دومین نشست از سلسله نشست های نقد کتاب سوره با موضوع کتاب «فرهنگ دیداری و روششناسی تحلیل تصویر» برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی دانشگاه سوره به نقل از معاونت پژوهشی، دومین نشست از رشته نشستهای نقد کتاب با عنوان «دوشنبههای نقد کتاب سوره» روز دوشنبه یکم خردادماه ۱٤٠٢ از ساعت 17 تا 19 به صورت حضوری و مجازی در دانشکده هنر دانشگاه سوره برگزار شد و کتاب «فرهنگ دیداری و روششناسی تحلیل تصویر» در این جلسه روی میز بررسی قرار گرفت.
در این نشست دکتر کامران شریفی مدیر گروه عکاسی دانشگاه سوره به عنوان دبیر جلسه، دکتر شهابالدین عادل، عکاس، مستندساز، پژوهشگر و استاد سینما و عکاسی به عنوان منتقد و دکتر مریم کَهوند عضو هیأت علمی گروه ارتباط تصویری دانشگاه هنر، به عنوان نویسنده این کتاب حضور داشتند.
در آغاز این نشست خانم کهوند به عنوان مقدمه از اهمیت این کتاب که چرا و چگونه این کتاب دغدغه او بود بیان کرد: این کتاب در ابتدا به عنوان یک پژوهش دانشگاهی برای مقطع دکتری گردآوری شده بود که بخشهایی از آن تدوین و به این کتاب تبدیل شد.
وی افزود: من سالها تجربه تدریس در یک رشته تجسمی را داشتم و همیشه برایم این پرسش وجود داشت که چگونه میشود خوانش تصویر و تحلیل آن را که به عنوان چکیده کار پژوهشی پژوهشگران دست اندرکار هنرهای تصویری هستند را به صورت یک کار متودولوژیک در آورد. این سؤال در نهایت به این کتاب تبدیل شد.
دکتر کهوند اضافه کرد: این کتاب فارغ از این که یک تصویر اثری گرافیکی بوده است و یا عکس و غیره سعی در بررسی آنها دارد و حوزه کاری این کتاب است.
دکتر عادل نیز به عنوان مقدمهای بر جلسه و این کتاب سخن گفت: از مدتی قبل با این نوشتار ارزشمند مواجه شدم. نکته قابل اهمیت این کتاب آن است که به تمام حوزههای تصویری حتی سینما به عنوان رسانه مهم قرن ما میپردازد و همچنین این کتاب به بررسی فرهنگ و مطابقت فرهنگی و مطالعه آنها نیز توجه دارد.
دکتر شریفی با بیان این مسئله که در حوزه تصویر کتابهای کمی در دست هستند و همچنین کتابخوانها نیز تعداد کمی دارند، جویای نظر دکتر کهوند در این باره شد.
دکتر کهوند اینگونه پاسخ داد: ما اکنون بیشتر از هر زمان دیگری با تصاویر متنوع و مختلف در ارتباط هستیم و با آنها اشباع شدهایم اما به آنها حساستر نیستیم و بیشتر به آنها فکر نمیکنیم. این گزارهای پرتکرار است اما به نظر من این گزاره صد درصد درست نیست و من قبول ندارم. ما نسبت به گذشتگان به تصویر بیتوجه نیستیم و همچنین نمیتوانیم بگوییم آنها را کاملاً میفهمیم. امروزه امکان این که بیشتر نگاه کنیم و کمتر دقت کنیم بیشتر شده است و میتوان دلایل این مسئله را با پژوهشهایی در این باره بررسی کرد.
وی ادامه داد: ما همیشه در این لبه هستیم؛ یا بیشتر از حد درگیر یک تصویر و تحلیل آن میشویم و یا به آنها کمتوجه هستیم. من فکر نمیکنم بتوانیم بگوییم که در حال حاضر کدام یک از این حالات اتفاق افتاده اما میتوانیم توافق داشته باشیم که زیاد شدن تجربه میتواند ما را از اهمیت تصاویر غافل کند. همچنین میتوانیم تأثیر آنها را هرچه بیشتر بدانیم و حتی این تأثیرات را بر ایدئولوژی انسانها بررسی کنیم.
دکتر شریفی مطرح کرد: امروزه مردم بسیار از طریق چشمشان ارتباط میگیرند و این حجم زیاد از تصاویر که اکثر آنها توسط افراد کم تخصصها تولید میشود و همچنین شبکههای اجتماعی که در آن هرکس صاحب رسانه است تولید میشوند باعث شده تا عکسها و کلاً تصاویر در یک دوره کوتاه روی مردم تأثیر بگذارند و بعد محو شوند؛ گویی که دوره تصاویر ماندگار گذشته است. به نظر شما آیا همین تکثر و عمر کم تصاویر میل به خوانش و تحلیل آنها را کم کرده است؟ با توجه به آن حفرههایی که شما در این کتاب سعی بر پرکردنشان دارید، این کتاب چگونه میتواند برای بستر دانشگاهی هرچه بیشتر مفید باشد؟
دکتر عادل پاسخ داد: این کتاب بدون تردید از نمونههای جدید در این زمینه است. ایشان علاوه بر اشاره به تمام منابع معتبر جهانی که امری بسیار مهم است، به رویکرد شخصی خودشان رسیدهاند و روشی تحلیلی را پیشنهاد میدهند. ایشان در این کتاب از هنر تصویری به عنوان امری مطلق یاد نمیکنند و این روشی است که در حوزه تحلیل تصویر بسیار حائز اهمیت است. این کتاب برای دانشجویان و به طور کلی افرادی که در زمینه تصویر کار میکنند برای شناخت هرچه بیشتر فرهنگ تصویری و همچنین استادان و در راستای تدریس آنها میتواند بسیار مفید و مؤثر باشد.
دکتر کهوند در پاسخ به همین پرسش افزود: در این مقطع لازم است کمی از محتوای این کتاب گفته شود. این کتاب در دو بخش تدوین شده است. فصل اول این کتاب مطالعات فرهنگ دیداری را به صورت موجز بیان میکند و اساساً فرهنگ دیداری را بررسی میکند و نسبت آن با تاریخ هنر را توضیح داده و نیز منبع مهمی را معرفی میکند که میتواند بخش عمومیتر کتاب باشد. این کتاب در بخش دوم فرهنگ دیداری را به عنوان یک روش تبیین میکند که مبحثی تخصصیتر است و درباره مفاهیم و پایهها سخن میگوید. این بخش به کسانی که در حوزه تصویر کار میکنند چشم انداز میدهد و از این جهت نیز میتواند مفید باشد.
در ادامه دکتر شریفی با بیان این مطلب که به نظر میرسد این حوزه تصویر ما بیشتر مصرف کننده هستیم از دکتر عادل درباره چرایی کم بودن تولید و تألیف مطالب در زمینه تصویر و در مقابل آن بیشتر بودن تعداد ترجمهها پرسید.
دکتر عادل تبیین کرد: باید اشاره کرد که ما کلاً در حوزه تألیف و نقد کتب مربوط به تصویر، تاریخ تحلیل و نقد طولانیای نداریم و به همین جهت منابع زیادی نیز در دست نداریم زیرا که بیشتر ترجمه صورت گرفته و کمتر آثاری منطبق با تفکرات ما تألیف شدهاند. انتظار میرود در ارزش گذاری آثاری اینچنین، به علت تفاوت فرهنگهای ما و کشورهای دیگر آثار تألیفی و تولید شده تحت فرهنگ خود ما بیشتر مورد توجه قرار گیرند. نه این که بخواهیم تجربیات ملل دیگر را نادیده بگیریم اما باید تئوریهای داخلی را نیز حتماً مورد توجه قرار داد.
او درباره این کتاب نیز گفت: بخش دوم این کتاب دقیقاً به همین علت از ارزش بالایی برخوردار است زیرا که در این بخش که من بر آن تأکید بیشتری دارم نظریه استخراج میشود و دستور العمل کاریای را نیز تبیین میکند.
دکتر شریفی با بیان نکتهای افزود: ما دچار نوعی توهم هستیم؛ میگوییم که عکاسی سالهایی اندک پس از اختراع شدن آن به ایران آمد اما باید دانست که نقد تصویر و حوزههای تحلیل آن پیشینه کمی دارند. ما عمر تولید عکس زیادی داریم اما مطالب شناختی و تحلیلی کمتری در این مورد تولید کردهایم.
دکتر شریفی از نویسنده این کتاب اینگونه پرسید: به چه پژوهشگرانی توصیه میکنید کتاب شما را مطالعه کنند؟
دکتر کهوند پاسخ داد: باید به نکتهای اشاره کنم. فرهنگ دیداری حوزهای باز است و اساساً درباره این میگوید که چگونه حوزه مرئی میتواند منجر به ایجاد معنا شود و چه عواملی بر آن مؤثر است. ما میدانیم تصویر و خصوصاً عکسها که تا مدتها انحصاری بودند اما امروزه جاری هستند. من این کتاب را راهی برای ایجاد فضا برای افزایش مطالعات در حوزه تصویر و تحلیل آن میبینم و آن را به کسانی که در این زمینه فعالیت میکنند توصیه میکنم.
دکتر عادل نیز در پاسخ به همین سؤال بیان کرد: علاوه بر این که این کتاب را برای دانشجویان حوزه تصویر از گرافیک و عکاسی گرفته تا سینما مفید میدانم بلکه حتماً لازم میدانم که اساتید این کتاب را مطالعه کنند تا بتوانند روشهای تدریس را بازنگری کرده و تدریس تئوری را با روش تدریس تحلیلی جایگزین کنند که از نظر من روشی مهم و درست برای تدریس دروسی مثل تاریخ سینماست.
وی همچنین افزود: کلیت فرهنگ دیداری اینگونه است که هر جغرافیایی دارای یک فرهنگ دیداری خاص است که به نوعی متفاوت بروز پیدا میکند. در همه کشورها و مناطق نگاههای متفاوتی وجود دارد. حال باید دانست این تصاویر چگونه با زندگی ما گره خوردهاند. همچنین این کتاب خصوصاً در بخش دوم خود بیان میکند که چگونه باید به پیرامون نگاه کنیم و آنها را بفهمیم و همچنین چطور میتوانیم از عناصر فرهنگی خودمان بهره بگیریم.
دکتر کهوند در ادامه افزود: ما باید در نظام آموزشی بر روی نظریهها و کارهای تحلیلی تأکید کنیم و باید بر لزوم وجود دستاوردی تحلیلی در آثار دانشجویان و پژوهشگران چه در پژوهشها و چه در پایاننامهها صحه بگذاریم. اگر اینگونه شود کمکم شاهد آن خواهیم بود که مطالب پژوهشی از قالب تئوری و مرور مطالب تئوری خارج شده و جوهره نظری آنها بیان خواهد شد.
دکتر کهوند در راستای پاسخ به سوال یکی از حاضرین مبنی بر رویکرد مورد نظر این کتاب توصیح داد: در روششناسی، تصاویر را فارغ از ارزشها بیان و بررسی میکنیم. این نکته قابل ذکر است که در این زمینه یک عکس خبری میتواند هماندازه یک عکس هنری ارزشمند باشد و بررسی شود.
او ادامه داد: یکی از انواع رویکرد تحلیلی بدین صورت است که میتوان یک تئوری نظری خاص (متعلق به شخص یا گروه) را مدنظر قرار داده و با تمرکز بر آن تصویر را تحلیل کرد. اما نکته مهم آن است که بدانیم باید برای هر تصویر به صورت جداگانه تحلیل فرهنگی نیز صورت گرفته و بیان شود.
دکتر شریفی دبیر این نشست علمی در ادامه از دکتر رامتین شهبازی مدیر گروه سینما دانشگاه سوره دعوت کرد و ایشان نیز سخنرانی کرد: ما همه سابقه داوری کتاب داریم اما این کتاب بسیار قابل تأمل است. ما به عنوان مدرسین دروس تخصصی گاهاً از کتابهایی که چاپ میشوند بیخبر هستیم و این متأسفانه ضعف بازار نشر ماست. اینگونه نشستها باعث میشوند این کتابها به دانشجویان و استادان شناسانده شوند و کتبی این چنینی ناشناس باقی نمانند.
وی ادامه داد: نام این کتاب با نام فرهنگ دیداری کتاب مؤثری است. نکته مهم این است که وقتی از کتابهایی سخن میگوییم که اساس آنها یک پایاننامه بوده، زمانی که به صورت کتاب درمیآیند دیگر به خشکی مطالب صرفاً تئوری نیستند بلکه میتوانند با آموزش نوعی مهندسی معکوس عنصری قابل استفاده باشند. وی همچنین در راستای بیان اهمیت این کتاب افزود: این کتاب میتواند همچنین برای روش تحقیق نیز مؤثر باشند.
دکتر عادل در ادامه سخنان خود اضافه کرد: پایاننامه دکتر کهوند که حالا مبنای این کتاب قرار گرفته میتوانست دو یا سه کتاب باشد. ساختار این کتاب اصلاً مانند ساختار پایاننامهای آن نیست زیرا که اینجا توضیحات بسیار بازتر و گستردهتر بیان شدهاند که قابل ذکر و مهم است. به نظر من این ساختارشکنی در محیط آکادمیک اتفاقاً میتواند مفید واقع شود زیرا که با این رویکرد است که میتوان به اصل موضوع پرداخت.
دکتر کهوند نکتهای را تبیین کرد و گفت: خوشحالم که این کتاب دیده شده و امیدوارم این کتاب بتواند هرچند کم اما کمک کننده و مفید باشد. وی درباره ترجمه واژهای در این کتاب بیان کرد: این کتاب قطعاً جای کار بسیار زیادی دارد اما نکتهای که برای من بسیار جالب بود این است که واژهای در این کتاب با صرف مدت بسیار زیادی ترجمه و معادل سازی شد که عنوان آن کلمه "دیدمان" است که به آن رسیدم. از زمان انتشار کتاب یعنی حدود دوسال پیش من منتظر نقد این کلمه بودم اما نه تنها نقدی دریافت نکردم بلکه در سه یا چهار مقاله دیدم که این کلمه بدون این که ارجاعی برای آن آورده شود روگرفت شده است. او همچنین در ادامه از این نشست و هدف آن تمجید کرد.
دکتر عادل نیز در ادامه بیانِ ارزشمندیِ این کلمه معادل سازی شده، درباره کتابهای اینچنینی و بازار کتاب اضافه کرد: گاهی یک کتاب مظلوم واقع میشود و دیده نمیشود که این مسئله بسیار حیف است. جلسات و نشستهای علمی این چنینی هستند که به عنوان حامی کتابها به خوانده شدن و شناخته شدن آنها کمک میکنند.
این گزارش به کوشش رهام براری گردآوری شده است.
نظر خود را بنویسید