به گزارش روابط عمومی دانشگاه سوره، به نقل از معاونت پژوهشی دانشگاه_ سومین نشست از سمپوزیوم علمی «هنر تطبیقی، تطبیق هنری» با موضوع «ادبیات نمایشی تطبیقی» به کوشش دانشکدهی هنر دانشگاه سوره و همکاری معاونت پژوهشی، انجمن علمی هنر و ادبیات تطبیقی ایران و انجمن علمی هنرهای نمایشی ایران، روز سهشنبه ۳ اسفندماه ۱۴۰۰ از ساعت ۱۴:۳۰ الی ۱۶:۳۰ بهصورت مجازی برگزار شد.
در این نشست دکتر بهروز محمود بختیاری، عضو هیأت علمی دانشگاه تهران و دکتر پرستو محبی، عضو هیأت علمی واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی بهعنوان سخنران و همچنین دکتر رامتین شهبازی، معاون دانشکده هنر دانشگاه سوره در جایگاه دبیر نشست حضور داشتند.
در ابتدا و پیش از شروع بخش علمی نشست، دکتر رامتین شهبازی بهعنوان دبیر خلاصهای از دو نشست قبل ارائه کرد و به معرفی موضوع و سخنرانان نشست سوم پرداخت. همچنین در ادامه دکتر نظری، ریاست دانشکده هنر سوره چند جملهای در باب خوشآمد گویی و آرزوی توفیق برای سخنرانان و شرکتکنندگان بیان کرد.
در آغاز بخش علمی، دکتر شهبازی از محمودی بختیاری دعوت کرد تا دیدگاه خود را ارائه کند. دکتر محمودی بختیاری با اشاره به زمانی که تدریس خود را آغاز کرده است و نقص شرح دروس ادبیات تطبیقی گفت: اولین قدم در کار درام تطبیقی تلاش برای درک مفاهیم ادبیات تطبیقی است. در مطالعات ادبیات تطبیقی با دو چیز سروکار داریم: اول مقایسه؛ دوم مطابقه. در مقایسه تلاش میکنیم تا بفهمیم متون ادبی چقدر شبیه به یکدیگر هستند و در مطابقه سعی در درک این است که متون ادبی چقدر بر روی هم تأثیرگذارند. پس کار ادبیات تطبیقی مقایسه و مطابقت است.
محمودی بختیاری ادامه داد: با علم به مباحثی که گفته شد؛ از اسامی و داستانهای یکسان شروع به بررسی میکنیم. برای مثال از دوره یونان باستان نمایشنامهی «الکترا» توسط «سوفوکلس» و «اوریپید» نوشته شده است که میتوان به این موضوع که چطور دو نفر، در یک دوره یکسان به نگارش یک نمایشنامه پرداختهاند. علاوه بر این «توفیق الحکیم» در مصر از همین نمایش روایت جدیدی به نگارش درآورده است. در این بخش ما نمایشنامههای با اسم و محتوای یکسان را مطابقت دادیم.
دکتر محمودی به دستهی دیگر از موارد مورد بررسی پرداخت که نمایشنامههای دوران باستان با خوانش امروزی است. بهعنوان مثال نمایشنامهی «مدهآ» نوشتهی «اوریپید» قرنها بعد توسط «ژان آنوی» بازنویسی میشود. اینکه چطور قرنها بعد یک نمایشنامه در روزگار فرانسهی امروزی بازتاب پیدا میکند، میتواند مورد بررسی قرار بگیرد. نمونه بعد از دوره نئوکلاسیک «شاه لیر» نوشته «شکسپیر» است که با روایت جدیدی از «ادوارد باند» به نگارش در آمد.
در ادامهی بررسی نمایشنامهها دکتر محمودی بختیاری به آثاری با اسامی متفاوت و داستانهای یکسان پرداخت. از این دسته آثار به نمایشنامه «شیلر» اشاره کرد که بعدها توسط «جورج برنارد شاو» به نمایشنامهای با نام دیگر تبدیل شد. به همین صورت آثار «ژان پل سارتر» و آثار «یوجین اونیل» تحت تأثیر آثار «اشیل» قرار دارد.
در آخرین بررسی با توجه به نمایشنامههای ایرانی، دکتر محمودی بختیاری به تلاش نمونههایی از آثار هموطنانمان به نمایشنانهی «رقص مادیانها» اثر محمد چرمشیر با تأثیر از «یرما» نوشتهی «لورکا» و آثار حمید امجد تحت تأثیر «چخوف» نام برد
به اعتقاد بهروز محمودی بختیاری نمایشنامه یک پدیده وارداتی در کشور ما است و نمایشنامهها اقتباسی از آثار غربی هستند. تاریخیترین نوع نمایشنامه تعزیهها هستند که از زمان صفوی تا امروز مردم به تماشای آنها مینشینند؛ همینطور درباره شاهنامه میتوان گفت که هر روایت به شکلی متفاوتی است و کار تطبیقی درستی روی این دو صورت نگرفته است. یک کار پژوهشی بزرگ و دقیق برای تطبیق و مقایسهی این آثار تاریخی ایرانی مورد نیاز است.
در بخش دوم نشست، دکتر محبی با بیان اینکه طبق تحقیقاتی که در مقالهای در سال ۹۰ شمسی انجام داده است گفت: آنچه مورد اهمیت است شناسایی، تحقیق، کشف، شناسایی و بررسی تأثیرات متقابل میان آثار نمایشی است. در تحقیات قبلی به تأثیر متقابل ادبیات داستانی مدرن و تئاتر ابزورد پرداختهام تا میزان تأثیر هر دو را بر یکدیگر بررسی کنم.
وی ادامه داد: از تأثیر ادبیات مدرن بر تئاتر جنبههای فرمی و تکنیکی است. بهطور مثال سبک گریزی، علمگرایی، برجستهسازی سبک، انسانیت زدایی را میتوان در تئاتر ابزورد دید که قطعاً از ادبیات مدرن وارد آن شده است. در کل نمیتوان به صرف شبیه بودن دو اثر در دو شکل آنها را مطابق دانست و باید بررسیهای دقیقی صورت گیرد.
در انتهای نشست دکتر شهبازی مواردی در باب جمعبندی گفت و به سؤالات مطرحشده پاسخ داده شد.
نظر خود را بنویسید