روابطعمومی دانشگاه سوره- هنر صنایعدستی ایرانی علاوه بر آنکه در جهان آوازه پرطنینی از ایران را از آنِ خودکرده است، یک دانش و علم محسوب میشود که جز به تحصیل و آموزش آکادمیک این رشته، به عمق غنای آن پی برده نمیشود. بدین ترتیب کتابهایی که در رشته صنایعدستی وجود دارند یکی از مهمترین منابع ماندگار و اصیل برای ارتقای این دانش، تاریخ و آینده این علم هستند و طبیعتاً استادان و چهرههای علمی این حوزه، منابع نگارش و تدوین این کتابها خواهند بود. به بهانه چاپ و انتشار کتاب جدید دکتر مهران هوشیار؛ دانشیار پایه 25 دانشکده هنر دانشگاه سوره با او دراینباره گفتگو کردیم.
پیشازاینکه وارد موضوع کتاب شویم، خاستگاه رشته و هنر صنایعدستی کجاست و چه جایگاهی در جامعه دارد؟
واقعیت این است که رشته صنایعدستی علیرغم مبانی نظری و مفاهیم تئوری از مناظر تاریخی، محتوایی، شکلی و رویکردهایی که این مفهوم را با ساختارهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی مرتبط میکند همچنین ویژگیهای زیباییشناسی فلسفی و...، جزء موضوعاتی است که متأسفانه در قالب پژوهشهای علمی کمتر به آن پرداختهشده است. شاید دلیل این کمرنگ بودن و نادیده گرفته شدن، این است که حوزه صنایعدستی آنقدر با زندگی ما ایرانیها پیوند خورده و تنیده شده که گویی کمتر آن را میبینیم و به آن توجه میکنیم. بااینکه هرروز با آن در ارتباطیم امّا ویژگیهای ماهوی آن به چشممان نمیآید و ارزش و جایگاه و پشتوانه غنیای که این مفهوم در تاریخ و فرهنگ ما دارد متأسفانه آنچنانکه شایستهاش است در سطح جامعه؛ چه در سطح مدیران و چه در سطوح مختلف اجتماعی ازجمله محیطهای دانشگاهی خیلی به آن پرداخته نمیشود.
مصداق این حرفم این است که رشته صنایعدستی علیرغم تمام تنوع، گستردگی، جذابیتها و آموزههای مهارتیای که دارد آنچنانکه دیگر رشتههای هنری، مثلاً رشته سینما یا رشته گرافیک، انیمیشن یا نقاشی از طرف دانشجوها استقبال شده و متقاضیان زیادی دارد، متأسفانه بنا به دلایل بسیار ازجمله ضعف در فرهنگسازی و برنامهریزی توسعه محور، جزء کم استقبال ترین رشتهها است. این در حالی است که وقتی دانشجویان وارد این رشته میشوند و با آن قرابت و آشنایی از نزدیک پیدا میکنند تازه متوجه میشوند که چه دنیای زیبا، جذاب، ارزشمند و با پشتوانهای دارد. اساساً صنایعدستی جزء مفاهیمی است که از سه ویژگی عمده برخوردار است: «ابداع»، «اصالت» و از همه مهمتر «نوآوری».
اکنون من در این کتاب بهعنوان آخرین تألیف دانشگاهی خود تا این زمان، سعی کردم این مفاهیم، جذابیت و غنای فرهنگی را تبیین و به مخاطب منتقل کنم. به تعبیر دیگر میتوانم بگویم بادانش، معرفت و تجربهای که در این حوزه دارم و عمر آموزشی و درواقع جوانی خودم را صرف این رشته کردهام، سعی کردم آنچه داشته علمی و اندوخته پژوهشی در حوزه صنایعدستی کسب کردهام را در این کتاب به علاقهمندان منتقل کنم.
کتاب «صنایعدستی، خاستگاهها، دگرگونیها و چشماندازها» چگونه شکل گرفت و ضرورت نگارش این کتاب برای شما چطور احساس شد؟
کتاب جدیدی که تألیف کردم به همتِ انتشارات دانشگاه سوره منتشرشده است و همانطور که اشاره کردید نام آن «صنایعدستی، خاستگاهها، دگرگونیها و چشماندازها» است و درواقع کتابی است که برای آشنایی با مفاهیم بنیادین در رشته صنایعدستی تدوین و چاپشده است.
این کتاب با توجه به عنوانی که دارد، هم به پشتوانهها و اصالت این رشته و هم به ویژگیهای بدیع، نو شدن و تازگی آن در دوران معاصر میپردازد. از طرف دیگر جنبههای کاربردی و نوآورانهاش در شرایط روز را ذیل عنوان چشماندازها مطرح کردهام. درنتیجه سعی کردم هم دیروز، هم امروز و هم فردا را از منظر کارکردی و محتوایی در حوزه صنایعدستی بررسی کرده و در آن تدقیق کنم. این کتاب شامل 10 فصل، حدود ۴۶۰ صفحه با تصاویر رنگی است که پس از تأیید و داوری علمی در شورای پژوهشی دانشگاه منتشرشده است.
گردآوری مطالب آن چطور انجام شد؟
اگرچه بسیاری از اطلاعات این کتاب مربوط میشود به گذشته دور و سابقه دوران آموزشی و تحصیلی و تجربیات ناشی از تدریس من، امّا نگارش و گردآوری اطلاعات کتاب را حدوداً از ابتدای سال 13۹۶ آغاز کردم. بدین ترتیب گردآوری و نگارش کتاب حاضر بیش از چهار سال به روش اسنادی طول کشید و یک سال هم در مرحله داوری و نشر بود. البته این تأخیر هم بیشتر به خاطر دقّت علمی در کار بود. انتشارات دانشگاهی کار را داوری میکند و کتاب توسط چند متخصص ارزیابی و با نظارت به چاپ میرسد. لذا درصورتیکه نقص و ایرادی داشت، برطرف شده و توسط دانشگاه سوره بعد از تائید شورای پژوهشی به زیور طبع آراستهشده و الآن در اختیار مخاطبان و علاقهمندان است که بتوانند از این کتاب بهره ببرند و دانش خود را در این حوزه کاملتر کنند.
آیا کتاب «صنایعدستی، خاستگاهها، دگرگونیها و چشماندازها» نمونه یا مورد مشابهی در ایران داشته؟
این کتاب رویکردی دارد که شاید بتوان ادعا کرد که نمونه مشابهی ندارد و چنین عنوان و کتابی با این سطح از محتوا بدون اغراق تابهحال وجود نداشته و یا دستکم من در این سالها مشابه آن را ندیدم و ضرورت وجود آن را حس میکردم. تنها نمونهای که متخصصان و دانشجویان این رشته میشناسند و البته به لحاظ محتوایی نیز با این کتاب بسیار متفاوت است، شاید کتاب «صنایعدستی کهن ایران» نوشته «هانس وولف» و ترجمه «سیروس ابراهیمزاده» است. با این تفاوت که تاریخ چاپ آن به بیش از چهل سال پیش باز میگردد و طی این سالها بارها تجدید چاپ نیز شده است. همچنین در باب مقایسه کتاب «صنایعدستی، خاستگاهها، دگرگونیها و چشماندازها» و کتاب «صنایعدستی کهن ایران» باید عرض کنم، آن کتاب بهنوعی یک مستند نگاری در ارتباط با فنون، مهارتها و ویژگیهای شکلی هنرهای سنتی و صنایعدستی است. درحالیکه کتاب «صنایعدستی، خاستگاهها، دگرگونیها و چشماندازها» اتفاقاً به مباحث مهارتی و تکنیکی نپرداخته چون برای آن، بهویژه اگر کتاب آموزشی باشد باید متون متنوع و جداگانهای نوشت که کار تخصصی و کاملاً متفاوتی است.
شما سالها تدریس کرده و سطح دانش و اندوختههای دانشجویان خود را میشناسید؛ از طرفی دانشجویان دانشکده هنر و خصوصاً رشته صنایعدستی نه فقط در زمینه خواندهها و دانستهها، بلکه ازلحاظ میزان خلاقیت نیز قابلشناسایی هستند. با شناختی که از دانشجویان این رشته دارید این کتاب را به چه گروهی از مخاطبان و دانشجویان و مقاطعی توصیه میکنید؟
این کتاب همانطور که ابتدای صحبتم عرض کردم درباره صنایعدستی است و با توجه به اینکه صنایعدستی یک مفهوم کاملاً فرهنگی، تاریخی و اجتماعی بوده و در تمام اقوام و بومها و ادوار از طرف جامعه شناختهشده است، درنتیجه میتوانیم آن را برای تمامی طیف خوانندگان مفید و مناسب بدانیم. در این کتاب سعی کردم با زبانی بنویسم که اگرچه رویکرد پژوهشی دارد و آموزش محور است امّا قابلدرک و فهم برای تمامی سطوح جامعه باشد. درنتیجه اوّلین مخاطب این کتاب تمام علاقهمندان به حوزه صنایعدستی و هنرهای سنتی هستند. اما ازآنجاکه در انتشارات دانشگاهی و با داوریهای استاندارد دانشگاهی چاپشده و از طرفی من مدرس دانشگاه هستم طبیعتاً رویکرد آموزشی این کتاب برای دانشجویان شاید پررنگتر و قابلاستفادهتر باشد. بدین ترتیب میتوان گفت تمامی علاقهمندان و بهطور ویژه دانشجویان تمام مقاطع تحصیلی از کاردانی تا کارشناسی ارشد به کمال میتوانند از این کتاب بهره ببرند.
همچنین همانطور که اشاره کردم ازآنجاکه این کتاب مورد مشابهی طی این سالها نداشته و رویکرد آموزشی آن مشهود است، از این منظر میتوانم بگویم که کتاب «صنایعدستی، خاستگاهها، دگرگونیها و چشماندازها» میتواند یک مرجع آموزشی برای استادان و مدرسین رشتههای صنایعدستی و شاید هنرهای اسلامی یا گروهها و زیرشاخههایی که مباحث مرتبط با هنرهای سنتی در واحدهای درسیشان است باشد.
طرح روی جلد این کتاب و البته رنگ زرد آن در ابتدا نظر خود من را جلب کرد. در طراحی و انتخاب عکسها چه مواردی را در نظر گرفتید؟
در ارتباط با طرح جلد کتاب باید بگویم ایده اوّلیه را خودم داشتم که پیشازاین در قالب پوسترِ روز جهانی صنایعدستی کارکرده بودم. در مرحله بعدی با انتشارات دانشگاه آقای روزبهانی درباره طرح مشورت کردم و باتجربهای که در حوزه طراحی جلد و گرافیک داشتند درنهایت بهصورت مشترک به چنین طرحی رسیدیم.
انتخاب عکسها و تصاویر و رنگبندی را خودم انجام دادم. اما نهایتاً رسیدیم به یک طرحی با زمینه زرد درخشان. البته این نگرانی را هم داشتم که این رنگ خاص در چاپ، کیفیت موردنظر را به دست نیاورد، ولی خوشبختانه با حساسیت و نظارتی که در کنترل کیفیت وجود داشت، چاپ جلد بهخوبی انجام شد و نتیجه مقبول بود. همچنین انتخاب رنگ زرد را به دلیل درخشش و تلالو نورانی که شخصاً برای هنر و بهخصوص هنرهای سنتی قائل هستم ترجیح دادم و فکر میکنم که این رنگ میتواند نمادی از این درخشش فرهنگی و درواقع پشتوانههای تاریخی ما باشد.
همینطور تصاویری هم که در کنارش آمده نکات قابلتوجهی دارد. چون مفهوم اصلی صنایعدستی ربطی به جغرافیا ندارد چراکه در مورد رشته صنایعدستی میتوانیم بگوییم یکی از اوّلین مفاهیمی است که انسان با تفکر و تعقل خودش برای رفع نیازهای مادی و معنوی به آن رسیده پس درنتیجه این مفهوم مربوط به تاریخِ بشریت است. من سعی کردم نمونه تصاویری را انتخاب کنم که هم از حوزه ایران باستان و هم از حوزه فرهنگهای غیر ایرانی باشد که هم تنوع رشته صنایعدستی را بتواند نشان دهد و هم گستردگی جغرافیایی آن را. از سوی دیگر کارکردهای متنوع آن اعم از مادی و معنویاش را نمایان کند و درنتیجه مجموع تصاویری هم که در این کتاب قرار دادهشده از این زاویه انتخابشده است.
در پایان اگر نکتهای را لازم میدانید که به آن اشاره شود عنوان کنید.
من لازم میدانم از طریق این لطفی که شما برای انجام مصاحبه میکنید از بزرگان و پیشکسوتان این حوزه که همگی استادان مستقیم و با واسطه من بودند، دعوت کنم تا این کتاب را مطالعه کرده و با نقد عالمانه خود، ایرادات و نواقصی که حتماً در آن هست را به من گوشزد کنند. این اثر حتماً قابل اصلاح است و با نقد و ارزیابی دقیقی که بهصورت علمی انجام میشود امیدوار باشیم که در آینده در چاپهای بعدی و در ویرایشهای آتی این نواقص با همافزایی متخصصین و علاقهمندان، روز به روز کمتر شود و درنهایت تبدیل به یک مرجع معتبر و قابلاستفاده برای آیندگان و نسلهای بعد ایران عزیزمان باشد.
در انتها وظیفه خود میدانم از تمامی اعضای محترم شورای پژوهشی، خانم دکتر طباطبایی و همکاران محترم معاونت پژوهشی دانشگاه، همکار عزیزِ انتشارات؛ آقای روزبهانی و درنهایت از توجه و همراهی آقای دکتر فلاحی در ویرایش فنی کار کمال سپاسگزاری را کرده و ضمن گرامیداشت یاد و جایگاه همکار و استاد خوبِ گروه صنایعدستی دانشگاه سوره؛ مرحوم دکتر عبدالکریم عطارزاده، این کتاب را به استاد اوّل خودم مرحوم دکتر غلامعلی حاتم تقدیم کنم.
برای خرید و دانلود کتاب «صنایعدستی، خاستگاهها، دگرگونیها و چشماندازها» روی لینک زیر کلیک کنید.
https://taaghche.com/book/140904
نظر خود را بنویسید