کرسی ترویجی «شبکههای اجتماعی بومی و تبلیغ دین: ظرفیتها و راهبردها» به همت دانشکده فرهنگ و ارتباطات با همکاری معاونت پژوهشی دانشگاه سوره، ۴ آذرماه ۱۴۰۲ ساعت ۱۰ صبح بهصورت برخط و حضوری برگزار شد.
به گزارش روابطعمومی دانشگاه سوره به نقل از معاونت پژوهشی دکتر امیدعلی مسعودی، مدیر گروه ارتباطات اجتماعی و عضو هیأتعلمی دانشگاه سوره عنوان کرد: «امروز ما در عصر شبکههای اجتماعی قرار داریم و این شبکهها در زندگی ما حضور کامل دارند و امروزه کمتر کسی میتواند منکر نفوذ و تأثیرگذاری و گسترش روزافزون جامعه شبکهای شود. ایران مثل کشورهای چین و روسیه جز کشورهایی است که در حوزه شبکههای اجتماعی بومی فعالیتهایی دارد و سرمایهگذاریهایی کرده و استراتژیهایی برای خود تعریف کرده است.»
دبیر و ناقد کرسی ترویجی مذکور، ضمن تشکر از حاضرین در این کرسی ترویجی اظهار کرد: «بسیار خرسندم که در این جمع حضور دارم، پنجمین جلسه کرسی ترویجی استادان معزز دانشکده فرهنگ و ارتباطات را امسال در دانشگاه سوره را برگزار میکنیم.»
وی توضیح داد: امروز با کرسی ترویجی «شبکههای اجتماعی بومی و تبلیغ دین: ظرفیتها و راهبردها» در خدمت همکار عزیزمان دکتر یوسف خجیر هستیم، با ارائه کاری که از یک تحقیق مفصلتر احصا شده و بهعنوان یک کار ارزشمند از آن استفاده خواهیم کرد.»
ترویج ارزشهای دینی و فرهنگی و بومی کشورمان در بستر شبکههای اجتماعی با رویکرد تبلیغ دینی
دکتر یوسف خجیر، عضو هیأتعلمی دانشگاه سوره گفت: «موضوع مقاله من شبکههای اجتماعی بومی و تبلیغ دین با زیر عنوان ظرفیتها و راهبردها است. در بحث شبکههای اجتماعی محور مدنظر من ترویج ارزشهای دینی و فرهنگی و بومی کشورمان در بستر شبکههای اجتماعی با رویکرد تبلیغ دینی است، این ظرفیت را شبکههای اجتماعی بهتر از رسانههای دیگر میتوانند انجام دهند و در بیان و برجستهسازی تبلیغات دین به ما کمک کنند.»
وی ادامه داد: «این پروژه با این نگاه اتفاق میافتد که نقاط چهارگانهای که در شبکههای اجتماعی بومی باید برای تبلیغ دین در نظر بگیریم را برجسته کنیم، پرسش اصلی اینکه درصدد یافتن نقاط ضعف و قوت شبکههای اجتماعی و فرصتها و تهدیدهای آن هستیم. دوم بتوانیم از دل این نقاط چهارگانه راهبردهای بهینهای برای استفاده در شبکههای بومی استخراجکنیم. با همین نگاه میخواهم به سه پرسش پاسخ دهم. دو پرسش دیگر اینکه الآن چه وضعیتی داریم و وضعیت مطلوب ما برای تبلیغ دین با استفاده از شبکههای بومی چیست و راهبرد بهینه یا اصطلاحاً منتخب استفاده از این شبکههای اجتماعی برای تبلیغ دین کدام است.»
این پژوهشگر بیان کرد: «پیشینه این کار در منابع خارجی وجود ندارد چراکه نه شبکههای اجتماعی بومی دغدغه است و نه تبلیغ دین. بنابراین به منابع داخلی مراجعه کردم، که این منابع با دو رویکرد که یکی شبکههای اجتماعی بومی را فرصتی برای تبلیغ دین میدانست و رویکرد دوم تهدیدی که با توجه به اینکه کاربران اطلاع کافی از دین ندارند و شبهات موجود در فضای مجازی یا شبکههای اجتماعی که میتواند خود یک معضل باشد.»
قائممقام دانشگاه سوره خاطرنشان کرد: «تعریف فضای عالی مجازی از شبکههای اجتماعی بومی یا داخلی این است که شخصیت حقیقی یا حقوقی داخل کشور مالک ۵۱ درصد سهم آن باشد و همچنین سِرور آن در داخل کشور مستقر و با تبعیت از قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند. ما شبکههای فعال داخلی مثل بله، ایتا، سروش، آیگپ را به نام شبکههای اجتماعی بومی میشناسیم.»
دکتر خجیر توضیح داد: «شبکههای اجتماعی مبتنی بر وب۲، تعاملی، و کاملاً کاربرمحور، هستند. از زمانی که مباحث مربوط به شبکههای اجتماعی مطرحشده تا الآن، سه رویکرد و دیدگاه وجود دارد: "خوشبینانه" که مبتنی بر نگاه افراطی هستند، اینکه حتماً شبکههای اجتماعی باعث توسعه جامعه میشود. ازجمله نگاه هابرماسی که بحث مربوط به حوزه عمومی را داشت، و چه بحث کاستلز با محور جامعه شبکهای و توسعه سیاسی اجتماعی یا این نظریه که شبکههای اجتماعی موجب دموکراسی مجازی میشوند.
رویکرد خوشبینانه قویتر است. یک رویکرد "بدبینانه" هم داریم. ما اگرچه میدانیم شبکههای اجتماعی دارای آفتها و تهدیدهایی هستند اما فرصتهایی دارند که با شناخت آن آفتها و تهدیدها میتوانیم از این ظرفیت استفاده و کارکنیم. خانم توفیکچی، اندیشمند ترک آمریکایی در کتاب گاز اشکآور بهطورجدی به این بحث پرداخته است. رویکرد این مقاله هم همین است؛ ما میدانیم شبکههای اجتماعی آسیبها و تهدیدهایی دارد اما با شناخت این چالشها و معایب آن میتوانیم از این ظرفیت در راستای اهداف مدنظر خود استفاده کنیم.»
این عضو هیأتعلمی اضافه کرد: «تبلیغ دینی چیست؟ انواع تبلیغات داریم از تجاری تا سیاسی و فرهنگی. تبلیغ یعنی رساندن و تبلیغ دینی یعنی رساندن آموزههای دینی به مخاطبان بزرگ. با چه رویکردی؟ اگر بخواهیم شناخت درستی از تبلیغ دینی داشته باشیم باید شاخصههای آن را بشناسیم. برعکس پروپاگاندا و تبلیغات تجاری، اغراق یا بزرگنمایی، تمسک جستن بهدروغ، شایعه، جنگ روانی و همچنین جذابیت در تبلیغ تجاری؛ در تبلیغ دینی ما از این امر مبرّا هستیم.»
وی با اشاره به یافتههای مقاله گفت: «در مصاحبه با خبرگان ۱۸ مورد نقاط قوت احصا شد که دو محور نقاط ضعف ازجمله عدم شناخت کاربران ایرانی نسبت به شبکههای اجتماعی، ۱۲ نقطه قوت برای تبلیغ دین در شبکههای اجتماعی بومی احصا شده و ۱۰ مورد تهدید. این نقاط بهعنوان نقاط ارزیابی عوامل داخلی یا قوت و ضعف و عوامل خارجی مثل فرصت و تهدید در ماتریس ریاضی قرار داده و اهمیت آنها را مشخص کرده و سهم همبستگی آنها را به دست آوردیم و سپس به ارزیابی عوامل داخلی و خارجی و احتمال وقوع پرداختیم.»
این متخصص حوزه رسانههای جدید و فضای مجازی افزود: «در مرحله بعد شروع کردیم به طراحی راهبرد. گام دوم که بر اساس نقاط قوت و ضعف، فرصت و تهدید احصا شده، و مهمتر اینکه باید راهبرد ارائه بدهیم. راهبردها در SWOT چهارگانه است، یعنی راهبرد قوت را میشناسیم و بر این اساس سعی میکنیم تهدیدها را کم کنیم. راهبرد ضعفها برای کنترل آنها و از آنطرف بیشترین استفاده از فرصتها و ضعف و تهدید هم با توجه به شناختی که از عوامل داخلی درون کشور به دست آوردهایم شناسایی میشود. راهبرد اول نقاط قوت، فرصت هفت مورد، راهبرد بعدی نقاط قوت و تهدید هفت مورد و... کار ادامه یافت، راهبرد ضعف و فرصت هفت مورد و راهبرد ضعف و تهدید نیز شش مورد بود که درمجموع ۲۷ راهبرد از برآیند چهار نقطه توانستیم ارائه دهیم. راهبرد بهینه و درست برای کشور و جامعه ایرانی چیست، در این زمینه در علم مدیریت چهار رویکرد تهاجمی، تدافعی، بازنگری و تنوعبخشی وجود دارد.»
دکتر یوسف خجیر یادآور شد: «میدانیم که در رویکرد تهاجمی آسیبها وجود دارد و آنها را کنترل میکنیم؛ در گام چهارم راهبردهای ۲۷گانهای که احصا شده و بهدستآمده ببینیم کدام با توجه به شرایط کشور و بحثهای مرتبط با سختافزاری، مالی و شبکههای اجتماعی و شرکتها، استفاده از کدام برای ما بهینه است که درنهایت به ۱۰ راهبرد رسیدیم که مشارکتکنندگان بیشترین رأی را به آنها دادند که اگر قرار است برنامهریزی انجام شود و از ظرفیت شبکهی اجتماعی استفاده شود باید اینها بهعنوان اولویت در نظر گرفته شوند.»
عضو هیأتعلمی دانشگاه سوره توضیح داد: «مشارکتکنندگان قائل بر این بودند که دولت باید به ایجاد شبکههای بومی کمک کند، و حمایت هم در بخش سختافزاری و هم در بخش نرمافزاری و هم در بخش تولید محتوا انجام شود. البته در سالهای اخیر هنوز در چالش اینترنت ملّی سردرگم هستیم، به این خاطر که بین نهاد سیاستگذار، اجرایی و نظارتی هماهنگی اتفاق نیفتاده است. تأکید راهبرد دوم این است که باید در بحث زیرساخت، ایجاد نرمافزار، تولید محتوا، ارکان نهاد سیاستگذار مثل شورای عالی فضای مجازی، دولت، نظارتی مثل قوه قضاییه و بخش خصوصی متولی یا مالک شبکههای اجتماعی باید این هماهنگی ایجاد شود.»
شبکههای اجتماعی میتواند به احیای پیوند ارتباطی بین مبلّغ و مخاطب کمک کند
خجیر با اشاره به مبحث دسترسی زیاد مخاطبان به تبلیغ دین اظهار کرد: «پیوند ارتباطی بین مبلّغ و مخاطب که بعضاً در شیوه کلاسیک به دلیل مسائلی خدشهدار و کمرنگ شده است. شبکههای اجتماعی میتواند به احیای این پیوند و تبدیل پیوندهای ضعیف به پیوندهای قوی کمک کند، چراکه در جامعه شبکهای زیست میکنیم و همه ما در این فضا حضور داریم و دائماً با این شبکهها در ارتباط هستیم.»
این پژوهشگر بیان کرد: «دیگر نقاط قوت فیلتر هوشمند است، اینکه در برخی از شبکههای اجتماعی مثل بله و ایتا این را به شکل ضعیفتر داریم میبینیم که برخی اوقات مطالب غیرهمسو را فیلتر میکند. این میتواند در مورد تبلیغ دین که یکی از مسائل مرتبط با آن شبهات است کمککننده باشد. بحث مهم دیگر نیز حضور مبلّغ در گروههای مختلف است که اکنون اتفاق افتاده است. یکی دیگر از نقاط ضعف نیز عدم آشنایی کاربران ایرانی با شبکههای اجتماعی که کماکان هم وجود دارد، گاهی اوقات هم اعتیاد به فضای مجازی ما را از پذیرش مباحث مربوط به تبلیغ دینی دور میکند. فرصت این است که برای اولین بار ما این ظرفیت را داریم که مسائل مربوط به دین را در یک گستره جغرافیایی بزرگتر بهصورت نا مکانی و نا زمانی منتشر کنیم. فرصت میتواند این باشد که در اکثر حوزههای علمی بخش سایبری فعالشده که میتواند به بحث تولید محتوا، ترویج دین و تبلیغ آن کمک کند.»
این متخصص حوزه رسانههای جدید و فضای مجازی یادآور شد: «مهمترین نقاط تهدید هم این است که متأسفانه شبکههای اجتماعی بومی توسط موتورهای جستجو و شرکتهای ارائهدهنده خدمات دانلود نرمافزار فیلتر هستند. بحث دوم اینکه کماکان کاربران به دلیل عدم شناخت از شبکههای اجتماعی خارجی رغبت بیشتری به آنها دارند.»
معاون آموزشی دانشگاه سوره گفت: «مهمترین راهبرد بحث تولیگری دولت بود. دولت باید در طراحی و راهاندازی شبکههای اجتماعی فعالانه برخورد کند و بین ذینفعان، شورای عالی فضای مجازی، دولت، قوه قضائیه و بخش خصوصی به نحو احسن هماهنگی وجود داشته باشد. راهبرد سوم که باید به آن توجه شود اینکه مبلّغ علاوه بر اینکه نسبت به مسائل دینی اشراف کامل دارد، سواد ارتباط رسانهای خوبی داشته باشد تا بتواند از ظرفیت این شبکهها به شکل هدفمند استفاده کند. در حال حاضر این ظرفیت در حوزههای علمیه وجود دارد که میتواند برای طلاب الگوسازی کند و پاسخگوی مسائل دینی باشد.»
این پژوهشگر و مدرس دانشگاه اظهار کرد: «راهکارها در سه سطح ارائهشده است، سطح اول دولت و حاکمیت که دستگاههای دولتی حضور فعالانهای داشته باشند. هم در بحث قانونگذاری برای شبکههای اجتماعی بومی و هم در بخش اجرا و نظارت مباحث سختافزاری، نرمافزاری و مغز افزاری. کسانی که تولید محتوا میکنند باید چه ویژگیهایی داشته باشند، یک راهبرد مرجح وجود دارد، که در صورت استفاده از رویکرد تهاجمی باید استفاده هدفمند و صحیح از شبکه بومی برای تبلیغ داشته باشیم و در حین استفاده نقاط ضعف و تهدید را خوب بشناسیم و در اصل مبلّغان دینی هم باید مسلح به اندیشههای دینی و اندیشههای فنی قوی شوند.»
دکتر خجیر خاطرنشان کرد: «سطح میانه سازمانها هستند که چهار سازمان خطاب قرار دادهشده است، اول شبکههای اجتماعی بومی که باید به سه اصل توجه کنند، اقتصاد توجه: باید اینقدر توانمند باشند که توجه کاربران خود را جلب کنند. بحث نیازمحوری و توجه به نیاز مخاطب برای رقابت با شبکههای اجتماعی خارجی در این زمینه و استقلال فعالیت خود را حفظ کرده و وابستگی خود را کاهش دهند. در مورد سازمانهای دینی و فرهنگی مثل سازمان تبلیغات، حوزه علمیه و دیگر سازمانهایی که در زمینه تبلیغ دین کار میکنند حتماً باید به تولید محتوای مناسب و مؤثر، مبارزه با شبهه پراکنی و عقاید باطل بپردازند.»
وی ادامه داد: «راهکار سوم برای رسانهها است، بهویژه برای صداوسیما و مطبوعات. اینها باید به ما آموزش دهند که استفاده صحیح از شبکههای اجتماعی چگونه است و انگیزه ایجاد کنند تا از شبکههای بومی در مقابل شبکههای خارجی استفاده شود. درنهایت نهادهای آموزشی مثل مدارس، دانشگاه، حوزه علمیه باید کارکرد اعمال هنجار اجتماعی و جامعهپذیری خود را برای کاربرها انجام دهند بهنحویکه این برای کاربر درونی شده باشد که از شبکههای اجتماعی بومی استفاده کند و در مباحث دینی بتواند از این ظرفیت کمک بگیرد.»
این پژوهشگر افزود: «در سطح خُرد مخاطب مبلّغان بومی در نظر گرفتهشده است، یکی از چالشهای تبلیغ دین، دامن زدن به شبهات توسط کاربرها بود که در خصوص این موارد باید حتماً سواد رسانهای اتفاق بیفتد. طرف دیگر صحبت من نیز والد رسانهای و خانوادهها هستند که نظام خودکنترلی و خودارزیابی که پاپاچریسی به آن اعتقاد دارد و مطرح میکند را در مورد فرزندان خود برای استفاده بهینه و صحیح از شبکههای اجتماعی حتماً رعایت نمایند و به آنها یاد بدهند که چطور میتوانند از این شبکهها استفاده بهینه و بهتری داشته باشند.»
عضو هیأتعلمی دانشگاه سوره عنوان کرد: «در آخر اگر بخواهیم راهکار نهایی را ارائه کنیم در بخش سیاستگذاری شورای عالی فضای مجازی، اجرا، دولت در سهگانه خود هم در ایجاد زیرساخت، پشتیبانی و عضوگیری، هم در بحث گرافیک و نرمافزاری، و نظارت بر شبکههای اجتماعی دقت بیشتری داشته باشند. همچنین شبکههای اجتماعی بومی باید به جایگاه خودشان اشراف داشته و خود را بهروز کنند و بتوانند با شبکههای اجتماعی خارجی رقابت کنند. نهادهای دینی نیز باید عمیقاً در این حوزه وارد شوند و بهعنوان یک وظیفه و رسالت اصلی، حوزه علمیه و نهادهای فرهنگی حضور پیداکرده و بخش تولید محتوا که در این زمینه بسیار ضعیف هستیم. رسانهها باید به ما کمک کنند که هر کاربر و هر شهروند ایرانی نسبت به استفاده از شبکه اجتماعی بومی عِرق پیدا کند و هم اینکه سواد رسانهای درست را آموزش دهد که سبد محتوایی خود را از چه جاهایی پرکنیم.»
متخصص حوزه رسانههای جدید و فضای مجازی تأکید کرد: «کاربر بهعنوان آخرین مرحله و البته مهمترین قسمت کار، باید سواد رسانهای و سواد دینی درستی داشته باشد، که استفاده از شبکه بومی در حوزه دین به او کمک میکند بتواند خودش را قویتر و غنیتر کند تا شبهاتی که در فضای مجازی مطرح میشود قویتر شده و ازنظر اطلاعاتی مسلح شود و هم اینکه بتواند مبلّغ خوبی باشد.»
بحث شبکه اجتماعی بومی و تبلیغ دین کاملاً برآمده از زیستبوم ایرانی-اسلامی است
دکتر محمدصادق نصراللهی، دکترای معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات از دانشگاه امام صادق (ع) با اشاره به نقاط قوت مقاله دکتر خجیر گفت: «از این کار هم لذت بردم و استفاده کردم و برای من درسآموز بود. از ویژگیهای آن موضوع خوب و نیاز روز که این مسئله، مسئله خود ماست، بحث شبکه اجتماعی بومی و تبلیغ دین که کاملاً برآمده از زیستبوم ایرانی-اسلامی است. از دیگر ویژگیهای مثبت اثر، روش آن است که حتی در پژوهشهای استادان مطرح کمتر پیش میآید از روشهای آمیخته استفاده شود و این فینفسه یک نقطه قوت روشی برای این کار است و باید موردتوجه قرار بگیرد. و نهایتاً نظم و روان بودن مقاله که این نکته، در چکیده نیز کاملاً نمودار است و جای تقدیر دارد.»
وی بابیان اینکه ناظر به روش، هرچند روش بهکاررفته یک نقطه قوت است، افزود: «فرآیند تحلیل مضمونی در این مقاله گزارش نشده که این نقاط قوت و ضعف، فرصت و تهدید طی چه مراحلی در پروژه تحلیل مضمون شده است که این روند حتماً باید گزارش و اشاره شود.»
این مدرس دانشگاه عنوان کرد: «نکته بعدی به مرز احصا شده میان قوت و ضعف برمیگردد و ترکیب دوگانه هرکدام از این چهارگانهها به شکل توصیهای و تجویزی راهبردها استخراجشده؛ اینکه برداشت تجویزی با چه مکانیسمی صورت گرفته مهم است. همچنین اگرچه جامعه خبرگان با ملاکهای خوبی گزینششدهاند اما بهتر است شخصیت حقوقی این افراد هم لیست شود.»
استاد فرهنگ و ارتباطات و عضو گروه فرهنگ و حکمرانی دانشکده معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق (ع) با گریزی از روش به محتوا اظهار کرد: «به نظرم طبقه مهمی از مصاحبهشوندهها موردتوجه قرار نگرفتهاند و آن کنشگران و اینفلوئنسرها و بلاگرهای دینی در شبکههای بومی و غیربومی هستند. طبقهای از بلاگرهای دینی داریم که به نسبت توانستهاند مخاطبان زیادی را جذب کنند که من رصد میکنم و به نظرم اگر با آنها مصاحبه میشد حرفهای زیادی برای گفتن دارند.»
دکتر نصراللهی بابیان اینکه حدس من این است که راهبرد راهاندازی شبکههای اجتماعی توسط دولت نیز کمی در عرصه رقابت جای حرف دارد، ادامه داد: «ما تقریباً هیچ شبکه و کنشگری فرهنگی کاملاً دولتی موفقی نداریم و بیشتر فضایی که بخش خصوصی وارد عمل شده و ایجاد کرده توانسته تأثیرگذار باشد، بعدها دولت آمده و حمایت کرده است. به نظرم بخش خصوصی اول باید توانمندی خود را ثابت کند و بعد دولت از آن حمایت به عمل آورد که نمونههای آن زیاد است.»
وی عنوان کرد: «از حیث مسئلهای و موضوعی میشد یک دستهبندی انجام داد که منظور شبکههای اجتماعی تخصصی است و دایره مطالعه فراگیر است یا تخصصی.»
عضو هیأتعلمی و دانشیار دانشکده فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق(ع) تصریح کرد: «نکته آخر برمیگردد به تعریفی که از تبلیغ دین شده است که عنوانشده رساندن آموزههای دین به مخاطبان. این ازنظر فنی و قرآنی درست است اما احساس من این است که این معنای خاص به کار ما نمیآید، یعنی تغییر سبک زندگی انسانها و رشد معنوی، لذا اشکال من معنای کلمه رساندن است. چون حتی اگر شما موضوعی را به مخاطب برسانی ممکن است آن را قبول نکند. این تعریف از تبلیغ دین باید بازنگری شود و تعمیق بخشیده شود.»
از نظریههای بومی هم استفاده شود، تا تئوریهای ما پذیرفته شود
دکتر امیدعلی مسعودی، مدیر گروه ارتباطات اجتماعی و عضو هیأتعلمی دانشگاه سوره عنوان کرد: «متأسفانه در بسیاری از پژوهشها به مسائلی پرداخته میشود که مشکل اصلی جامعه نیست اما عنوان این مقاله هماهنگ با روش پژوهش است که بسیار نکته مهمی است. گاهی ما مقالاتی را میبینیم که وقتی وارد متن و محتوای آن میشویم با عنوان همخوانی ندارد.»
ناقد و دبیر کرسی ترویجی «شبکههای اجتماعی بومی و تبلیغ دین: ظرفیتها و راهبردها» یادآور شد: «کار به لحاظ روش و داده هیچ مشکلی ندارد و از حیث موضوع نیز عالی است. نقاط قوت توسط دکتر نصراللهی گفته شد و من هم قبول دارم، حالا نکاتی را عنوان میکنم که امیدوارم به کار بیاید. ما چون در ایران زندگی میکنیم باید زبان فارسی را پاس بداریم و متن باید کلاً فارسی باشد، هیچ لزومی ندارد از حروف انگلیسی استفاده کنیم بلکه از معادل فارسی استفاده شود و بعد معادل انگلیسی کلمات و عبارات یا سرنامها در پانویس آورده شود.»
وی اظهار کرد: «در بحث محتوا پیشنهاد من این است که از نظریههای بومی هم استفاده شود، تا تئوریهای ما پذیرفته شود. راهبرد را معمولاً برای سازمانها مینویسند، و بنابراین راهبرد ارائهشده باید دارای ساختار باشد و قابلیت اجرا داشته باشد. چراکه یک برنامه راهبردی است، لذا پیشنهاد من این است که برای راهکارها زمان، مکان و برنامه اجرایی نیز پیشنهاد شود مثلاً من متوجه نشدم ارتقاء سواد رسانهای کاربر چگونه باید اتفاق بیافتد. آیا باید یک نهضت محسوب شود و انجمن سواد رسانهای آن را انجام دهد، قاعدتاً دولت بهتنهایی نمیتواند، پیشنمازان در مسجد این کار را برای پدران ما انجام دهند. دانشگاهیان چه وظیفهای بر عهدهدارند که بهخوبی هم اشارهشده است که نهادها باید پایکار بیایند.»
این پژوهشگر و مدرس دانشگاه ادامه داد: «در راهبرد باید تاکتیکها نیز ارائه شود. مسیر را نشان دهد و به بحث اجرا نیز باید بیشتر پرداخته شود چراکه این اثر میخواهد به فضای آکادمیک عرضه شود.»
دکتر مسعودی خاطرنشان کرد: «جایی نیز عنوانشده است که در زمینه تعریف شبکههای اجتماعی توافق نظری وجود ندارد، درحالیکه دکتر داتیس خواجهئیان، عضو هیأتعلمی دانشگاه تهران در کتاب "درآمدی بر مدیریت شبکههای اجتماعی و کسب و کارهای پلتفرمی"، تعریف خوب و جامعی ارائه داده است.»
بحث شبکههای اجتماعی چالشبرانگیز است
دکتر یوسف خجیر در پایان با مروری بر مطالب مطرحشده و پاسخگویی به نکات عنوان کرد: «مواردی بهدرستی مطرح شد، بحث شبکههای اجتماعی چالشبرانگیز است. در بحث رسانه و دین، دستهبندیها میتوانست کار را قویتر کند. چون مقاله هنوز منتشرنشده است میتوان تمامی اشکالات را مدنظر قرار داده و رفع کرد.»
وی ضمن تشکر از نکات مطرحشده در این نشست اظهار کرد: «بسیار خوشحالم که این کرسیهای ترویجی در دانشکدهها برگزارشده و دانشجویان و استادان حضور یافته و روشها و موضوعات مرتبط با رسانه و ارتباطات بررسی و به بحث گذاشته میشود.»
گفتنی است کرسی ترویجی «شبکههای اجتماعی بومی و تبلیغ دین: ظرفیتها و راهبردها» با حضور و ارائه دکتر یوسف خجیر، دکتر محمدصادق نصراللهی بهعنوان ناقد و دکتر امیدعلی مسعودی، بهعنوان دبیر جلسه و ناقد به همت دانشکده فرهنگ و ارتباطات با همکاری معاونت پژوهشی دانشگاه سوره از ساعت ۱۰ تا ۱۲ روز شنبه ۴ آذرماه ۱۴۰۲ بهصورت برخط و حضوری در سالن کنفرانس ساختمان اصلی دانشگاه سوره برگزار شد.
گزارش: زهره عرب
نظر خود را بنویسید