به گزارش روابط عمومی دانشگاه سوره_ به مناسبت «هفته هنر انقلاب اسلامی و گرامیداشت یاد شهید مرتضی آوینی» وبینار «هنر انقلاب اسلامی در دهه ۶۰ خورشیدی» با همت دانشکده هنر دانشگاه سوره و با همکاری معاونت پژوهشی دانشگاه سوره در روز دوشنبه ۲۲ فروردینماه ۱۴۰۱ از ساعت ۱۴:۳۰ الی ۱۹:۳۰ به صورت مجازی در سامانه مجازی دانشگاه سوره برگزار شد.
در این نشست، دکتر حبیبالله صادقی، نقاش، هنرمند ممتاز و از پیشگامان هنرهای تجسمی انقلاب اسلامی؛ دکتر محمدعلی روزبهانی، پژوهشگر و رئیس حوزه هنری استان قم؛ دکتر محمدرضا وحیدزاده، منتقد و عضو گروه علمی ادبیات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشۀ اسلامی، دکتر امیررضا نوری پرتو، منتقد و فیلمنامهنویس و مدیر گروه ادبیات نمایشی دانشگاه سوره؛ دکتر سمیه رمضان ماهی، مدیر گروه گرافیک و تصویرسازی دانشگاه سوره؛ دکتر کیارش زندی، عضو هیأت علمی دانشگاه سوره؛ دکتر مهدی محمدی، مدیر گروه صنایعدستی دانشگاه سوره؛ دکتر هادی آذری، پژوهشگر و مدرس دانشگاه؛ دکتر بیتا بهرامی، دکتری فلسفه هنر و نقاش به عنوان سخنران و دکتر رامتین شهبازی در جایگاه میزبان نشست حضور داشتند.
در ابتدا و پیش از شروع بخش سخنرانی، دکتر رامتین شهبازی از دکتر زکیه سادات طباطبایی، معاونت پژوهشی دانشگاه سوره و دکتر کاظم نظری، ریاست دانشکده هنر دانشگاه سوره، دعوت کرد تا با سخنان خود آغازکننده نشست باشند.
دکتر طباطبایی پس از تبریک سال و قرن جدید، هفته هنر انقلاب اسلامی را به منظور زنده نگهداشتن یاد شهید مرتضی آوینی، گرامی داشت. سپس به برنامههای دانشگاه سوره که به مناسبت این هفته برگزار میشود پرداخت و توضیح داد: دانشگاه سوره امسال نیز برنامههایی را با موضوع انقلاب اسلامی تدارک دیده که امیدوارم هستیم مورد استقبال قرار گیرد.
طباطبایی در ادامه افزود: زمانی که از هنر انقلاب اسلامی سخن میگوییم به یک رویداد تاریخی اشاره میکنیم. تاریخ سرشار از جنبشهای هنری و مکاتب زیباییشناختی است که هر کدام جهانبینی و ارزشهای معرفتی خاص خود را دارند. اینکه ما بخواهیم به درک عمیقی از این جنبشها دست پیدا کنیم نیازمند آشنایی با مبانی فکری، فلسفی، زیرساختهای فرهنگی و اشراف به جهانبینی هستیم. برخی اوقات نیز نیاز به یک نگاه بین رشتهای مابین هنر و علوم انسانی و جستجوی پیوند بین رویدادهای فکری و فرهنگی در یک جامعه وجود دارد. دانشگاه میتواند بستری برای ایجاد این نگاه بینا رشتهای باشد و به همین منظور دانشگاه سوره تلاش میکند شرایط لازم را برای کنار هم قرار دادن دیدگاههای مختلف را فراهم کند. هفته هنر انقلاب انگیزهای برای بازنگری به فعالیتها و جایگاه ایستادن ما است.
سپس دکتر نظری ضمن تشکر از برگزارکنندگان و سخنرانان، با اشاره به اهمیت جلسات اینچنین برای تبیین و پژوهش بیشتر بر نظریههای مختلف، طرح نتایج همفکریهای بیانشده در رسانههای بزرگتر را از اهداف برگزاری این نشستها دانست و تحقق این هدف را امری بلندمدت معرفی کرد.
در بخش سخنرانی و تخصصی نشست، شهبازی از دکتر امیررضا نوری پرتو دعوت کرد تا به ارائه مطالب بپردازد.
دکتر نوریپرتو در باب موضوع سیر تحول و تطور روایت دراماتیک در سینمای دفاع مقدس در دهه ۶۰ خورشیدی سخن را آغاز کرد و با ذکر تاریخچهای از کشورهایی که در قرن ۲۰ دارای صنعت سینمایی بودند و در همان زمان درگیر جنگهای بینالمللی شدند و پس از جنگ سینمای این کشورها به شکل سینمای جنگ در آمد، به سینمای ایران پس از انقلاب که درگیر جنگ و دفاع از کشور شده بود پرداخت و گفت: در واقع از سال ۵۹ به بعد بود که تولید آنچه امروزه از لحاظ ژانری و تئوریک به عنوان فیلمهای جنگی در سینمای خودمان میشناسیم آغاز شد و تقریباً تا امروز در قالب گونهها و شکلهای مختلف آثار نمایشی خود را نشان میدهند. به همین دلیل ما با طیف وسیعی از فیلم روبهرو هستیم که یا واقعاً در ژانر جنگی دستهبندی میشوند و از لحاظ زیرگونهای نیز به جبهههای جنگ و عملیاتها میپردازند و یا اینکه با درام یا ملودرامهایی روبهرو بوده است و به تبعات جنگ میپرداختند.
نوری پرتو فیلمهای مختلف در این حوزه را نام برد. فیلمهایی که سازندگان آنها خیلی از جنس نیروهای معتقد به نظام جمهوری اسلامی نبودند، البته نه به معنای مخالف بودن، این دسته افراد بیشتر به صحنههای حادثهای و اکشن در فیلمهای خود میپرداختند. مثل فیلم برزخیهای ایرج قادری و فیلم مرز آقای جمشید حیدری. این فیلمها صحنههای اکشن و روابط انسانی بین افراد را نشان میدادند. در همین زمینه کشورهای مختلف درگیر جنگ مثل ایالاتمتحده و آلمان فیلمهایی برای تثبیت افکار و جلوگیری از تضعیف روحیه مردم برای همراهی بیشتر میساختند.
امیررضا نوری پرتو به تولیدات سینمای ایران با توجه به تغییرات سیاسی شرایط و بروز جنگ در کشور و همچنین با هدف تهییج جوانان و سرگرمی مردمان در شهرها پرداخت و شباهت آنها به یکدیگر را بررسی کرد و به عنوان مثال از فیلمهای پیشتازان فتح اثر ناصر مهدیپور، نینوا اثر رسول ملاقلی پور، کیلومتر پنج حجتالله سیفی و سرباز کوچک اثر سعید بخش علیان نام برد.
در پایان نیز به تصویرسازی و شخصیتپردازی قهرمانان فیلمهای ژانر جنگ پرداخت که عموماً افرادی معنوی و با خلوص نیّت هستند. هر چند سالها بعد به وجه دیگری از این افراد نیز پرداخته شد.
در بخش بعدی سخنرانی، شهبازی از دکتر شهریار زرشناس، پژوهشگر و استاد دانشگاه به عنوان سخنران مهمان دعوت کرد تا به ارائه دیدگاه خود بپردازد. دکتر زرشناس نکاتی را در موضوع دیسکورس هنر انقلاب مطرح و تشریح کرد که اگر به دورههای مختلف و عوالم و تمدنهای مختلف که پدید آمدهاند، میبینیم که دیسکورسهای مختلفی برای هنر پرید آمدهاند و جالب این است که در سیر هر دوره تاریخی ما شاهد مکاتب مختلفی هستیم. به طور مثال در غرب باستان دیسکورس های مختلفی با توجه به درک از حقیقت، طبیعت، درک از مقوله حقیقت و تصورات مختلف آنها به وجود داشته است. در اصل در زیرمجموعه هر دیسکورس از دورهی تاریخی خاص تفاوتهای ادراک افراد مختلف مشخص میشود به طور مثال در دوره یونان باستان با توجه به دیسکورس پدید آمده، تفاوت افلاطون و ارسطو مشخص میگردد.
زرشناس همچنین افزود: دیسکورس هنر انقلاب نیز داری مؤلفههای خاص خود است و درک از واقعیت را نشان میدهد و شاخص نسبت بین هنر انقلاب اسلامی با هنر اسلامی و رابطهی انسانیت با واقعیت را تبیین میکند؛ بنابراین ما شاهد خواهان برهم زدن وضع موجود و تشکیل شرایط جدید هستیم. هنر انقلاب اسلامی نسبتی با وضع عالم دارد که دوره سیطره و در عین حال زوال تمدن غرب است و این نسبت در اصل نسبت حقانیتخواهی و استقلالطلبی است.
در بخش سوم از سخنرانیها دکتر محمدرضا وحیدزاده در موضوع نقاشی دیواری انقلاب از مورالیستهای مکزیکی که در دوران تغییرات مکزیک هنرمندان این عصر به جای تشکیل گالری تصمیم به نمایش آثار خود بر دیوارهای شهر، با الهام آثار پیشا کلمبیایی و با توجه به آثار نقاشی کلیسا و با هدف نمایش رنج طبقه فرودست و کشاورز برای عموم مردم گرفتند که منجر به تشکیل نهضت هنری مورالیست مکزیکی شد، سخن گفت. سپس به نقاشهای گرافیک در سطح شهر پرداخت و اهداف آنها را اصل روشنگری دانست.
وحیدزاده در ادامه از نقاشی سنتی و قهوهخهای و تأثیر آن بر شناساندن اسطورهها و افسانهها بر مردم صحبت کرد سپس به آثار هانیبال الخاص، هنرمند توانا و اثرگذار سالهای پرالتهاب انقلاب سخن گفت و تصریح کرد: شاگردی اساتید بزرگ و تحصیل در دانشگاههای برجسته باعث توانمدی این هنرمند شده است. او در دوران انقلاب با همکاری شاگردان و دوستان خود به طرح تصاویر بدیع با استفاده از المانهای خاص روزگار خود خلق کرد.
وحیدزاده در انتها به نقاشان انقلابی پرداخت و از همراهی هنرمندان و مردم در دوران انقلاب سخن گفت که افرادی چون حسین چلیپا، نیلوفر قادری نژاد، نصرتالله مسلمیان، بهرام دبیری و بسیاری دیگر از دانشجویان دانشگاه هنر از این دست هنرمندان بودند. پس از دفاع مقدس نقاشی دیواری دچار تغییر و تحول شد و درونمایه، رنگبندی و طراحیها نیز تمثال از قهرمانان جنگ بود.
سپس حبیبالله صادقی به عنوان سخنران چهارم نشست درباره هنر اجتماعی اذعان کرد: هنر اجتماعی انقلاب اسلامی یک هنر شعاری نیست، بلکه هنر آزادی خواهانه است. هنر اجتماعی انقلاب اسلامی روایت تفکر هنر دینی و معنوی بوده که روایتی جدی است که باید در پالت هنرمندان باورمند یعنی کسانی که در دوران پیروزی انقلاب اسلامی اندیشههای اجتماعی داشتند و شاهد مناسبات اجتماعی و تعالیها در قبل و بعد از انقلاب بودند، قرار بگیرد.
اگر هنر اجتماعی در ایران و کشورهای دیگر را باهم مقایسه کنیم؛ هیچ تقاضا، تناسب و همگنی را در این قیاس نمیبینیم. این هنر اجتماعی، یک هنر آزادیخواه، تعالیخواه و مؤثر است.
تاریخ ایران ترکیبی از اسطورهها، عرفان و اندیشههای والای قرآنی و دینی است که در آن انسان مترقی، متمایز و تعالیخواه با اندیشه قرآنی و دینی، یک روایتی از نو شدن و نوآوری را با پهنهای بسیار وسیع برای بیان مطالعات و مطالباتی که میخواهد داشته باشد، دارد.
در بخش بعدی نشست محمدعلی روزبهانی بیان کرد: (نفی شاه) کلمه واحدی در بین مردم در گذشته بود و در واقع شاه را پیرو مکتب مدرنیسم میدانستند که این عملکرد خود نفی مکاتب مدرنیسم و مدرنیته را به دنبال داشت. از ویژگیهای مهم مکتب شیعه ناتمام و نا انتها بودن آن است که 3 ضلع بسیار مهم را دنبال میکند. این 3 پارامتر در مذهب شیعه از قرآن (وحی و سخنان خداوند)، پیامبران و امامان تشکیل شده و به همین دلیل مکتب شیعه توانسته در تاریخ زمین همچنان با رهبری امام زمان (عج) تداوم پیدا کند.
وی ادامه داد: بنابراین دلالتها و ارجاعات در نقشها و محتوای هنری جریانی قوی را رقم زده و باعث شده مذهب شیعه در تاریخ پابرجا و زنده بماند. در این راستا میتوان گفت هنر انقلاب اسلامی مهمترین پارامتر نفی هنر مدرن بوده که تفسیر آن برای فهم، غیرقابل درک است. همچنین هنر انقلاب اسلامی توانسته در جریان پویایی هنر تأثیر بسزایی داشته باشد.
این استاد دانشگاه در تأکید سخنان خود و تفاوت هنر مدرن و دینی مطرح کرد: در واقع هنر انقلاب اسلامی نتیجه کوشش هنرمندانی بوده که در سنتی تاریخی پرورش یافتند و آن را ادامه دادند. انسان حامل تن و روح بوده که در واقع هنر مدرن تنها به تن بها داده و به سایر بخشها اهمیتی نمیدهد، به همین دلیل جهان را ناقص میبیند. از سوی دیگر تعریف خلاقیت در هنر مدرن کاملاً متفاوت از تعریف خلاقیت در هنر دینی است. همچنین در هنر مدرن اثرات خود هنر از هنرمند کوتاهتر بوده که در هنر دینی برخلاف آن اثر هنری عمر بیشتری از هنرمند دارد.
وی در ادامه افزود: در این راستا میتوان گفت اشعار مثنوی و حافظ از هنرهای دینی بوده که از هنرمندان خود عمر بیشتری را تجربه کردند. آزادی از هر وابستگی، تقوا در هنر اسلامی را نشان داده که در واقع به نحوی به هنرمند آزادی از مکاتب، علقهها و... را میدهد؛ البته این آزادی میتواند به میزان معینی به هنر الهی نزدیکتر و ماندگارتر شود. از طرفی آزادی معنوی در هنر مدرن نفی شده و فقط در بخش اجتماعی باقی مانده است. همچنین نقاشی انقلاب اسلامی تابع رئالیسم یا مارکسیسم نیست و واقعگرایی موجود در آن در سنت پیامبران از گذشته وجود داشته است؛ بنابراین دعوت هنر انقلاب پاک بوده و زبان این هنر واقعگرایی است.
رمضان ماهی عضو هیأت مدیره دانشگاه سوره در خصوص گرافیک انقلابی در سیاستهای فرهنگی اظهار کرد: در گرافیک انقلابی اطلاعات بصری به دلیل ارتباط با پیام، تحمیل تصویری را به دنبال دارد. در نهایت پیام به جای حیطه موردنظر غالب شده و خلاف جهت حرکت میکند. در واقع تحمیل تصویری منجر به ترویج فرهنگ بصری میشود که توانسته با استفاده از ارتباطات جهان به وجود بیاید و در این بین گرافیک نیز میتواند این نوع از فرهنگ را به بیننده منتقل و آن را در انسان تقویت کند.
وی در رابطه با گرافیک انقلابی توضیح داد: در رکن انقلاب جمهوری اسلامی ایران دین قرار گرفته که هنر نیز از بطن دین زاده میشود. گرافیک انقلابی توانسته با زبان ساده مردم را تحت تأثیر قرار دهد، درحالیکه در هنر مدرن هدف، نشان دادن زیباییها و تأثیر آن در فرآیند اجتماعی هنر است. در واقع گرافیک انقلابی موضوعی غیر از شناخت زیبایی دارد و این مسئله را در رأس هدف خود قرار نداده است. هنر در انقلاب برای اطلاعرسانی و در برگرفتن قوههای مختلف ایجاد شده که در نقدهای گرافیک باید این پارامترها را لحاظ کرد.
رمضان ماهی در ادامه با اشاره به پوسترهای زمان پیروزی انقلاب مطرح کرد: اصولاً هنر مدرن اصالت گرا نامیده میشود درحالیکه هنر انقلابی به خصوص در بخش گرافیک به دلیل مردمی بودن فقط به دنبال اجتماعی شدن بوده و بازتاب این عملکرد را میتوان در پوسترهای زمان انقلاب پیدا کرد. عدم نام گرافیست در پوسترها، استفاده اکثر پوسترها از رنگ قرمز و مشکی، صراحت در اجرا و اندازه مناسب آنها از دلایلی بوده که نشان داده هنرمند از جنس مردم بوده و هنر را برای مردم خلق میکند؛ بنابراین هنر انقلابی نتیجه برنامهریزیهای مدون نیست و در واقع نتیجه خودجوشی و تحول اجتماعی است.
این پژوهشگر در اشاره به ویژگیهای گرافیک انقلابی اظهار کرد: ایجاد انگیزه در مبارزه و استقامت موجود در هنر انقلاب، هنر ایران را بیش از کشورهای دیگر نمایان میکند. همچنین هنر انقلاب اسلامی بعد از جنگ تحمیلی در حیطه کار و اجتماع مردم باقی ماند. از طرفی برای تشویق بیننده به استکبارستیزی در پوسترهای زمان انقلاب، از نقاشی مشت، تفنگ و پرچم ایران، آمریکا و آحاد مردم استفاده میشد. میتوان گفت وحدت، از لحاظ فرهنگی درباره یگانگی و اتحاد بحث میکند که به طور مثال حضور مردم در صحنههای انقلاب را میتوان به صورت ساده در کنار پارامترهای مذهبی در پوسترها منتشر کرد. از سوی دیگر تجلیل از مشاهیر انقلاب و مستضعفان، حمایت از جامعه کارگری، به تصویر کشیدن یاد شهدا با رنگ خون و گل لاله و استفاده از خط نستعلیق در پوسترهای انقلابی، نشانههایی دیگر از گرافیک انقلاب اسلامی ایران در چند دهه گذشته است.
هادی آذری از پژوهشگران حاضر در وبینار در خصوص رابطه عکاسی با هنر انقلابی بیان کرد: تا قبل از انقلاب گرایشهای متنوعی در هنر عکاسی بود که یکی از آنها گرایش مستند عکاسی است. با وقوع انقلاب، تعریفها و گرایشهای عکاسی تغییر زیادی تجربه کرده است. همچنین در عکاسی انقلابی پرداختن به بوم و زیستبوم ایرانی متأثر از سیاستهای کلی حاکمیت و نگاه به قشر مستضعف و محروم و در نتیجه باعث نگاه به هنر داخل کشور شد.
وی با اشاره به اثرات عکاسی انقلابی گفت: عکاسی انقلاب اسلامی تأکید زیادی بر توجه به محرومیتها داشت که این توجه در خارج از شهرها و در روستاها شدت بیشتری را در بر گرفته بود. در واقع عکسهای این زمینه برخی از سختیها و مشکلات زندگی مردم را به نمایش میگذاشت و با گذر زمان به قدری این نوع عکسها در هنر زیاد شد که در دورهای بخشی به نام گداگرافی به وجود آمد.
همچنین وی با اشاره به تعاریف گوناگون عکاسی اظهار کرد: از نظر محمود جهرمی رجبی عکاسی همانند خدمت به جامعه است. همچنین از قول مهدی منعم، عکاسی اثری در زمینههای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بوده که میتواند منعکسکننده پیروزیهای یک ملت باشد.
آذری در خصوص عوامل تأثیرگذار بر عکاسی در دهه ۶۰ نیز چنین بیان داشت: در رابطه با این عوامل، میتوان به راهاندازی رشته عکاسی در دانشگاه تهران، مجتمع هنر و دانشکده صدا و سیما، اضافه شدن بخش عکس به جشنواره سینمای جوان (سال ۱۳۶۵)، سرآغاز سالانههای عکس ایران به همت موزه هنرهای معاصر (سال ۱۱۳۳۶) و در پایان انتشار مجله عکس (سال ۱۳۶۱) اشاره کرد.
هادی آذری در پایان سخنان خود اضافه کرد: در حال حاضر 3 سازمان متولی عکاسی در ایران وجود دارد که به دو بخش دولتی و خصوصی تقسیم میشود. در حوزه دولتی انجمن سینمای جوان، موزه هنرهای معاصر و دانشگاه قرار داشته و همچنین در سازمان خصوصی فقط یک بخش به نام گالری گلستان وجود دارد.
کیارش زندی پژوهشگر و عضو هیأت علمی دانشگاه سوره در مورد سیر نمایش در جنگ تحمیلی تصریح کرد: ذات و ماهیت کاریکاتور زاینده مطبوعات بوده و در واقع کاریکاتورها اسناد تاریخی یک دوره نامیده میشوند. به همین دلیل باید آنها را به طور کامل درک کرد و همچنین بستر شکلگیری آنها را برای درک کردن در نظر گرفت. پیروزی انقلاب اسلامی پایان یک دوره پادشاهی بود که با برداشته شدن غل و زنجیر و جسارت دادن برای ترسیم شخص اول مملکت، هنرمندان شروع به کشیدن کاریکاتور شاه کردند و البته در این راستا خارجیها نیز به کاریکاتورهای ایرانی پیوستند.
زندی در ادامه سخنان خود اظهار داشت: از طرفی پس از پیروزی انقلاب اسلامی نشریات گویی منفجر شدند و در واقع اکثر آنها بدون کسب مجوز شروع به چاپ و نشر کردند. این روند بهگونهای پیش رفت که در 8 ماه اول پیروزی انقلاب اسلامی، آزادی شدیدی در نشریات بهوجود آمد. در این بازه تغییر لحن گفتار در خصوص نژادپرستی و ضدآمریکایی بودن به چشم میآید.
نظر خود را بنویسید