ششمین نشست علمی هفته معمار با عنوان «کارگاه طراحی معماری درونزا» در دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه سوره برگزارشد.
به گزارش روابطعمومی دانشگاه سوره و به نقل از معاونت پژوهشی، در آخرین روز از برگزاری سلسله نشستها در دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه سوره، در روز شنبه شانزدهم اردیبهشتماه ۱۴۰۲ نشست علمی با عنوان «کارگاه طراحی معماری درونزا» به سخنرانی دکتر سید غلامرضا اسلامی بهصورت حضوری و غیرحضوری به از ۹ تا ۱۲.۳۰ در این دانشکده برگزار شد.
در آغاز این سخنرانی دکتر اسلامی درباره سطوح برخورد با موضوع بحث این نشست بیان کرد: سطوح برخورد با درونزایی متفاوت است. این برخوردها میتوانند از هنرستان آغاز شوند و تا دانشگاه و حتی در مدارج علمی بالاتر نیز بیان شوند و همچنین میتوان در تکتک این مباحث به عمق رفت و آنها را موشکافی کرد.
دکتر اسلامی درباره مسئله درونزایی ادامه داد: درونزایی آنقدر مسئله مهمی است که میتوان با آن کرسی نظریهپردازی را گذراند. وی افزود: درونزا و درونزایی به معنی توسعه دادن از درون چیزی نیست بلکه هر نوع توسعه میتواند یک نوع از درونزایی باشد؛ گویی که کنفیکون کردن هر آنچه هست میتواند به توسعه درونزا بیانجامد.
او درباره رابطه معماری و انسان توضیح داد: همه برنامهها و هر آنچه انسان از آنها بهره میگیرد از طرفی به انسان بازمیگردد یعنی در حقیقت هرآن چه هست باید قابلاستفاده برای انسان باشد. او ادامه داد: معماری نیز بهعنوان رشتهای که نیمی از آن به دنیای هنر تعلق داشته و نیم دیگر آن متعلق به دنیای علم است، در اختیار انسان قرار میگیرد بهطوریکه بهوضوح میتوان دید که همه ما در معماری زندگی میکنیم و با آن در تماس هستیم.
او درباره فن آموزگاری و تعلیم دهی پداگوژی توضیح داد: این روش از دنیای تئاتر برخاسته است. در این روش باید کوشید که آن چیزهایی که اکتسابی نیستند را پرورش داد و از آنها بهره گرفت بهطوریکه قابلیتهای انسان پیشرفت کند و دنیای پیرامون خود را در اختیار بگیرد.
دکتر اسلامی در ادامه صحبتهای خود به بیان تفاوتهای مغز و حس پرداخت: حسهای دوازدهگانه که علاوه بر بینایی و چشایی و... شامل حسهایی چون تعادل نیز میشوند، همه میبایست در معماریای که با حس سروکار دارد بازتاب پیدا کند. بهعنوانمثال معماری را نمیتوان صرفاً ایجاد و خلق یک سازه دانست؛ این اثر باید بهگونهای باشد که حس تعلق به فضا را در کاربران ایجاد کند و از طریق ایجاد اتمسفر مناسب این حس را افزایش دهد.
او بابیان مثالی کاربردی بودن بنا را تشریح کرد و گفت: بهعنوانمثال در بناهای قدیمی مثل مسجد شاه اصفهان، نوع ساخت و آکوستیک ایجادشده متناسب باهدف کاربردی آن است اما متأسفانه امروزه حتی میتوان دید که سالنهای تئاتر جدیدالساخت آکوستیک بسیار بیکیفیتی را دارا هستند یا حتی شاید بتوان گفت که اصلاً آکوستیک موردنیاز را ندارند. پس معماری فقط مختص بهتناسب و شکل نیست، بلکه حس و احساس بهطور مستقیم در آن دخیل است.
دکتر اسلامی در ادامه سخنان خود درباره موضوع درونزایی تبیین کرد: درونزایی میتوان به عمق رفت و وقتی در عمق هر چیزی پیش میرویم ابتدا از مرحله چشمی بودن و ظاهری بودن به مرحله حسی بودن میرسیم و سپس به احساس درونی دست پیدا میکنیم؛ گویی که به مکانی مقدس متصل میشویم.
وی در حیث همین موضوع افزود: اگر از علم حصولی به سمت حس و احساس حرکت کنیم، علممان به علم حضوری تبدیل میشود. درونزایی نیز به علم حضوری تعلق دارد. با توجه به اینکه علم حضوری هم علم را داراست و هم شامل حس است، پس درونزایی نیز به قلمرو حسی نزدیک میشود.
او در ادامه صحبتهای خود درباره مغز انسان، با ارائه تصاویری درباره خطاهای مغز انسان سخن گفت: ذهن انسان انواع خطاها را تجربه میکند بهعنوان نمونه خطای بصری. در پی نشان دادن تصاویر و سؤال و جواب با حضار این مسئله مطرح شد که مغز انسان بسیار خطاپذیر است؛ در قلمرو هنر کوبیستها کوشیدند تا به دور سوژه بگردند تا همهی ابعاد آن را ببینند و دچار خطای کمتری شوند.
دکتر اسلامی همزمان با توضیح چیستی ماکتسازی و اهمیت آن گفت: ماکتسازی همان سیمیولیت کردن (simulate) و شبیهسازی است که عین واقعیت را به شکل ماکت درآوردن است. اهمیت این مسئله در آن است که با مشابهسازی میتوانیم به حقیقت نزدیک شویم و آن را بهتر درک کنیم و موردبررسی قرار دهیم. او ادامه داد: مدل فکر کردن انسان باعث تغییر در دیدگاه و قضاوت او میشود همانطور که دیدگاههای سیاسی متفاوت میتواند در نوع نگرش افراد مؤثر باشد.
وی افزود: همین دیدگاه متفاوت را میتوان بین یک فرد مدلساز و یک فرد معمولی نشان داد. مثلاً اگر از دو شخص که یکی از آنها مدلساز است درباره تفاوت انسان و خرچنگ بپرسیم اینگونه پاسخ میدهد که "اسکلت انسان در داخل بدن و ماهیچهها و عضلاتش اطراف آن هستند اما اسکلت خرچنگ در بخش بیرون از بدن او بوده و عضلاتش را در برمیگیرد.
وی افزود: مدلسازی همچنان کمک میکند که آدم بتواند عناصر را هرچه بهتر در کنار هم قرار دهد؛ لطیفهسازها و فکاهیسازها و کاریکاتوریستها بسیار باهوش هستند زیرا که مهارت کنار هم گذاشتن عناصر را به بهترین نحو دارند و از آن بهره میبرند.
دکتر اسلامی درباره موارد دخیل در ساخت یک اثر معماری توضیح داد: معمار یک مؤلف است، متنی که او آن را خلق میکند اثر معماری است و مصرفکننده همان مخاطب است و همچنین بخشی کوچک با دستگاه چهارم نیز دخیل است که همان وزارت خانه است.
وی با صحه گذاشتن بر نیاز به آموزش دانشگاهی معماران بیان کرد: معمار لزوماً باید آموزش ببیند زیرا که معماری باید دارای قانون باشد. از طرف دیگر مخاطبان که همان مردم هستند، در جایگاه مصرفکننده معماری باید فرهنگ مناسب و متناسب را دارا باشند. ازآنجاکه در این رشته ارتباط بین حوزههای مختلف علمی مشهود است، معمار باید در راستای تشخیص و بهرهگیری از آیکیو، ایکیو (هوش هیجانی) و اسکیو (هوش معنوی و اخلاق معنوی) آموزش لازم را ببیند تا بتواند از آنها به بهترین نحو استفاده کند.
او در ادامه مبحث قبل ادامه داد: ایکیو یعنی "دیدن چیزی که وجود دارد و نمایش آن به کسی که باید آن را ببیند." این دقیقاً همان کاری است که میکلآنژ انجام داده است و از او نقل میشود که میگوید "مجسمه را من خلق نکردم، او آنجا بود و من نساختمش و تنها آن را نشان دادم."
دکتر اسلامی با تأکید بر نیاز به پرورش تبیین کرد: در وجود تمام انسانها کدهای ژنتیکی وجود دارد و باید با پرورش آنها را فعال کرد؛ بهعنوانمثال این دقیقاً مثل یکدانه است که در شرایط مناسب رشد میکند و از قوه به فعل درمیآید.
در ادامه این جلسه پس از پاسخ به سؤالات حاضرین در این نشست، کارگاه عملی برای افرادی که بهصورت حضوری در این کارگاه شرکت کردند برگزار شد.
این گزارش به کوشش رهام براری تهیه شده است.
نظر خود را بنویسید