به گزارش روابط عمومی دانشگاه سوره_ هفتمین وبینار از سلسله نشستهای علمی زیبایی شناسی قیام امام حسین(ع) با عنوان «مضامین نو در شبیهخوانی» به همت دانشکده هنر دانشگاه سوره، با ارائه و سخنرانی دکتر محمدحسین ناصربخت استادیار دانشگاه هنر، روز دوشنبه مورخ 29 شهریورماه 1400 ساعت 18 الی 20 به صورت مجازی در سامانه سیباد دانشگاه سوره برگزار شد.
در ابتدای جلسه، محمدحسین ناصربخت با طرح این پرسش که آیا میشود در شبیهخوانی نیز نوآوری داشت؟ به سابقه و پیشینه شبیهخوانی اشاره نمود و گفت: از شبیهخوانی با عنوان تعزیه نیز یاد میشود و تعزیه از نگاه من؛ نمایشی آیینی، روایی منظوم و موسیقایی است که از دل شیعیان ایرانزمین و حول محور عاشورا شکل گرفته است. تعزیه مبتنی بر قراردادهای شناخته شده با تکیه بر نمادها و بر اساس زبان رمزی و نمادین میباشد؛ زیرا اساساً نمایش، تبیین یک تفکر اساطیری و عرفانی در ایران بوده که نگاه عرفان شرقی در آن حضور دارد و در اکثر نمایشهای شرقی شاهد این موضوع هستیم.
ناصربخت تأکید کرد: به نظر میرسد برای این نوع از نمایش، واژه شبیهخوانی مناسبتر و صحیحتر از واژه تعزیه باشد؛ از آن جهت که تعزیه در اصل از عزاداری اقتباس شده و معرفی این پدیده نمایشی را باید شبیهخوانی دانست که خواستگاه این نمایش؛ عزاداری برای امام حسین(ع) است. سابقه این عزاداری بر قهرمانان ملی و اساطیری در کشور ما وجود داشته است. همچنین، بهویژه در دوره صفویه که دین اسلام رسمیت پیدا میکند، اجرای این شبیهخوانیها نیز مرسوم میشود. به گونهای که تلاش اجراءگران بر این است که شخصیتهای کربلا را جهان شمول کنند.
وی درباره سابقه شبیهخوانی ادامه داد: بر مبنای اسناد به دست آمده؛ شاید بتوان گفت قدیمیترین مجلس شبیهخوانی شده در دوران کریم خان زند در جزیره خارک بوده که در ابتدای شکلگیری، بیشتر بر مقتلهای موجود استوار و به مجلس هفتاد و دو تن معروف و نزدیکترین روایت به واقعه کربلا بوده است.
محمدحسین ناصربخت بیان کرد: عمده مجالس تعزیه تا نیمه اول دوره قاجار مبتنی بر واقعه عاشورا و صدر اسلام است که مقدسین نقش بیشتری داشته و با تکیه بر مجالس شهادتی که در میان شبیهخوانان به مجالس شهادت قدیم مشهور بود. این مجالس دارای متونی بود که شخصیتهایی به آن اضافه شده بودند و این نخستین نمایش سنتی و آیینی ما بوده که مبتنی بر متن بوده است.
ناصربخت در خصوص تغییرات ایجاد شده در شبیهخوانی عنوان کرد: علاوه بر اینکه در ساختار شبیهخوانی تغییرات به وجود آمد، اجزاء و عناصر آن هم دچار تغییر و تحول شد. در مجالس گذشته گفتوگوها بلند و به اولیاء اختصاص داشته و نقش اشقیاء کمرنگ است و البته در متون شبیهخوانی دوره قاجار نقش اشقیاء پررنگتر بوده و گفتوگوی بیشتری اختصاص یافته است. لازم به ذکر است که یک تحولی در حوزه شبیهخوانی در دوره قاجار رخ میدهد و آن این است که تکیهسازی در دوره قاجار سرعت بیشتری گرفت و تماشاخانه ها ساخته میشوند. در واقع، امکان عرضه بیشتر برای شبیهنامه سرایان و شبیهخوانان به وجود میآید. همچنین، دولت قدم پیش میگذارد و تکیه دولتی ساخته میشود. در این میان، آگاهی و ذوق نمایشی مردم و حاکمان بیشتر شده و بنابراین تولید متون جدید و تنوع در مضامین ضروری میشود.
ناصربخت خاطر نشان کرد: آوردن مضامین نو که معاصر سازی شده و برآمده از دل شبیهخوانی است میتواند نمایش ملی را تولید و تقویت کند. علاوه بر آن، ظهور سینما، تئاتر و فیلمسازی مانند رقبا برای متون و مجالس شبیهخوانی بودند که البته به تحول و پیشرفت آن کمک کردند. وی افزود: از دهه 40 به بعد برخی از هنرمندان تحت تأثیر جریاناتی که در جهان رخ میداد مجدد به نمایشهای سنتی توجه کرده و سعی میکنند از شبیهخوانی ها الهاماتی بگیرند. از میان نمایشگران که به شیوه هنرمندانه و هوشمندانه از آن ساختار الهام و بهره گرفته اند میتوان به آقای بهرام بیضایی، محمد رحمانیان و آقای فتحعلیبیگی اشاره نمود.
وی اضافه کرد: پس از انقلاب نیز به سبب وجود جشنواره نمایشهای آیینی سنتی، شبیهخوانی نیز دچار تغییر شد و امکان حضور و فعالیت رسمی پیدا کرد.
محمدحسین ناصربخت سخنان خود را با معرفی چند نمونه کتاب در حوزه شبیهخوانی (تعزیه) به پایان رساند.
در انتهای جلسه نیز، به تمامی سؤالات علاقهمندان در این حوزه پاسخ داده شد.
نظر خود را بنویسید