روابطعمومی دانشگاه سوره- چندی قبل اجرای نمایش نقطهویرگول در سالن قشقایی به پایان رسید، نمایشی که به گفته بسیاری از تماشاگران و منتقدان اثر تماشایی و قابلتأملی بود. به همین بهانه به سراغ «امیر سفیری» کارگردان این نمایش رفتیم تا جزئیات بیشتر تئاتر نقطهویرگول را از زبان او بشنویم.
ایده نمایش نقطهویرگول از کجا شکل گرفت؟
یک روز من بهاتفاق سرکار خانم دیبا سمن قرار بود روی یک نمایش دیگری کارکنیم. خانم سمن جملهای گفت که جرقه اولیه را در ذهن من ایجاد کرد و درنهایت موجب شکلگیری نمایش نقطهویرگول شد. خانم سمن نمایشنامه را نوشت و من نیز همراهی کردم. از لحظه نگارش نمایشنامه تا اجرا حدود یک سال گذشت. ابتدا قرار بود 4 آبان سال گذشته اجرا داشته باشیم که درنهایت این امر به خرداد 1402 موکول شد.
از نکات جالب این نمایش تک پرسوناژ بودن آن است. دراینباره بیشتر برای ما و خوانندگان سوره توضیح دهید؟
ابتدا قرار بود نمایش شکل مستند داشته باشد ولی بنا به دلایلی ازجمله اینکه نمیتوانستم هم کارگردان باشم و هم بازیگر تصمیم گرفتیم نمایش را بهصورت تک پرسوناژ با بازی خانم سمن اجرا کنیم. همانطور که دوستان و علاقهمندان تئاتر میدانند نمایش تک پرسوناژ بسیار سخت است زیرا باید مراقب بود تا نمایش از ریتم نیفتد، فضاسازیها خوب و تمپو بازیگر درست باشد. تمام تلاش خود را به کار گرفتم تا در کارگردانی این اتفاق رخ دهد. نه بهعنوان کارگردان که بهعنوان مخاطب و البته کسی که شاهد نقد و نظر تماشاگران بود عرض میکنم که خانم سمن هم بینظیر بازی کرد.
اگر اشتباه نکنم حدود یک ماه اجرا داشتید و اتفاقاً در فضای مجازی هم تبلیغات تئاتر شما حسابی دستبهدست شد. استقبال مخاطبان چطور بود؟
خوشبختانه مخاطبان و تئاتردوستان خیلی خوب از نمایش نقطهویرگول استقبال کردند. ما روزهای یکشنبه 50 درصد تخفیف دانشجویی داشتیم که همین مسئله کمک کرد تا افراد بیشتری به سالن قشقایی مجموعه تئاتر شهر تشریف آورده و تئاتر ما را تماشا کنند. بالاخره همه ما در این جامعه زندگی میکنیم و با شرایط و سختیهای اقتصادی این روزها آشنا هستیم. خیلی طبیعی است که در این شرایط تماشاگر از تئاتر فاصله بگیرد. من و تمام عوامل دستاندرکار تئاتر نقطهویرگول تلاش کردیم یک اثر حرفهای و موردپسند مخاطبان عزیز را به روی صحنه ببریم. امیدوارم که موفق بوده باشیم.
آیا در حاشیه این نمایش با ماجرای جالب یا خاطرهانگیزی روبهرو شدید؟
بله اتفاقا از این قسم ماجراها کم نداشتیم. مثلاً در یکی از اجراها تماشاگری بهشدت تحت تأثیر قرار گرفت و حالش بد شد. از این قبیل اتفاقات کم نداشتیم؛ خوب تئاتر است دیگر و همین مسائل باعث متفاوت شدن هنر نمایش از دیگر هنرها میشود.
شما به گذاره مهمی اشاره کردید، «هنر نمایش». چرا به گمان عدهای ورود به این عرصه پول و پارتی میخواهد؟
پاسخ این پرسش را با خاطرهای از خودم برایتان میگویم. روزی که من وارد شدم اصلاً پول نداشتم که بلیت اتوبوس بخرم چه برسد به اینکه آن را بهانه ورودم به هنر قرار دهم. هر روز از نیاوران تا آزادی پیاده میرفتم. خسته میشدم اما چون عاشق این هنر و هدفم بودم لذت میبردم. متأسفانه الآن به شکلی شده که خیلیها میخواهند در مدتی کوتاه بهجایی برسند. باید این سؤال را از خودمان بپرسیم: آیا کسانی که با پول وارد میشوند ماندگار خواهند شد؟ ماندگاری مسئله مهمی است و از آن مهمتر اینکه بدانیم برای چه به تئاتر یا بازیگری علاقه داریم. هنرمند میخواهد اثری خلق کند تا ماندگار شود و تأثیرگذار باشد، حتی روی یک نفر.
بهعنوان یک حرفهای عرصه تئاتر یادگیری آکادمیک را مؤثر میدانید یا آموزش کلاسیک مبتنی بر تکرار و تمرین؟
هر دو اینها خوب و لازم است. درس خواندن مبحث جداگانهای است که میتواند مکمل بسیار خوبی برای رسیدن به جایگاه اجتماعی و فرهنگی باشد. ولی از همه اینها مهمتر پشتکار و تلاش مهمترین اتفاقی است که میتواند برای هرکسی در هر رشتهای رخ دهد. مهم نیست تئاتر میخوانید یا نه اگر پشتکار نباشد هر رشتهای هم که بخوانیم به نتیجه نخواهد رسید. در کنار آن باید به کاری که میکنیم ایمان داشته باشیم. اگر هرروز به آرزوهایمان ایمان داشته باشیم حتماً به جایگاه خوبی میرسیم.
آقای سفیری از دوران دانشجوییتان در دانشگاه سوره بگویید؛ چه سالی وارد سوره شدید؟
از سال 1381 در دانشگاه سوره با دانشجویان تئاتر کار میکنم؛ آن زمان با هومن شباهنگ و بسیاری دیگر از دوستان هنرمند در پایاننامههای دانشجویی بازی میکردم. در یکی از همان روزها اتفاق جالبی افتاد؛ ماجرا ازاینقرار بود که میخواستیم در پایاننامه یکی از دوستان دانشجو بازی کنیم، روز اجرا یکی از بازیگرها تماس گرفت و گفت: نمیتواند برای اجرا بیاید. نمایشنامه ادوارد آلوی بود که بسیار خوب و دوستداشتنی است. دو کاراکتر داشت. این باعث شد که من آن نمایش دو پرسوناژی را بهصورت تک پرسوناژ اجرا کنم که بسیار دشوار و تا حدی ترسناک بود. ولی بههرحال انجام شد و بسیار موردپسند قرار گرفت.
ظرفیتهای دانشگاه سوره در حوزه تئاتر را چگونه ارزیابی میکنید؟
همیشه به دانشجویان و دوستان عزیزم توصیه میکنم قدر و ارزش پلاتوهای دانشگاه را بدانند و هرروز در آنجا تلاش و تمرین کنند و دست به خلاقیت در بازیگری، کارگردانی، فیلمسازی و نویسندگی بزنند. من میدانم شرایط بهخصوص در کار هنر بسیار سخت شده است ولی باید برای رسیدن به موفقیت تلاش کرد. من در دانشگاه سوره مدیون خیلیها هستم خصوصا به همهکسانی که به من آموختند و اجازه تجربه کردند دادند. باید یک روزی ادای دین کنم به تمام دوستان دانشجو و استادان عزیز و محترمی مانند استاد چرمشیر، استاد عبداللهی و دیگران. بسیاری از آنها اکنون فیلمسازان، کارگردانان، بازیگران و صحنه آراهای مطرح تئاتر، سینما و تلویزیون ایران هستند. دانشگاه سوره و استادان آن چنین فرصتی را در اختیار من گذاشتند تا بتوانم آنجا کارکنم. این برای من بسیار مهم و لذتبخش است و همیشه قدردان دانشگاه از سال 81 تا به امروز هستم.
مطلع هستم که شما علاوه بر کارگردانی و بازیگری تئاتر دستی هم بر فعالیتهای تلویزیونی و سینمایی دارید. مختصری هم درباره این فعالیتها بگویید.
ورود من به فعالیت حرفهای نمایش از سال 82 بهعنوان بازیگر در تئاتر لوبیای سحرآمیز بود که برای مخاطب کودک در فرهنگسرای ارسباران اجرا شد. از سال 83 فعالیت حرفهای من بهعنوان بازیگر نقش اول تئاتر آغاز شد و تا امروز هم ادامه دارد. در تمام این سالها در کارهای مختلف تئاتری، سینمایی و تلویزیون حضور داشتم که برخی از آنها عبارتاند از:
فیلمهای: کلانتری غیرانتفاعی، دلم می خواد، کلاهبردار، در میان ابرها، دویدن در میان ابرها، وقتی همه خوابیم، طهران تهران و سریالهای بینشان، شبکه مخفی زنان، خانواده دکتر ماهان، عملیات 125 (فصل سوم) ، یکلحظه دیرتر، روزی روزگاری شاهآباد، سرزمین کهن، قصههای تبیان، هفتسین، پلاک شماره 2 و ...
حضور در فیلم کوتاه ازدسترفته و نمایشهای چندتکه لغزان، داستانهايي از بارش مهر و مرگ، تراژدی زمین، جوهر گوگرد، من یک موجود بلوتوثیام، فرود اضطراری حواصیل روی پشتبام خانه موزیسین، عباس، شاهزاده کوچک، بیماری خانواده میم، دوشس ملفی، سه ظرف خالی، مکبث، وقتی ما تئاتر کار میکنیم، حکایت طبیب اجباری، سفر اینانا، آنها، ساحل نجات، قضیه تراخیس و ...
علاوه بر آن نوشتن نمایشنامههای آکواریوم، هدیه جشن سالگرد، یرما، سکوت، پیکر زن همچون نبرد را بر عهده داشتم. در سایر زمینهها نیز فعالیتهایی را تجربه کردم که شامل موارد زیر است:
انتخاب بازیگر در فیلم آقای احمدی و یک سفر ساده و سریالهای گمشده، زندگی از نو، از سرنوشت
بازیگردانی در فیلم آقای احمدی و یک سفر ساده و سریال زندگی از نو
گویندگی در فیلم شیرین زندهیاد عباس کیارستمی
و دستیار کارگردان استادانی همچون یدالله صمدی، افشین هاشمی، هنگامه مفید، مرضیه محبوب و راما قویدل
همچنین در این دوران تجربه اجرا نمایش در پاریس، بروکسل و آمستردام را کسب کردم.
از شما برای فرصتی که به این مصاحبه اختصاص دادید صمیمانه سپاسگزارم. اگر نکتهای دارید با خوانندگان ما درمیان بگذارید.
از شما هم ممنونم که این فرصت را در اختیار بنده قرار دادید. در پایان لازم میدانم از مجموعه تئاتر شهر که در طول نمایش نقطهویرگول همکاری فوقالعادهای داشتند قدردانی کنم و بهطور خاص از آقای دکتر نظری، آقای طاهری عزیز و مرکز هنرهای نمایشی. همه این عزیزان و مجموعهها باعث شدند تا نقطهویرگول در تئاتر شهر اجرا شود.
گفتوگو و تنظیم: مینا صفدری
نظر خود را بنویسید