منتظر باشید تا صفحه کامل بارگذاری شود
غیرفعال کردن حالت بارگذاری
×

مشاهده خبر

به گزارش روابط عمومی دانشگاه سوره، به نقل از معاونت پژوهشی دانشگاه_ سومین نشست از سلسله‌ نشست‌های سمپوزیوم آینده تئاتر ایران با محوریت «درام و نظریه‌های نوین در ادبیات نمایشی» به کوشش دانشکده هنر و همکاری معاونت پژوهشی دانشگاه سوره، در روز چهارشنبه ۱۵ دی‌ماه ۱۴۰۰ از ساعت 14 تا16:30 به‌صورت مجازی در سامانه سیباد برگزار شد.

در این نشست دکتر امیررضا نوری پرتو، به‌عنوان دبیر نشست؛ دکتر میترا علوی طلب، عضو هیأت‌علمی و مدیر گروه ادبیات نمایشی دانشکده هنر دانشگاه دامغان؛ دکتر اصغر نوری، مترجم، نمایشنامه‌نویس و کارگردان تئاتر؛ دکتر بهزاد آقا جمالی، مدرس دانشگاه، پژوهشگر، مؤلف، مترجم و نمایشنامه‌نویس؛ به‌عنوان سخنرانان اصلی این نشست حضور داشتند.

در ابتدا دبیر نشست، دکتر نوری پرتو پس از عرض خوش‌آمد گویی به حاضرین و ضمن تشکر از افرادی که در برگزاری این نشست دلسوزانه وقت گذاشته‌اند از دکتر نظری، ریاست محترم دانشکده هنر دانشگاه سوره دعوت کردند تا سخنان ابتدایی خود را بیان کنند.

در ابتدا استاد اصغر نوری سخنان خود را مبنی بر سؤال دبیر نشست در رابطه با (تحلیل روند و فرآیند دگرگونی نظریه‌‌های کلاسیک در عرصه شناخت درام و دارم نویسی و روند نمایشنامه‌نویسی در درام‌های اروپایی از دهه‌های 70 و 80) این‌گونه ایراد کرد:

در تئاتر اروپا، دو نقطه عطف داریم: 1. آنتونن آرتو که دنبال تئاتری بود که تنها بر اساس ادبیات و روانشناسی نباشد که در زمان خودش به آن نمی‌رسد و بیشتر دیوانه تلقی می‌شود. 2. سبک ابزورد هست که اصل آن بر پایه این است که تنها قصه نگونیم بلکه کار دیگری انجام دهیم. در دهه 60 و 70 با این دو نوع تئاتر مواجه هستیم که یا بر اساس حرکت و ایده هستند؛ یا شامل متونی می‌شوند که در ادامه راه ابزورد قرار دارند و به‌نوعی ضد قصه به‌حساب می‌آیند. بعد از دهه 80 تا الآن شاهد بازگشت به روایت و متن هستیم. تئاتر پیشرو و معاصر اروپا بر اساس تولید متن است، متنی که مخصوص به صحنه و تئاتر است.

در ادامه نوری برای جواب به پرسش یکی از حاضرین در ارتباط با بروز تئاتر سفارشی به‌صورت ابزورد افزود:

ابزورد بلعکس عمل می‌کند و نمایشنامه‌نویس ابزورد می‌گوید من حرفی برای گفتن ندارم؛ کار هنرمند رفتن به تاریکی‌هاست و هنرمند می‌تواند دست مخاطب را بگیرد به تاریکی‌ها ببرد.

در بخش دوم دکتر علوی طلب درباره فرآیند تحول و دگرگونی نظریه‌های نوین افزود:

با ورود درام مدرن در اروپا جریان تازه‌ای برای درام‌نویسی به وجود آمد؛ سویه‌های اجرایی به‌صورت واقع‌گرایانه بودن حرکت کرد و شیوه‌‌های جدید کارگردانی و بازیگری به وجود آمد که البته بنیان‌های فکری و فلسفی هم پشتوانه این جریان بوده‌اند. ما شاهد یک تئاتریکالیته بودن هستیم که سویه‌های اجرا جای متن را گرفته‌اند و کنش‌ها مهم‌تر از متن هستند. در حال حاضر در درام غربی با متونی مواجه هستیم که مرزبندی در آن‌ها وجود ندارد و وجوه مختلف را می‌توان در آن‌ها مشاهده کرد.

در بخش بعدی دکتر آقا جمالی در ابتدا درباره تحلیل و روند نظریه‌های کلاسیک صحبت کرد:

دوگانه تئاتر آزاد و تجربی لزوماً مقابل با تئاتر دراماتیک نیست. ما در این دهه‌ها 3-4 ظهور داشتیم:

  • تئاتر پست دراماتیک: ضد پیرنگ است و مناطق ارسطویی را پشت سر می‌گذارد.
  • تئاتر پسابرشتی: فلسفه مجزا و مشخصی برای خود دارد.
  • پرفورماتیو: درام ناظر به اجرا است و سلطان این درام صحنه است.
  • درام بینا رشته‌ای: مرزها را می‌شکند و بین‌رشته‌ای عمل می‌کند.

این 4 مورد قله‌های تغییر و چرخش عطف دراماتیک بعد از دهه 70 هستند.

در ادامه برای پاسخ به این سؤال که چرا در عرصه نظریه‌پردازی در پیوند با ادبیات نمایشی در ایران هیچ اتفاق شگرفی برای ما به وجود نیامده است؛ گفت:

نظریه ادبیات نمایشی به‌صورت بومی در ایران وجود ندارد اما خیلی جاهای دیگر مانند آمریکا نیز وجود ندارد اما گفتمان نمایش و تئاتر ایرانی را اگر در نظر بگیریم بالاخره یک گفتمان فکری به‌حساب می‌آید. برای بومی نبودن این نظریه‌ها دو دلیل وجود دارد:

  1. درام یک امر وارداتی در ایران است و عمر آن به یک قرن می‌رسد. در این مدت در حال تجربه بوده است و انتظار شکل‌گیری یک نظریه مستقل، پرتوقعی به‌حساب می‌آید؛ مثلاً بعد از نظریه ارسطو که مربوط به دو هزار سال پیش است تا به الآن تعداد بسیار محدودی نظریه مستقل اضافه شده است.
  2. تاریخ درام ایران همراه با گسست‌های عمیقی بوده است که سنت ایرانی در ارتباط با آن شکل نگرفته است.

در ادامه نیز نشست به‌صورت گفتگو محور در ارتباط با سؤالات حاضران پیش رفت.

 

اشتراک در:

کلمات کلیدی: نشست تخصصی آینده تئاتر ایران با موضوع «درام و نظریه‌های نوین در ادبیات نمایشی»، دانشکده هنر، معاونت پژوهشی، دانشگاه سوره

نظر خود را بنویسید