بیست و دومین نشست از سلسله نشستهای کرسی ترویجی با عنوان «راهبردهایی برای احیا و ابقای هویت ایرانی و اسلامی در معماری و شهرسازی معاصر» برگزار شد.
به گزارش روابطعمومی دانشگاه سوره به نقل از معاونت پژوهشی، بیست و دومین نشست از سلسله نشستهای کرسی ترویجی با عنوان «راهبردهایی برای احیا و ابقای هویت ایرانی و اسلامی در معماری و شهرسازی معاصر» روز سهشنبه، هفتم شهریورماه 1402 بهصورت حضوری و مجازی در دانشگاه سوره برگزار شد.
در این نشست، دکتر نجمه دشتکی، استادیار دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه سوره بهعنوان دبیر جلسه و ناقد داخلی، دکتر زکیهالسادات طباطبایی، استادیار دانشکده معماری و شهرسازی و معاون پژوهشی دانشگاه سوره بهعنوان ارائهدهنده و دکتر علیرضا رازقی، دانشیار دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه هنر تهران بهعنوان ناقد حضور داشتند.
دکتر طباطبایی در ابتدا درباره مقاله توضیح داد: این مقاله، مقالهای قدیمی است اما چون همچنان دغدغه روی آن زیاد است خالی از لطف نیست اگر ارائه شود. در این مقاله بر سه مفهوم تمرکز شده که عبارتاند از هویت، معماری و سکونت.
او به بیان تعاریف هریک از این سه مفهوم پرداخت؛ هویت امری دوطرفه است و از شخصیت جدا میشود و نیاز به شناسنده دارد. هویت تحول پیدا میکند و ثابت نیست. بحران هویت بحث مهمی در جهان امروز است و نیز اینکه این هویت در شهرسازی چگونه منعکس شود حائز اهمیت است. هویت در میان افراد و یک جامعه دارای بخشهای مشترک است. هویت انسان در کیفیت ارتباطش با طبیعت، خودش، دیگران و خدا تأثیر میگذارد پس ابتدا باید هویت تعریف شود و بعد میتوانیم هویت ایرانی اسلامی را تعریف کنیم.
وی ادامه داد: در بحث بحران هویت به این اشاره شد که این بحران با زایش تجدد در غرب و انتقال آن به جوامع دیگر ایجاد شد؛ دستیابی به هویتی که ماهیت غیردینی و انسان بنیاد داشت که با اسلام در تقابل قرار گرفت و در حقیقت در مقابل نگاه شرقی یا نگاه و جهانبینی دینی قرار گرفت.
ایشان درباره مفهوم سکونت توضیح داد: در بحث سکونت به چهار شیوه اشاره میشود. ابتدا مفهوم خانه مطرح میشود اما این مفهوم بسیار وسیعتر است تا آنجا که میتوان گفت انسان روی زمین زندگی میکند. هویت امری ثابت نیست پس نمیتوان آن را اینگونه دید که درگذشته ازدسترفته است اما بحثی که چگونه میتوان به هویت درگذشته پایبند بود در این پژوهش مطرح میشود.
طباطبایی درباره هویت ایرانی اسلامی توضیح داد: اگر بخواهیم اسلام را صرفاً بهعنوان یک فرهنگ یا سبک زندگی بدانیم و یا نگاهی جغرافیایی و یا تاریخی به آن داشته باشیم ممکن است به مشکل بخوریم اما اگر به لایههای آن یعنی شریعت، طریقت و حقیقت توجه کنیم، میتوانیم دقیقتر موضوعات را بررسی کنیم. لایه درونی یعنی حقیقت همان هسته مرکزی است، لایه بعدی یعنی طریقت دربردارنده حقایق و مصالح دین اسلام است که انسان بهواسطه آنها راه را طی میکند و لایه بیرونی یا بهنوعی در جایگاه پوسته، لایه شریعت است که حاوی قوانین و مقرارت اسلامی است. به همین دلیل است که باطن اسلام هیچگاه تغییر نمیکند اما احکام آن میتواند برحسب شرایط تغییر کند.
وی درباره جغرافیای ایران توضیح داد: این جغرافیا در طول تاریخ باعث شده تا خصوصیات و رفتارهایی در انسانهای این منطقه ایجاد شود مثل درونگرایی، بلندهمتی، سخاوتمندی و... که میتوان حدس زد به خاطر اقلیم کویری و یا سختی دسترسی به منابعی مثل آب، اینگونه خصوصیات را در انسانهای این منطقه نهادینه کرده است.
او همچنین ادامه داد: رویدادهای تاریخیای که در تاریخ طویل ایران رخداده و نیز اینکه به لحاظ جغرافیایی واسطه شرق و غرب بوده است، همواره در بروز این خصوصیات نقش داشته است. و نیز بحث فرهنگ که قابل انفکاک نیست بسیار مهم است؛ وقتی اسلام وارد ایران شد، این دو در یک وحدت جداییناپذیر باهم قرار گرفتند.
وی بابیان این مورد که در این مقاله برای هویتمندی سه مرحله یعنی سکونت پذیری، فرهنگ پذیری و احراز هویت مطرحشده است بیان کرد: در بحث سکونتپذیری سه معیار کلی یعنی آسایش، امنیت و آرامش مطرح میشود که یعنی اگر فضا معیارهای اولیه سکونتپذیری را نداشته باشد نمیتوان آن مکان را هویتمند دانست.
در مرحله دوم و در بحث فرهنگ پذیری، فضا باید این امکان را داشته باشد تا فرایند معنا بخشی و معنایابی توسط انسان با محیط صورت گیرد. ادراکپذیری از مهمترین عوامل فرهنگ پذیری است زیرا که اگر حواس انسان نتواند با فضا درگیر شود و فضا ادراکپذیر نباشد، فرایند معنایابی صورت نمیگیرد.
در لایه سوم و در بحث احراز هویت مطرح میشود حال که انسان دو مرحله قبل را طی کرده، معمار چگونه میتواند به این عناصر پایبند باشد و هویت موردنظر را در معماری استفاده کند. برای این امر چند راهکار وجود دارد. بهعنوانمثال: حفظ عناصر آشنا و استفاده از عناصری که بهصورت استعاره با مفاهیمی پیوند خوردهاند، استفاده از نشانههای طبیعی و مصنوع در کنار هم ازجمله این راهکارها است و سبب میشود تا این پیوند با عالم هستی بازشناسی شود.
وی افزود: بحث طراحی منطقهای هم مطرح میشود زیرا نمیتوان نوعی طراحی واحد را برای همهجا اعمال کرد؛ برای طراحی هویتمند باید مخاطب را شناخت و نیز چون هویت امری دوطرفه است، ورود ساکنین در امر طراحی بهعنوان یکی دیگر از راهکارهای این مسئله مطرح میشود. وی ادامه داد: حس تعلق باعث ایجاد حس آشنایی میشود.
دکتر طباطبایی درباره چگونگی بازتاب عناصر در معماری ایرانی اسلامی گفت: مثلاً در عرصه آبادی و شهری، مفهوم فروتنی و نگاه به آسمان و مرکزیت نهادهای مذهبی میتواند بازتابدهنده هویت ایرانی اسلامی باشد.
در پی درخواست دکتر دشتکی، دکتر رازقی بهنقد و بررسی این پژوهش پرداخت: در این ارائه کلیدواژههای مهمی مطرح شد مثل ایرانی اسلامی و معماری و شهرسازی ایرانی. خوب است اگر به مفهوم معماری ایرانی و مفهوم معماری اسلامی توجه شود و اگر این دو واکای شوند و برداشت محقق از آنها مطرح شود، میتواند بسیار کمککننده باشد.
او درباره هویت توضیح داد: ابتدا باید درباره چیستی هویت صحبت شود و بعد چگونگی آن موردبررسی قرار گیرد. چه میشود که به یک اثر معماری، ایرانی بودن اطلاق میشود، آیا به دلیل جغرافیاست یا شخص معمار یا عناصری خاص؟ مفهوم این ترکیب چیست؟ و نیز همه این سؤالها میتواند درباره معماری اسلامی هم مطرح شود بدینصورت که اثر معماری در دنیای مسلمانان یعنی معماری اسلامی؟ اگر معمار مسلمان باشد یعنی اثر ساختهشده اسلامی است؟ آیا ویژگیهای شکلی مثل گنبد مؤثر است؟ و بهواسطه این سؤالها میتوانیم به مسئله هویت ایرانی و اسلامی متصل شویم.
وی افزود: مثلاً بدون توجه به ویژگیهای آب و بررسی بستر موردنیاز آن نمیتوان یک ظرف را طراحی کرد. حالا اگر بگوییم میخواهیم برای انسان، اشرف مخلوقات، چیزی طراحی کنیم، مگر میشود بدون بررسی کافی و طرح پرسش، چیزی طراحی کرد؟ پس حتماً پرسیده میشود کدام انسان با چه ویژگیهایی مدنظر است.
وی درباره مفهوم اسلامی بودن معماری ادامه داد: معماری اسلامی یعنی معماریای که با توجه به خصوصیات و نیازها و رفتار شخص مسلمان، ظرف زندگی او را طراحی کرده و بسازد. وی ادامه داد: مفهوم معماری ایرانی نیز همینگونه مطرح میشود یعنی ساخت ظرف زندگی برای فردی با ویژگیهایی که ایرانی است. اما حالا سؤال اینجاست که از کجا باید فهمید کدام نیاز با چه عنصری مثل گنبد باید برآورده شود.
دکتر اسلامی، استاد تمام دانشگاه تهران و عضو هیأت علمی دانشگاه سوره بهصورت آنلاین در این نشست حضور داشت که به دعوت دکتر دشتکی به بیان مطالبی پرداخت: همانطور که استاد رازقی بیان کرد، اینکه ما چگونه به این نتایج رسیدیم و اصلاً این سؤالات چگونه مطرح شدند و فهمیدن چراییهای موجود بسیار مهم هستند که تا به اینجا در این نشست مطرح شد. مسئله تعادل ساختاری بسیار مهم است زیرا که پایداری عناصر میتواند بسیار مهم و مفید باشد.
دکتر دباغ، استادیار دانشکده معماری و شهرسازی و مدیر گروه معماری اسلامی دانشگاه سوره گفت: معماری ایدهها و ارزشهایی را بهوسیله عناصر منظوم بیان میکند. این تعریف بسیار معمارانه است اما همین واژه «ارزشها» مشخصاً درباره آن چیزهایی است که به معمار گویی به ارث رسیده است که میتوان بازتاب هویت را در آن دید.
وی ادامه داد: دستیابی به فاکتورها و متغیرهای مشخص به ما این کمک را میکند تا از کلیدواژههای واضح و مشخصی استفاده کنیم و میتواند در پیشبرد معماری و حتی دیگر رشتهها مفید واقع شود.
در این نشست، دکتر مقیمی، مدیر گروه معماری دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه سوره درباره کلیدواژهها گفت: احتمالاً واژه هویت در کنار اصالت قرار میگیرد و محبث انتقال، استمرار و درنتیجه پایداری را منجر میشود. همچنین کلیدواژه یکپارچگی در سطح دنیا استفاده میشود که همان اصالت است که تغییر پیداکرده و این یکپارچگی میتواند در مکانهای مختلفی همچون شهرسازی مطرح شود. وی ادامه داد: تمام اجزای یک شهر ایرانی اسلامی رو بهسوی خالق هستند.
در ادامه نشست دکتر طباطبایی به سخنرانی پرداخت: کلیدواژه زندگی چیزی است که در تعریف معماری باید گنجانده شود. تمایز این مقاله در کلیدواژه هویت است زیرا که میتوان از جهات متفاوتی به این مسائل نگاه کرد و در این مقاله از دیدگاه هویت به معماری نگاه میشود.
وی ادامه داد: آن چیزی که میتواند همه موارد را در یک نقطه جمع کند، مسئله فطرت است. با توجه به اینکه در عصر ارتباطات هستیم، ایجاد یک فضای مناسب برای تفکر کار مهمی است. سؤال اینجاست که آیا معماری میتواند اینچنین فضایی را بسازد و این خود از مسائلی است که میتواند در مطالبی دیگر مطرحشده یا در جهت تکمیل همین مقاله به کار گرفته شود.
او درباره واژههای احیاء و ابقا اینگونه اذعان کرد: بحث نگاه توأمان به گذشته و آینده و نیز تجمیع دو مفهوم اصالت و پویایی، این دو کلمه را کنار هم میآورد. احیاء آنجایی است که احساس میکنید آن چیزی که به دنبال آن هستید از بین رفته و آن را نمیبینید و احساس بیگانگی میکنید و احیاء در جهت بازیابی این ازدسترفتهها عمل میکند. در بحث ابقا مطرح میشود که این حس آشنایی باید در طول و در بستر زمان پایدار بماند. ممکن است امروز فردی با دیدن یک حیاط دارای حوض احساس آشنایی کند اما نسلی دیگر این حس را نداشته باشد، حال باید دانست با استفاده از چه عنصری میتوان این حس را برای نسلی دیگر ایجاد کرد و اینکه آیا عنصر جدیدی میتواند ایجاد، معرفی و استفاده شود که همان حس را در مخاطبی با دیدگاهی دیگر ایجاد کند.
در پایان کرسی ترویجی «راهبردهایی برای احیا و ابقای هویت ایرانی و اسلامی در معماری و شهرسازی معاصر» به سؤالات حاضرین در جلسه پاسخدادهشده و گواهی حضور به آنان اهدا شد.
گزارش: رهام براری
نظر خود را بنویسید