دومین نشست معماریخوانی پادکست معماری در دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه سوره برگزار شد.
به گزارش روابطعمومی دانشگاه سوره، به نقل از معاونت پژوهشی دانشگاه در روز چهارشنبه مصادف با بیستم اردیبهشت ۱۴۰۲ دومین نشست معماری خوانی به همت دانشجویان و استادان دانشکده معماری و شهرسازی برگزار شد.
این نشست معماریخوانی با مساعدت واحد پژوهشی، دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه ســــوره و به سخنرانی دکتر محمدصادق خاجی و با حضور دکتر زکیه سادات طباطبائی از ساعت ۱۱ الی ۱۳ در کتابخانه دانشکده معماری و شهرسازی سوره برگزار شد.
مهناز حجتی معمار و شهر ساز و استاد اسبق دانشگاه سما اندیشه مهمان این نشست و دبیر جلسه آناهیتا سماوات بود.
در ابتدای جلسه آناهیتا سماوات خلاصهای از نشست اول را بدین شکل بازگو کرد: «ما با کتابی مواجه هستیم که مجموعهای از نظریههای سه نظریهپرداز و معمار است . ابتدای کتاب دو دیدگاه رئالیسم و ایدئال گرایانه موردبررسی قرارگرفته است .
در دیدگاه ایدئال گرایانه ما یک سری آرمانها داریم که در راستای آن کمی هم به ادراکات ذهنی و انتزاعی توجه میکنیم.
در دیدگاه رئالیسم به احساسات شاعرانه پایان میدهیم و با نگاهی واقعگرایانه مسائل را موردبررسی قرار میدهیم.
دکارت با بیان این جمله که «تجربههای ما ضمن تجربه ذهنی یک تجربه انتزاعی هم هست» این دو دیدگاه را به هم پیوند داد.
سماوات ادامه روایتگری خود از کتاب پرسشهای ادراک پدیدارشناسی در معماری را با بیان جملاتی از چند معمار فرهیخته ادامه داد و گفت: آلبرتو پرزگومز میگوید: شاید کارکرد اساسی معماری همین است که صحنهای است برای ارتباط فرهنگی.»
یوهانی پلاسما میگوید: مهمترین حس در تجربه معماری فقط حس بینایی ما نیست بلکه حس وجودی ما است.
استیون هال میگوید: من بهنوعی از معماری که باروح من صحبت میکند علاقهمندم.
وی تأکید کرد که در تمامی این جملات کارکرد برنامه فیزیکی کنار گذاشتهشده و به ذات وجودی معماری اشارهشده است.
سماوات مبحث حواس هفتگانه را با بیان جملاتی از یوهانی پالاسما شروع کرد و گفت: شما وقتی تصویر یک سیب را میبینید طعم آن را نمیفهمید، آن طعمی که در ذهن شما متبادر میشود ناشی از تجربهای است که در یکلحظه از زندگی دهان شما را لمس کرده و شما با حس چشایی خود آن سیب را تجربه کردهاید. همچنین معنای شعر در مواجهه شعر و خواننده نهفته است.
در ادامه بخشی از کتاب دست متفکر نوشته یوهانی پالاسما توسط دبیر نشست خوانده شد. سماوات بیان کرد که معماری امروزه تبدیل به وسیلهای برای ادراک بصری ما شده است. درحالیکه ما در مبحث پدیدارشناسی میبینیم که در معماری تمام حواس باید درگیر شود. زمانی که معماری صرفاً تبدیل بهعکس میشود، تبدیل به لبههای تیزی شده است و روح مکانی خود را از دست میدهد.
وی در ارتباط با اثر حس بویایی در فضاسازی معماری افزود: « معماری امروز در برابر آن قدرت عاطفی و تداعی و خیالپردازی بویایی عاری از حس زندگی است. »
مبحث بعدی که به آن پرداخته شد حواس بساوایی در معماری بود. سماوات به تبعیت از کتاب دست متفکر اینگونه بیان کرد: «در کتاب دست متفکر تمثالی از لمس معماری به زیبایی بیانشده است. زمانی که شما دستگیره در را در دست میفشارید در حال دست دادن با معماری هستید، زمانی که صحبت از لمس میشود شما فکر میکنید تنها دست شما درمیان است درحالیکه پای شما عنصری است که در زندگی زمینی شما دائماً در حال لمس و تجربه جهان هستی است.»
دبیر نشست در ادامه به معرفی مهمان دومین جلسه معماری خوانی پرداخت. مهناز حجتی به توضیح سرآغاز فعالیت استودیو «مان» پرداخت و گفت :« استودیو معماری و شهرسازی ما سهساله است، از روز اول شکلگیری آن قرار بر دو مسئله گذاشته شد، قدم اول کانسپت و قدم دوم کارهای اجرایی. در هر دو موضوع معماری و شهرسازی ما از کانسپت شروع میکنیم.
ابتدا کانسپت طراحی میشود و سپس بر اساس طراحی کانسپت نقشههای فاز یک و فاز دو آماده میشود.
پروژههایی که هماکنون در دست داریم طراحی برای روستاهای گردشگری است.
حجتی ادامه داد که موضوع اصلی ما از روستای نوده بام شروع شد. روستای نوده بام در خراسان شمالی واقع است. در ابتدای کار، گروهی برای مطالعات اولیه به این روستا عازم شدند و فاز صفر پروژه شکل گرفت. اما در پی مشایعت و صحبت با ساکنین و اهالی روستا متوجه کاستیها و تناقضاتی در طراحی با نیازهای اهالی روستا شدیم، بنابراین طراحی را مجدد از ابتدا شروع کردیم، چراکه هدف ما طراحی برای مردم بر اساس نیازها و کاربریهای متناسب با سبک زندگی آنها است.»
دکتر خاجی بدین ترتیب به طرح مسئلهای پرداخت و گفت: حکایتی که به تعریف آن پرداختید چگونه بر طراحی شما اثر گذاشته است؟
حجتی اینگونه پاسخ داد: ما در همه جوامع میبینیم که مردم همیشه بهاتفاق نظر نمیرسند و به دستههای متفاوتی تقسیم میشوند.
در طراحی روستای نوده بام بر اساس عوامل طبیعی منطقه دو محله بالا و پایین شکل گرفت. محله پایین بافت قدیمی و متراکم دارد، محله بالا بافت جدیدتری داشته و بیشتر بهعنوان ییلاق استفاده میشود و اهالی آن عموماً ساکنین دائمی روستا نیستند.
باید به ساکنین و بهرهبردار اصلی پروژه احترام گذاشت و طراحی را بر اساس نیازها و رضایت افراد مرتبط با پروژه اعم از بهرهبردار و همسایگان به انجام رساند.»
دکتر خاجی به خوانش قسمتی از کتاب پرسشهای ادراک پدیدارشناسی در معماری پرداخت و سپس بیان کرد: ما بر اساس مجموعهای از اتفاقات نمیتوانیم تمام فاکتورها را درون طراحی بگنجانیم، پس چگونه میتوانیم یک ساختار یکپارچه داشته باشیم؟ به عبارتی چگونه میتوانیم با یک دیاگرام هیبریدی وارد فضاهایی از این جنس شویم که طراحی ما در عین داشتن شاکله اصلی شهرسازی، بتواند رفتارهای مناسبی را هم در پی داشته باشد.
حجتی پاسخ داد: در وهله اول باید نیاز افراد را ببینیم نه صرفاً ایده معماری را .زمانی که افراد با پروژه درگیر باشند به خاطر ایجاد حس تعلق و رضایت، پروژه موفق خواهد بود.
دکتر خاجی افزود: ما در یک فضای شهری قابلیت بیشتری برای تولید دیاگرامهای هیبریدی که احساس را درگیر کنند داریم ، اما وقتی به محدوده و قلمرو خانه میرسیم در حوزه طراحی به پروگرامها کاهش پیدا میکند و پروگرامها در وهله اول اهمیت پیدا میکنند.
سپس حجتی به مقایسه طراحی چند بوتیک هتل در مناطق جغرافیایی مختلف واقع در ایران پرداخت، که به علت جغرافیا و نیازهای متفاوت محل و افراد طراحیهای متفاوتی نیز شکلگرفته است .
در لحظات پایانی جلسه یکی از دانشجویان دانشکده معماری و شهرسازی سوره پرسید: هدف از طراحی روستای نوده بام آیا صرفاً جذب گردشگر بوده و یا احیای سنت و بافت آن منطقه مدنظر بوده است؟
حجتی اینگونه پاسخ داد: طراحی روستاها زیرمجموعه بنیاد مسکن هستند، و بر اساس جدولی که بنیاد مسکن در مورد ماهیت روستاها ارائه میدهد که آیا آن روستا بافت منحصربهفرد و باارزشی دارد، عناصر شاخص دارد، قدمت آن چگونه است، توریست پذیر میتواند باشد و بدین ترتیب ماهیت گردشگری و یا بافت ارزشمند بودن روستاها توسط بنیاد مسکن تعیین میشود.
انتهای جلسه دبیر نشست آناهیتا سماوات ضمن تشکر و قدردانی از حضور مهمان برنامه مهناز حجتی و سخنران نشست دکتر خاجی جلسه را به اتمام رساند.
این گزارش به کوشش الهه میرزائی تهیه شده است.
نظر خود را بنویسید