انسانها وجود دارد که بسیاری از آنها از اجداد ما به ارث رسیده است. وی دلیل وجود خصایص جهانشمول را، غرایز مشترک بین انسانها به اسم غریزه هنر مانند غریزه گرسنگی و تشنگی دانست.
مم و ژن
علیزاده بر اساس کتاب «ژن خودخواه» ریچارد داو کینز، عنصر مم را جایگزینی برای عنصر ژن معرفی کرده و بیان میکند: همانطور که ژن عنصر از بین نرفتنی است که از بدنی به بدن دیگری منتقل میشود، داوکینز عنصر مم را واحد بنیادی نمادها و کنشهای فرهنگی میداند. ترویج پدیدههای فرهنگی و آثار ماندگار هنری یا هر اندیشه قابل توجهی یک مم است که از بین نمیرود و به نسلهای بعد منتقل میشود. اگر سهم بزرگی در فرهنگ داشته باشیم یا اثری خلق کنیم، خود نیز ماندگار میشویم.
«تجربه تخیلی» مهمترین معیار برای هنری دانستن یک امر
علیزاده براساس نظریه داتن میگوید: هیچ فرهنگی در طول تاریخ از هنر بیبهره نبوده است. تجربه زیبایی شناسی ریشه در سلایق مشترک دارد. و هنرها به عنوان یک منبع لذتبخش هستند. هرچند نمیتوان نقش فرهنگ را نادیده گرفت اما سلایق انسانها درباره هنر فقط به فرهنگ مرتبط نیست و بخشی از آن را مرتبط با سلایق ماقبل تاریخی انسان میداند. وی همچنین جهانشمول بودن هنر را دلیلی بر ادعای غریزی بودن هنر معرفی کرد.
علیزاده دوازده معیار خوشهای هنر از منظر داتن را مانند لذت بردن مستقیم، تخصص، سبک، خلاقیت، نقد، تقلید، توجه ویژه، شخصیت بیانگر، اشباع عاطفی، چالش فکری، رسوم هنری را معرفی کرد و به توضیح هریک پرداخت. وی «تجربه تخیلی» را مهمترین ویژگی برای هنری دانستن یک اثر معرفی کرد و گفت: در صورتی میتوان یک امری را هنری دانست که علاوه بر داشتن چند معیار دیگر، حتماً ویژگی تجربه تخیلی را دارا باشد و وجود این معیار ضروری است.
وی اذعان کرد که تمام انواع هنر در صحنه نمایش خیال رخ میدهد. برای اینکه بدانیم یک اثر هنری است نیاز به کارشناسی یا پرسش فنی نیست، بلکه پاسخ به پرسشهایی دیگر مانند لذتبخش، مصنوع، احساسی و تخیلی بودن میتواند کمککننده باشد.
در پایان به تمامی پرسشهای علاقهمندان پاسخ داده شد.
نظر خود را بنویسید