به گزارش روابط عمومی دانشگاه سوره_ وبینار تخصصی با عنوان «جنگ اوکراین از دریچه روابط بینالملل» به مناسبت گرامیداشت هفته ارتباطات و روابط عمومی، به کوشش دانشکده فرهنگ و ارتباطات دانشگاه سوره و با همکاری معاونت پژوهشی دانشگاه، با ارائه و سخنرانی دکتر مهدی خسروشاهی پژوهشگر حوزه علوم سیاسی و روابط بینالملل و همچنین مدرس دانشکده فرهنگ و ارتباطات دانشگاه سوره؛ روز یکشنبه مورخ 25 اردیبهشتماه 1401 ساعت 13 الی 14:30 به صورت مجازی در سامانه آموزش مجازی دانشگاه سوره برگزار شد.
در ابتدای جلسه، مهدی خسروشاهی ضمن ارائه مقدمهای در باب موضوع، به چرایی شکلگیری جنگ اوکراین از دو نگاه عموم مردم و صاحبنظران روابط بینالملل پرداخت و گفت: نگاه مردم این است که غرب را مسئول شکلگیری جنگ در اوکراین میدانند. اوکراین پس از روسیه سومین کشور قدرتمند از اتحاد جماهیر شوروی و از لحاظ وسعت نیز دومین کشور اروپایی و بزرگترین تأمینکننده غلات جهان است. وی افزود: اینکه کشورها دچار جنگ میشوند، نمیتوانند جایگاه درست و مشخصی در صحنه روابط بینالملل داشته باشند. به نوعی دلیل جنگ، ترکیب جمعیتی است که در اوکراین وجود دارد و بخشهای شرقی که از دسته روسها هستند و دسته دیگر به غرب گرایش دارند.
خسروشاهی در این خصوص ادامه داد: یکی از بزرگترین محلهای مناقشه، انقلاب نارنجی است که به واسطه حرکتهای آزادیخواهانه و دیگری انقلاب آبی بوده که حاصل اطمینان به روسهاست. همچنین، پوتین به عنوان سردمدار روسیه در تلاش است که روسیه را از کشور قدرتمند به ابرقدرت تبدیل کند و روسیه برای اینکه جاهطلبی و توسعهطلبی خود را پیش بگیرد، جنگ را آغاز کرد. در این میان پیمان ناتو وجود داشت که از اهداف اولیه این پیمان این است که قدرت آلمان و روسیه ضعیفتر شود و از پیشرفت کمونیستی به کشورهای دیگر جلوگیری شود.
مهدی خسروشاهی از نظر تئوریک این موضوع را از دیدگاه رئالیسم و زیرشاخههای آن بررسی کرد و گفت: نظریه رئالیسم این است که آنچه در بیرون و واقعیت رخ میدهد، بر آمال و آرزوهای مردم ارجحیت دارد. ایدهآلیسم که پیروان آن کانت هستند، از موضوعی به نام حفظ صلح صحبت میکنند و از وقوع جنگ و خشونت پرهیز میکنند؛ اما واقعیت این است که چنین اتفاقی رخ نداد.
مدرس دانشگاه سوره اضافه کرد: همه مکاتب رئالیستی از سه نظر با هم مشترک هستند. مورد نخست دولتمحوری، مورد دوم اصل بقا و آخرین مورد خودیاری است. دولتها کنشگران اصلی هستند و روابطشان بر اساس روابط آنارشیک و ناهنجار است. همچنین هر دولت فقط و فقط میتواند توسط خود در صحنه روابط بینالملل دوام پیدا کند. از نظر رئالیستها همکاری در روابط بینالملل یک امر وابسته به قدرت است. در مقابل رئالیستها، لیبرالها و نئولیبرالها از طریق همکاری، تفاهم و از طریق نهادها و سازمانهای بینالمللی، نظم و صلح را برقرار میکنند.
وی اذعان کرد: روسیه قدرت اتمی دارد و میتواند موجودیت کشورهای دیگر را تهدید کند. به همین جهت ایران نیز موضع را حفظ کرده است. اردوگاه شرق و غرب به دنبال قانع کردن مردم هستند. ماکیاولی نماینده رئالیسم تاریخی، معتقد است که اصول اخلاقی نمیتواند در صحنه روابط بینالملل و واقعیات جاری کارگشا باشد. رهبران سیاسی همواره باید جانب احتیاط را در ارتباط با کشورهای دیگر رعایت کنند. ماکیاولی معتقد است که هدف وسیله را توجیه میکند و برای رسیدن به هدف خود میتوان از هر روش و وسیلهای استفاده کرد.
خسروشاهی با اشاره به نظریهپردازان عرصه روابط بینالملل گفت: توسیدید یکی از متفکران برجسته رئالیسم ساختاری است که میگوید: «میل به قدرت در ذات بشر نهفته است و صحنه روابط بینالملل نمایشی از رفتار و طبیعت بشری در زندگی خود افراد است». وی اضافه کرد: قدرتمندان آنچه را که میخواهند انجام میدهند و ضعیفان فقط زجر میکشند. از طرفی دیگر جرقه جنگ به دلیل ترس از دیگری است. دلیل جنگ در صحنه روابط بینالملل ترسی است که طرفین از یکدیگر دارند. مورگنتا نیز در این باره میگوید: «جنگ و نزاع در صحنه روابط بینالملل ریشه در عوامل بیولوژیکی انسان دارد». همچنین، نظریه سیاست بینالملل میگوید اگر سیاستمداران صلحطلبی نیز باشید؛ وقوع جنگ یک امر متحمل است.
مهدی خسروشاهی با بیان اینکه رسانههای روسی اظهار میکنند که طرفدار صلح هستند، گفت: زیادهخواهی ناتو روس را وارد جنگ با اوکراین کرد. نزاعی که در دنیا وجود دارد، به دنبال تطهیر چهرهها و سیاه کردن چهرههاست. جنگ رسانهای دنیا بر سر این موضوع است و تمام تلاش رسانهها این است که به بازنمایی واقعیتها بپردازند؛ اما این رسانهها هستند که انتخاب میکنند ما کدام بخش از واقعیات را ببینیم.
وی تأکید کرد: اگر اوکراینیها در چندین سال گذشته زرادخانههای اتمی خود را از دست نداده بودند، روسیه فرصت حمله به اوکراین را پیدا نمیکرد. چراکه اوکراین نیز از توان اتمی برخوردار بود. پس باید دولتها برای تأمین امنیت خودشان، خودیاری انجام دهند. کنت والتز میگوید: «رفتار دولتها در صحنه روابط بینالملل بر اساس توانمندی افراد است.
مهدی خسروشاهی در خصوص راهحلها از دیدگاه صاحبنظران ارتباطات گفت: برای ایجاد ثبات در صحنه روابط بینالملل باید یک نظام دوقطبی ایجاد شود. به همین سبب موازنه قوا ایجاد و کشورها کمتر دچار جنگ با یکدیگر میشوند. مورگنتاو نیز در این زمینه معتقد است که دنیا باید به سمت نظام چندقطبی پیش برود و حتی نظام دوقطبی نیز پاسخگو نبوده و در مقابل آنها لیبرالها و نئولیبرالها میگویند موشکها و ابزار جنگی تأثیری ندارد و نظام همکاری نتیجهبخش است.
خسروشاهی در پایان درباره جایگاه ایران در این شرایط گفت: دولتهای شرقی و غربی همواره یک وضعیتی داشتند که میتوانست مورد نزاع و درگیری قرار بگیرد. به این معنا که در حال حاضر روسها منافعشان را در ایران میبینند و آمریکاییها نیز منافع خود را در ایران میبینند. جنگی که در اوکراین رخ داد باید درس عبرتی برای ایران باشد تا بتواند چه از طریق اتخاذ سیاستهای درست در صحنه روابط بینالملل و چه از طریق ایجاد فرآیندهایی برای سرمایهگذاری سایر کشورها و چه از طریق روند خود اتکایی و خودیاری خودش را به حدی قوی کند که اجازه حمله قدرتهای منطقهای و جهانی را ندهد.
وی افزود: یکی از مهمترین موضوعاتی که همیشه در کشور ما مطرح بوده، قضیه امنیت است که از طرف سایر کشورها مورد تهدید قرار نگیریم. به دلیل اینکه ما یک کشور ایدئولوژیک محسوب میشویم و کشورهای ایدئولوژیک همیشه به واسطه عقایدشان مشکلاتی دارند؛ ایران باید به شدت در صحنه روابط بینالملل با احتیاط و جانبدارانه حرکت کند که هیچگاه جنگ به داخل مرزهای کشور وارد نشود. سیاست ما باید یک سیاست رئالیستی همراه با جانبداری باشد تا بتوانیم در صحنه روابط بینالملل به بقا و دوام آوردن فکر کنیم.
در انتهای جلسه نیز، به تمامی سؤالات علاقهمندان در این حوزه پاسخ داده شد.
نظر خود را بنویسید