به گزارش روابط عمومی دانشگاه سوره، به نقل از معاونت پژوهشی دانشگاه_ هشتمین کرسی علمی ترویجی با عنوان «نسبت زیباییشناسی و هنرهای سنتی در حکمت هنر هندو» به همت دانشکده هنر دانشگاه سوره و با همکاری معاونت پژوهشی دانشگاه؛ با ارائه و سخنرانی دکتر سمیه رمضانماهی مدیر گروه ارتباط تصویری و تصویرسازی دانشگاه سوره و حضور دکتر مهدی محمدی مدیر گروه صنایع دستی و هنر اسلامی دانشگاه سوره بهعنوان مدیر جلسه و منتقدان دکتر ابوالفضل محمودی، دانشیار واحد علوم تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی تهران و دکتر زهرا عسلی، سرپرست مدیریت پژوهش دانشگاه سوره، روز چهارشنبه 5 خردادماه 1400 ساعت 14 الی 16 به صورت مجازی در سامانه سیباد دانشگاه سوره برگزار شد.
در ابتدای جلسه، دکتر مهدی محمدی ضمن عرض خوشآمدگویی، به طرح موضوع مورد بحث در این کرسی علمی ترویجی پرداخت و پیشبرد ادامه جلسه را به دکتر رمضانماهی واگذار کرد.
سمیه رمضانماهی به بنیان تفکری مقالهی خود اشاره نمود و گفت: در تمامی هنرهای کشورهای مختلف، واژهی زیباییشناسی آمده است. یک تعریف جهان شمول از هنر ناممکن است اما میتوان مشاهده و بعد تفسیر کرد و این بررسی، تفکری در قسمتی از تاریخ است.
وی در ادامه به بیان اصول زیباییشناسی پرداخت و افزود: میتوان سه محور اصلی برای زیباییشناسی در نظر گرفت؛ نخست آنکه زیبایی دریافت شده در استتیکس را نمیتوان با معنای عام و رایج زیبایی که دلالت بر هر موضوعی دارد و مایهی لذت و خشنودی انسان میشود برابر دانست. دوم آنکه زیباییشناسی به طریق کلی به موضوع خود میپردازد. سؤالات مطرح شده در این عرصه، همواره سؤالاتی کلی و متعلق به اصول کلی زیبایی دریافت شده از هنر هستند؛ خواه از حیث ماهیت و نحوهی ظهور آن در یک اثر هنری باشد، خواه از حیث نحوهی ابداع، دریافت و نقد آن. سوم آنکه تفاوتی اساسی میان اسلوب مطالعات زیباییشناسی هنر و مطالعهی هنر در اسلوب غیر زیبایی شناختی وجود دارد.
سمیه رمضانماهی درباره ویژگیهای کلی حکمت هندو توضیح داد: در حکمت هندو، چهار هدف و غایت انسانی وجود دارد که هر فردی میبایست در طول زندگی خود در دستیابی به آنها کوشا باشد. وی افزود: این چهار ویژگی به شرح زیر است؛ 1. درمه (قانون، شریعت، اصل) 2. ارته (ثروت) 3. کامه (لذات حواس، شهوت، هوس) 4. موکشه (رستگاری، رهایی کامل). که مورد سوم زمینی و مورد چهارم آسمانی است.
رمضانماهی خاطر نشان کرد: در تفکر هندو، فرد آرتیست وجود ندارد یا واژهای برای آن نیست زیرا احساس نیاز برای تولید واژگان و کتابهای هنر هندی وجود نداشت و هدف از تولید متفاوت است. کسی که در این میان قربانی میشود؛ منیت فردی و فردیت است.
رمضانماهی در خصوص ارتباط میان هنر برآمده از سنت با زیباییشناسی عنوان کرد: عدم همزمانی در شکلگیری مباحث زیباییشناسی با دوران شکوفایی هنرهای سنتی وجود دارد. همچنین برای حوزه هنر در دو قلمرو سنت و زیباییشناسی عدم همخوانی مشاهده میشود. وی افزود: میتوان تفاوت کارکرد در حوزه زیباییشناسی و حکمت سنتی را در نظر گرفت و به تفاوت معنای زیبایی در این دو وادی پی برد. همچنین معنای فن، مهارت، هنر و هنرمند در این دو قلمرو متفاوت و متمایز است.
سمیه رمضانماهی در جمعبندی سخنان خود بیان کرد: به کار بردن واژه زیباییشناسی درمورد هنرهای کهن کافی نیست، چرا که نگاه سنت هندو به جهان، تفکری کلنگر بوده و مقولاتی همچون هنر و زیبایی را نمیتوان مفاهیمی مستقل دانست و همواره میان آنها با مذهب و آیین اشتراکاتی وجود دارد. بر همین اساس در به کار بردن اصطلاحاتی نظیر زیباییشناسی هنر هندو باید دقت و احتیاط کرد.
سپس، دکتر ابوالفضل محمودی در جایگاه ناقد نخست به ارائه نکاتی در حوزهی حکمت هندو در جریان مقالهی مورد بحث پرداخت و اذعان کرد: تفاوتی میان هندی و هندو وجود دارد که باید تمایزی میان آنها قائل شد. یک تفکر هندی وجود دارد و یک دین هندو. زمانی که به واژهی هندی اشاره میشود؛ مقصود مجموعه تفکرات و اندیشه و مکاتب فکری است که در بستر هند متولد شدهاند که البته گاهی در تعارض هستند. همچنین یکی از جریانهای فکری، دین هندو میباشد که دین غالب هند است. اندیشه و تفکر بودایی در قرن ششم پیش از میلاد به نقد تفکر هندو برآمد. بنابراین در بستر هند ادیان متفاوتی وجود دارد.
محمودی اظهار داشت: مکاتب هندو نیز یکدست نیستند و نباید به گونهای سخن گفت که مکاتب هندو یک موضوع را بیان میکند. در خود هندوئیسم مکاتب هفتگانه وجود دارد. حتی مکاتب آسپیکا دارای تقسیمبندی و تفاوت خاصی میباشد که حاوی شش مکتب بوده است که درمورد خدا و وجود خدا با هم اختلاف دارند. حتی در مکاتب هندو دیدگاه یکسانی نداریم.
ابوالفضل محمودی قسمتی از مقاله را مورد نقد قرار داد و عنوان کرد: در این مقاله به مکتب ادویت ودانتهی وحدتگرا اشاره و تصریحی نشده است. این مکتب یکی از شش مکتب بوده که ضرورت نیاز به توضیح مفصل از این باب در این مقاله احساس میشود.
محمودی تأکید کرد: در این مکتب آن وحدتی که از آن سخن به میان آمده، منظور یکی شدن نیست. یکی شدن در تصوف ما، اتحاد است. یا به عبارتی اعتقاد به اتحاد در عرفان اسلامی. این تعبیر یکی شدن به معنای آن است که دو چیز که یکی نیستند و بعد یکی میشوند. اما آنچه مهم است این است که؛ در مکتب ادویت ودانته سخن از یکی شدن نیست، بلکه سخن از یکی بودن است. همچنین این مکتب قصد ندارد از طریق اعمال آیینی به این وحدت برسد و آنها مدعی هستند که فقط با معرفت میتوان به وحدت رسید.
ابوالفضل محمودی ضمن بیان اینکه کسانی که اعمال آیینی را انجام میدهند اتفاقاً به دنبال یکی شدن نیستند افزود: در این مکتب هدف آن است که براساس نظریه تناسخ در دورهی بعدی حیات به صورت بهتری ظاهر شوند.
محمودی در پایان سخنان خود به مکتب مکشا اشاره کرد و گفت: همهی مکاتب وجه اشتراکشان با مکتب مکشا (رهایی) میباشد و هنر هندی هم در نهایت به این امر میرسد، زیرا همه به دنبال رهایی هستند. پس غایت نهایی هندو از هر مکتبی که باشد رسیدن به مکشا یا همان رهایی است.
در ادامه جلسه نیز، زهرا عسلی به عنوان ناقد دوم این کرسی علمی ترویجی، پس از آنکه به مسائل عام در خصوص حوزه زیباییشناسی در باب معرفت اشاره نمود، وارد مفاهیم سنت و دیدگاههای هنر سنتی شد و به مقایسهی هنرهای سنتی با هنرهای قدسی و دینی پرداخت. وی همچنین در رابطه با خاستگاه هنر سنتی نکاتی ارائه کرد و به نقد رویکرد سنتگرایان پرداخت.
عسلی خاطر نشان کرد: رویکرد سنتگرایان در نسبتی حداقلی با زندگی این جهان و در عالم مادی است و زمینههای تاریخی و اجتماعی در تحلیل و تفسیر اثر مغفول میماند. همچنین با ارتقاء جایگاه هنرمند به جایگاه عارف، تجربه هنرمند ارتباط خود را با تجربهی زیستی بشری از دست خواهد داد و مباحث شهودی قرابت پیدا میکند. وی اضافه کرد: آنچه که میتوان مورد توجه قرار داد این است که؛ هم طبیعت در نظر گرفته شود و هم به موضوعات و الگوهای ملکوتی اهمیت داده شود.
سپس، سمیه رمضانماهی از ارائه نظرات ناقدین تشکر و قدردانی کرد و به بیان توضیحاتی در خصوص مطالب مطرح شده پرداخت.
*در انتهای جلسه نیز، به تمامی سؤالات علاقهمندان در این حوزه پاسخ داده شد.
نظر خود را بنویسید