منتظر باشید تا صفحه کامل بارگذاری شود
غیرفعال کردن حالت بارگذاری
×

مشاهده خبر

کرسی ترویجی با عنوان «بررسی مؤلفه روایت در قصه‌گویی و تأثیر آن در شکل‌گیری و بازسازی طرح‌واره‌های کودکان بر اساس نظریه رشد شناختی پیاژه» برگزار شد.

به گزارش روابط‌عمومی دانشگاه سوره به نقل از معاونت پژوهشی کرسی ترویجی با عنوان  «بررسی مؤلفه روایت در قصه‌گویی و تأثیر آن در شکل‌گیری و بازسازی طرح‌واره‌های کودکان بر اساس نظریه رشد شناختی پیاژه» به همت دانشکده هنر و معاونت پژوهشی دانشگاه سوره و همکاری دبیرخانه هیأت حمایت از کرسی‌های نظریه‌پردازی نقد و مناظره شورای عالی انقلاب فرهنگی برگزار شد.

این نشست در روز 16 اسفندماه 1401ساعت 11:30 تا 13:30 به شکل حضوری در سالن کنفرانس دانشگاه سوره برگزار شد.

در این نشست، استاد شکوفه ماسوری، عضو هیأت علمی دانشکده هنر دانشگاه سوره به‌عنوان ارائه‌دهنده؛ دکتر عطاءالله کوپال، دانشیار دانشگاه آزاد اسلامی و دکتر کاظم نظری، استادیار دانشکده هنر دانشگاه سوره ، به‌عنوان ناقد و استاد فرزاد معافی غفاری، عضو هیأت علمی دانشگاه سوره، به‌عنوان دبیر جلسه حضور داشتند.

بعد از پخش آیاتی از کلام‌الله مجید و سرود جمهوری اسلامی ایران، استاد معافی غفاری ضمن خیرمقدم به استادان و دانشجویان حاضر در جلسه،  از استاد شکوفه ماسوری درخواست کرد تا به ارائه مقاله خود بپردازد.

ماسوری در ابتدا این‌طور آغاز کرد: مقاله‌ای که انتخاب کردم میان‌رشته‌ای بین تئاتر و ادبیات نمایشی‌ و روانشناسی است. پیاژه معتقد است که رشد مرحله‌ای است و در‌ دیدگاه رشد در روانشناسی دو نوع نظر بنیادین وجود دارد؛کسانی که عقیده دارند رشد پیوسته و عده‌ای که عقیده دارند رشد مرحله‌ای است. به عقیده افرادی که معتقدند رشد مرحله‌ای است، اگر یک مرحله طی نشود امکان ندارد کودک به مرحله دیگری راه پیدا کند و این مراحل از بدو تولد تا ۱۱ سالگی پیش می‌رود و تا ۱۸ سالگی مرحله چهارم رشد پایان می‌پذیرد و نکته مهم این است که پیاژه به مرحله‌ای بودن رشد اعتقاد راسخ دارد.

وی در ادامه درباره مرحله پیش عملیاتی کودکان صحبت کرد و افزود: به عقیده پیاژه از ۲ تا ۱۲ سالگی پیش‌عملیاتی شروع می‌شود و مرحله عملیات عینی از ۷ تا ۱۱ سالگی شروع می‌شود و مرحله عملیات سوری یا انتزاعی از ۱۱ سالگی تا ۱۸ سالگی ادامه دارد. اولین ویژگی این است که کودک می‌تواند نگهداری ذهنی کند به این معنی که می‌تواند چیزهایی را در ذهن خود نگه دارد و از آن اقتباس‌هایی داشته باشد.

دومین ویژگی این است که برگشت‌پذیری را نمی‌فهمد. به‌طور مثال اگر کودکی را از خانه به سمت خانه مادربزرگ خود که کوچه بفرستیم برای برگشتن به مشکل برمی‌خورد و این ویژگی سن پیش‌عملیاتی است. ویژگی دیگر تقلید تأخیری است یعنی ممکن است یک الگو را از یک رفتار کسب کند اما با تأخیر آن را نشان دهد که مربوط به سن پیش عملیاتی است.

وی در ادامه افزود: در این مقاله مهم‌ترین مسئله این است که ما مفهوم طرح‌واره را متوجه شویم، طرح‌واره یا schema همان چیزی است که در کودکی برای انسان‌ها مهارت‌های زندگی کردن را درهم‌آمیخته است. مهم است که بدانیم طرح‌واره‌ها طی بازی شکل می‌گیرند و محیط در آن نقش بسیاری دارد. موضوع این است که دنیای کودکان محدود است و هرلحظه در حال جذب اطلاعات هستند و این اطلاعات جدید در بازسازی طرح‌واره‌ها نقش مهمی دارند. اینکه بدانیم که در دنیای کودکی برخلاف دنیای بزرگ‌سالی کودکان مدام در حال تغییر طرح‌واره‌ها هستند اما در بزرگ‌سالی برای تغییر این الگوها و طرح‌واره‌ها احتیاج به تراپیست دارند، نکته بسیار قابل‌توجهی است.

شکوفه ماسوری درباره کارکردهای روایت اذعان کرد: روایت شیوه استدلال و بازنمایی است و خود روایت می‌تواند راجع به جهان صحبت کند و بر اساس تجربیات آدم‌ها می‌توانند روایت را به وجود بیاورند. راویان روایت هم بسیار در ساختن طرح‌واره‌ها نقش مهمی دارند. راوی در روایت یک متغیر است و در قصه‌ها این متغیر بسیار مهم می‌شود. دو نوع راوی وجود دارد، یک راوی مزاحم و یک راوی دیگر که پنهان عمل می‌کند و باعث می‌شود کودک خود کشف و شهود کند.

در انتها ماسوری در خصوص اینکه روایت‌های ما چه کاری با طرح‌واره‌ها می‌کنند گفت: این روایت‌ها از چیزهایی که خواندیم یا دیدیدم یا چیزهایی که درون داستان یا بیرون داستان به وقوع پیوستند نشئت می‌گیرند و ما باید این نتیجه‌گیری را داشته باشیم که کودکان در ساختن طرح‌واره باید مراحلی را طی کنند. قصه‌ها یا روایت‌های درون آن می‌توانند این گذار را تند یا کند کنند و می‌توانیم نتیجه بگیریم که قصه‌ها می‌توانند در شکل‌گیری ‌طرح‌واره‌ها نقش اساسی داشته باشند. یعنی کودک با شنیدن قصه بدون آن‌که تجربه عینی آن را داشته باشد می‌تواند طرح‌واره خود را تغییر دهد. روایت‌های درون قصه می‌توانند همان کاری را بکنند که کودک از طریق تجربه عینی به دست می‌آورد.

در ادامه جلسه دکتر کوپال در نقد مقاله حاضر بیان کرد: در چکیده و نتیجه‌گیری مقاله آمده است که قصه می‌تواند ابزار رشد کودکان را فراهم کند، بهتر است در قسمت نتایج، اوامر بدیهی آورده نشود. این نتیجه‌گیری به نظر من امری بدیهی است. در بخش نتیجه‌گیری مقاله وزین سرکار عالی نوشته‌شده است که نگارنده معتقد است در روند قصه‌گویی تجربه‌های فردی کودکان غنی می‌شود، این به نظر من نمی‌تواند یک نتیجه‌گیری باشد بلکه یک فرضیه است و از طریق استدلال باید اثبات شود.

وی افزود: دیگر آنکه نگرش استاد گرامی درباره نظریه پیاژه کمی قدیمی است و آخرین نظریه‌های پیاژه نزدیک به پنجاه سال پیش‌گفته‌شده است. بر همین اساس من معتقد هستم که این نظریه بسیار جنبه انتزاعی دارد و چیزی که می‌توانست این مقاله را از انتزاع دربیاورد اشاره به مصداق است و نتیجه‌گیری ما باید وابسته به مصادیقی باشد که پژوهشگر آن را پس از توصیف تحلیل کرده باشد. به نظر بنده در حال حاضر اولین تماس کودک با روایت در دنیای انیمیشن شکل می‌گیرد و قصه‌های انیمیشن است که امروزه انگاره‌ای از روایت را برای کودکان می‌سازد.

در ادامه نشست، دومین منتقد یعنی دکتر کاظم نظری به نقد خودپرداخت و افزود: به عقیده من، پیاژه خود یک سری اشتباهاتی دارد که عنوان شد و بهتر است از نویسندگان نوین در تحقیقات آتی در این زمینه استفاده شود. ما به دنبال مهارت و ارتباط روایتی هستیم که شما در طرح نامه عنوان می‌کنید که حتماً باید این مهارت‌ها شکل بگیرد اما خب چه ارتباطی می‌تواند با قصه و روایت داشته باشد؟ چه تأثیراتی دارد؟ در اینجا ما به‌عنوان خواننده مقاله شما باید آن‌ها را دنبال کنیم تا نتایجی که شما فرمودید را بتوانیم بپذیریم و بتوانیم بگوییم که به علم ما اضافه‌شده است.

شکوفه ماسوری در دفاع از سخنان خود گفت: یک طرح‌واره‌ای داریم به اسم طرح‌واره بلند کردن، در مقاله گفته‌شده مثلاً اولین بار کودک متوجه می‌شود که اسباب‌بازی را می‌تواند بلند کند پس او در حال واردکردن اسباب‌بازی به درون طرح‌واره بلند کردن است و این پدیده جذب است؛ حال کودکی که دارای طرح‌واره بلندکردن است ممکن است به تجربه یاد بگیرد که برخی چیزها را می‌تواند به‌راحتی  فقط با دو انگشت بلند کند و برخی چیزها را فقط با کف دستش و برخی چیزهای دیگر مانند گرما یا سرما را نمی‌تواند بلند کند (به‌عنوان مفهوم آن‌ها) به‌این‌ترتیب طرح‌واره بلند کردن اصلاح می‌شود تا واقعیت با طرح‌واره انطباق پیدا کند.

وی در انتها افزود گمان می‌کنم مثال‌هایی که زده شد نوع و اصول کلی طرح‌واره را روایت کرد و صحبت بیشتر نگاه‌های تخصصی متناسب با موضوع تحقیق است و اگر مقاله کیفی نوشته می‌شد باید متغیرها دقیق‌تر عمل می‌کرد.

 

 

 

اشتراک در:

کلمات کلیدی: دانشگاه سورهکرسی ترویجی «بررسی مولفه روایت در قصه گویی...» برگزار شد

نظر خود را بنویسید