به مناسبت هفته ارتباطات، نشست نسبت ادبیات پایداری و ادبیات حماسی در دانشکده فرهنگ و ارتباطات سوره برگزار شد.
به گزارش روابطعمومی دانشگاه بینالمللی سوره در پنجمین روز از رویدادهای گرامیداشت هفته ارتباطات و روابطعمومی، چهارشنبه 24 اردیبهشت ۱۴۰۴ نشست تخصصی «نسبت ادبیات پایداری و ادبیات حماسی» با حضور دکتر محمدرضا سنگری، استادیار و پژوهشگر حوزه دفاع مقدس و انقلاب اسلامی، دکتر محمدرضا وحیدزاده، مدیر گروه ادبیات پایداری دانشگاه بینالمللی سوره، علیاصغر حدادیان، عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی و مدرس دانشگاه بینالمللی سوره، میثم یوسفی، مدیر فرهنگی دانشگاه بینالمللی سوره و جمعی از دانشجویان گروه ادبیات پایداری و علوم ارتباطات در دانشکده فرهنگ و ارتباطات با همکاری معاونت پژوهشی برگزار شد.
در ابتدای نشست، وحیدزاده گفت: در این جلسه به بررسی مفهوم ادبیات پایداری و جایگاه آن در ادبیات معاصر ایران خواهیم پرداخت و هدف اصلی از این نشست، بررسی و تعریف کرانههای پایداری بهعنوان یک بحث مهم و راهبردی است. وحیدزاده بر نقش مدرنیته و تجدد در شکلگیری این نوع ادبيات و مفهوم کنشگری در دوران مدرن تأکید کرد و گفت: در دوران سنت، انسانها نقش فعال و کنشگر در امور سیاسی و اجتماعی نداشتند و بیشتر درگیر گفتمانهای فلسفی و عرفانی بودند؛ اما در دوران مدرن انسانها به مداخله و مشارکت در سرنوشت خود و جامعه روی آوردهاند و این تغییر منجر به ظهور ادبیات پایداری شده است. همچنین وی به اهمیت بازخوانی و تحلیل مجدد متون ادبی مانند شاهنامه در قالب ادبیات پایداری تأکید کرد و اظهار داشت: هر متن باید در بافت خود موردبررسی قرار گیرد نه اینکه مرزهای معنایی آن مخدوش شوند.
یوسفی نیز با تأکید بر اهمیت تعریف دقیق و جامع از ادبیات پایداری گفت: باید جایگاه ادبیات پایداری در ادبیات معاصر مشخص شود و تفاوتهای آن با دیگر شاخههای ادبیات مانند ادبیات مقاومت، غنایی و حماسی روشن شود.
در ادامه حدادیان نیز با تأکید بر ضرورت بازنگری و تجدیدنظر در تعاریف و مفاهیم حوزه ادبیات پایداری عنوان کرد: در تعریف ادبیات پایداری از تعاریف صرفاً تاریخی و رایج، فراتر رفت و به تعاریف نوین و مبتنی بر داشتههای داخلی و جهانی رسید. وی همچنین بر ضرورت شناخت پیشینه ادبیات پایداری تأکید کرد و گفت: نادیده گرفتن تاریخ و پیشینه خود توهین به ادبیات ملی است.
همچنین سنگری در خصوص تعریف و جایگاه ادبیات پایداری و رابطه آن با گونههای ادبی مانند حماسه و مقاومت اشاره و اظهار کرد: ابتدا باید بر اهمیت تعریف جامعومانع تأکید شود، چراکه تعریف باید تمامی ابعاد موضوع را در برگیرد و از ورود غیرمجازان جلوگیری کند. وی افزود: پیشینه ادبیات پایداری در ایران حدود ۷۰ سال است و تاکنون بیش از ۲۱ عنوان مختلف برای آن ارائهشده که هنوز بسیاری از اصطلاحات و تعاریف آن مشخص نشده است. این حوزه پس از ترجمه واژه «ادب المقاومت» که غسان کنفانی آن را به کار برد، شکل گرفت و بعدها اصطلاح ادبیات پایداری جایگزین آن شد. این عنوان در زبان فارسی تنها حدود ۵۰ سال است که رایج شده است. هر زمانی که هویت و موجودیت یک جامعه درخطر باشد و برای حفظ آن ادبیات خلق شود به آن ادبیات پایداری میگویند.
در پایان سنگری گفت: گرچه عنوان ادبیات پایداری نوپاست، اما ریشههای آن در طول تاریخ ایران و جهان بسیار قدیمی است و نیازمند مطالعه و تحلیل عمیق است؛ سنگری همچنین به لزوم روشن کردن مرزهای بین مفاهیمی مانند حماسه و ادبیات پایداری تأکید کرد و خواستار تعیین خطوط تمایز میان این واژهها شد.
نظر خود را بنویسید