بیست و هفتمین کرسی ترویجی با عنوان «پدیدارشناسی ویروس کرونا و سواد رسانهای در ایران» به ابتکار معاونت پژوهشی و دانشکده فرهنگ و ارتباطات سوره، روز سهشنبه 16 آبان سال جاری در ساختمان مرکزی این دانشگاه برگزار شد.
به گزارش روابطعمومی دانشگاه سوره به نقل از معاونت پژوهشی در این کرسی که با ارائه «دکتر امیدعلی مسعودی» دانشیار دانشکده فرهنگ و ارتباطات دانشگاه سوره، نقدِ «دکتر داود نعمتی انارکی» دانشیار دانشکده ارتباطات و رسانه دانشگاه صداوسیما و دبیری و نقدِ «دکتر یوسف خجیر» استادیار دانشکده فرهنگ و ارتباطات دانشگاه سوره برپا شد، موضوع پدیدارشناسی ویروس کرونا و سواد رسانهای در ایران موردبحث و بررسی قرار گرفت.
دکتر امیدعلی مسعودی بهعنوان ارائهکننده و آغازگر این نشست بابیان اینکه این پژوهش قبلاً بهصورت مقاله در دو فصلنامه علمی-پژوهشی «نامه فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق(ع)» منتشرشده است اظهار کرد: پس از چاپ، تغییراتی اعمال شد و سعی کردم در این نشست با آن اصلاحات موارد را مطرح کنم که امیدوارم در قالب یک مقاله جامع یا کتاب در آینده منتشر شود.
وی مسئله پدیدارشناسی ویروس کرونا و الزام سواد رسانهای را بهعنوان شاخصهای اصلی این بحث موردتوجه قرارداد و گفت: جهان در زمستان سال 1398 خورشیدی و 2020 میلادی شاهد یک پدیده عالمگیر بود که موجب شد اشکالاتی در زندگی روزمره و ارتباطات بینالملل ایجاد کند، بهطوریکه شرایطی پدید آمد که حتی مسابقات ورزشی را تحت تأثیر قرارداد و بسیاری از آنها بدون تماشاگر برگزار شدند، یا سبب شد اجتماعات و پروازهای هوایی و مشاغل مرتبط با صنعت گردشگری لغو شوند. متأسفانه در همین مدت جمعیت زیادی بیمار شدند و عده زیادی از مردم دنیا جان باختند.
دانشیار دانشکده فرهنگ و ارتباطات سوره، بابیان اهمیت و کارکرد فضای مجازی در دوران کرونا و عبور از آن گفت: اگر امکانات فضای مجازی نبود بهمراتب ممکن بود اتفاقات خیلی ناگوارتری پدید آید. در این میان افراد مختلف و صاحبنظر دیدگاههای گوناگونی به لحاظ شناخت خود پدیده و اهمیت حضور در فضای مجازی و الزام سواد رسانهای داشتند و در این رابطه نکات مهمی را مطرح کردند. ما نیز سعی کردیم در این پژوهش راهکارهایی را ارائه دهیم و برای همین منظور از نظرات و دیدگاههای 10 نفر از صاحبنظران و فیلسوفان معتبر که برخی از آنها را بهخوبی میشناسیم بهرهمند شدیم، سپس به سراغ متخصصان حوزه رسانه و سواد رسانهای رفتیم و از منظر آنان به این موضوع نگاه کردیم.
این پژوهشگر و مدرس حوزه ارتباطات خاطرنشان کرد: مسئله مهم این است که دیجیتالی شدن ارتباطات بدون شناخت پدیده کرونا و کمبود یا عدم درک کافی از مفهوم سواد رسانهای باعث شد که مانتوانیم کمکی به کاهش مرگومیر بیماران کنیم. یکی از مسائل مهم این بود که بدانیم چگونه از این فضا برای افزایش فاصله اجتماعی استفاده کنیم که اگر اینگونه نمیشد قطعاً متوقف کردن سیر بیماری غیرممکن بود؛ جریان این پدیده بهعنوان یک ویروس منتقلشونده از طریق فضا به شکلی بود که میبایست یک سری اقدامات و محدودیتها در زمینههای کسبوکار، مسافرتهای سیاحتی و زیارتی و آموزش انجام میشد تا چرخه ویروس کووید-19 متوقف شود.
دکتر مسعودی، در ادامه بابیان اهمیت این تحقیق از منظر آمادگی و پیشگیری برای رویارویی با بحرانهای مشابه یادآور شد: اگر ما بتوانیم راهکارهای مناسبی ارائه دهیم قادر خواهیم بود شهروندان را در بحرانهای مشابه مصون نگهداریم و این پژوهش میخواهد راهکارهایی ارائه دهد که از آسیبهای بیشتر در بحرانهای اینچنینی پیشگیری کند. ضرورت این مسئله کاملاً مشخص است و کسانی که میخواهند مبتلا یا بیمار نشوند طبیعی است که به راهکارها و توصیههای متخصصان نیاز دارند.
وی افزود: پرسش اصلی در این پژوهش این است که پدیده بحران کرونا چیست و سواد رسانهای برای مقابله با آن چه نقشی میتواند داشته باشد؟ همانطور که در ابتدای بحث اشاره شد ما در این مبحث سه پرسش فرعی را بر اساس «شناخت ابعاد مختلف پدیده کرونا از منظر 10 فیلسوف مؤثر برای رسیدن به ابعاد پدیده و تعمیم آن به کسانی که در حوزه سواد رسانهای صاحبنظر هستند»، «بررسی آسیبهای واگیری» و «الزامات لازم برای ایجاد ارتباطات سالم» را مطرح کردیم.
این استاد علوم ارتباطات ادامه داد: طبیعی است که بعضی از مفاهیم مثل پدیدارشناسی که یک روش فلسفی است و بر اساس تجربه آگاهانه و مستقیم پدیدهها استوار است اکنون شناختهشده است و روشی برای شناخت ماهیت پدیدهها محسوب میشود. از سوی دیگر به دلیل آنکه خود محقق دومرتبه با پدیده کرونا دستوپنجه نرم کرده در این حوزه صاحبتجربه است و سعی کرده پدیده را از نگاه افرادی که پدیدارشناس هستند و فلسفه را میشناسند نیز بررسی کند. در ادامه به مبحث فضای مجازی میرسیم که منظور ما از طرح آنهمه امکاناتی است که در طول بحران کرونا استفاده کردیم. سواد رسانهای در اینجا همان توانمندی کاربران برای استفاده آگاهانه از دادهها و اطلاعات و گردش در فضای مجازی است.
دکتر مسعودی تأکید کرد: ویروس کرونا دیگر برای همه ما شناختهشده است؛ شاید نسلهای بعدی تصویر واضحی از آن نداشته باشند ولی درهرصورت میدانند که منظور ما کووید-19 است. در این پژوهش به مسئله دینباورها نیز اشاره شد که منظور اعتقادات کاربران فضای مجازی است. درنهایت به بحث فاصله اجتماعی میرسیم که در این پژوهش از مفاهیم کاربردی و مهم است و از منظر روانشناسی و جامعهشناسی با شاخص متر و سانتیمتر که تأکید بر فاصله فیزیکی دارد و قابلاندازهگیری است مطرح میشود.
نگارنده پژوهش پدیدارشناسی ویروس کرونا و سواد رسانهای در ایران، درباره روش تحقیق بهکاررفته در این اثر گفت: روش تحقیق ما پدیدارشناسی تفصیلی و توصیفی است به همین خاطر ما نمیتوانستیم آن را کاربردی کنیم درنتیجه به سراغ پدیدارشناسها و کارشناسان حوزه رسانه رفتیم. باید توجه داشت مهمترین موارد در کارهای کیفی بحث حساسیتهای نظری است که معمولاً هم از زیست تجربه محقق حاصلشده و با اسناد و مدارک علمی تکمیل میشود و درنهایت به اقناع میرسد. پسازآن میتوان تلاش کرد که تحقیق را به اجماع نظری رساند و حاصل کار را با عنوان یک راهکار کاربردی و احتمالاً نظریه مطرح کرد. ما در مرحله اول به شناخت مفاهیم و ارتباط بین مفاهیم پرداختیم و سپس این مفاهیم را باسواد رسانهای و چگونگی کاربرد آن ربط دادیم.
دکتر مسعودی با اشاره به طرح دیدگاههای فیلسوفان معاصر در این پژوهش اظهار کرد: در این پژوهش به سراغ فلاسفه و افراد صاحبنظر و نامآشنای این حوزه مانند یورگن هابرماس، ژیژک و دیگران رفتیم و مصاحبههای متعددی که به زبان انگلیسی و فارسی داشتند را مطالعه و جمعآوری کردیم. مضامینی که به آنها دستیافتیم موارد زیر بودند: «افزایش دانایی انسانها» با این رویکرد که وقتی افراد به فضای مجازی رفتند دانایی آنان افزایش یافت، «مبحث حکومتها» با این نگرش که دولتها برای اعمال محدودیتهای دموکراسی برخی آزادیها را محدود کرده و مردم را به فضای مجازی سوق دادند، «تغییر کسبوکارها» به این شکل که بسیاری از صنوف با اعلام یک آدرس اینترنتی یا پلتفرمی در فضای مجازی حاضر شدند و کار خریدوفروش و انتخاب محصول را پیگیری کردند. «دین و عبادت» و تغییرات جالبی که در حوزه مناسک مذهبی ادیان پیش آمد ازجمله محدودیتهایی که در ایام حج اعمال شد یا سوگواریها و جلسات روضهای که به شکل مجازی پیگیری شدند. درمجموع افرادی که سواد رسانهای بالاتری داشتند و به موضوع فضای مجازی آشنا بودند توانستند فاصله اجتماعی را بهتر رعایت کنند و درنتیجه آسیب کمتری دیدند.
دانشیار دانشکده فرهنگ و ارتباطات دانشگاه سوره ادامه داد: در مورد افزایش دانایی انسانها میگویند در ابتدا چیزی نمیدانستیم ولی با کمک جستن از آزمایشگاهها راهکارهای مختلف را پیدا کردیم. هابرماس دراینباره معتقد است: انسانها به تقویت اندیشههای خودشان پرداختند، درنتیجه شاهد افزایش آگاهی عمومی بودیم. از منظر حکومت و کرونا این فیلسوف معتقد است: محدودیت دموکراسی و حفظ دموکراسی برای تحکیم روابط انسانی اتفاق افتاد. او این مسئله را نافی دموکراسی نمیدانست هرچند که برخی از فلاسفه معتقد بودند که اعمال این محدودیتها برخلاف دموکراسی است و آن را از بین میبرد.
وی افزود: همانطور که قبلاً هم اشاره شد تغییر کسبوکارها مسئلهای بود که اتفاق افتاد و در این میان برخی کسبوکارها و ازجمله تفریحات غیرضروری بهکلی حذف شدند ولی دراینبین فروشگاههای کالاهای عمومی مثل سوپرمارکتها در فضای مجازی حضور پیدا کردند تا پاسخگوی نیاز مشتریان از خانهها و ارسال اجناس مختلف برای آنان باشند. در کشورهای اروپایی و آمریکایی که اغلب مردم از بیرون غذا تهیه میکنند سازوکارهای کسبوکار در فضای مجازی بهتر شکل گرفت و دقیقتر از بسیاری کشورها به کار گرفته شد. خوشبختانه در ایران هم وضعیت مشابهی وجود داشت و از فضای مجازی بهرهبرداری مفیدی به عمل آمد.
دکتر مسعودی چالشهای پیشآمده برای اعمال محدودیت در حوزه دین و عبادت را بیان کرد و اظهار داشت: در کشور ما این محدودیتها با بستن درهای زیارتگاهها در قم و مشهد آغاز شد که در ابتدا مورد اعتراض قرار گرفت و سپس به مساجد و کلیساها و دیگر عبادتگاههای ادیان تسری یافت و بهتدریج همه آنها به فضای مجازی منتقل شدند. حتی مکه مکرمه و مدینه منوره که همهساله بیش از دومیلیون زائر داشتند در دوره کرونا دچار محدودیت جدی شدند بهنحویکه زیارت با تعداد بسیار محدود و با رعایت فاصله فیزیکی زیاد انجام شد. ما این روند را در مورد مراسمهای سوگواری و حتی تدفین افراد شاهد بودیم. از سوی دیگر جشنها و نذورات نیز تحت تأثیر قرار گرفتند و عدهای نقشههایی برای محلهای توزیع نذورات تهیه کردند تا افراد بتوانند از طریق پیک این نذورات را دریافت کنند.
این استاد علوم ارتباطات خاطرنشان کرد: در این دوره معناهای جدید به وجود آمد تا محدودیتهای ارتباطی مانع از ارتباطات انسانی و اجتماعی نشود. ازجمله معناهای جدید این دوره میتوان به شکلگیری و تأثیرگذاری وبسایتها، میکروبلاگها، وبلاگها و شبکههای اجتماعی در کنار رسانههای جریان اصلی بود که نوعی کارکرد جایگزین یا آلترناتیو داشت و واژگان جدیدی را در این حوزه برای ما ایجاد کرد. در حوزه فاصلهگذاری اجتماعی که موردتوجه جامعه شناسان و روانشناسان است بحث حریم خصوصی فردی و اجتماعی که بین 20 سانتیمتر تا 1.5 متر است معنای جدیدی پیدا کرد. در ایران این فاصلهگذاری بهخصوص در جلوی فروشگاهها و نانواییها بیش از سه متر بود و از طرفی در برخی مراکز تجمعی مثل استادیومها آنقدر زیاد شد که به تعطیلی آنها انجامید.
دانشیار دانشگاه سوره بابیان اینکه افرادی که میتوانستند از فضای مجازی بهدرستی استفاده کنند کمترین آسیب را دیدند به طرح کارکردهای سواد رسانهای در دوره کرونا اشاره کرد و گفت: کسانی که از فضای مجازی بهویژه در حوزه کسبوکارها استفاده کردند کمترین آسیب را متحمل شدند. از سوی دیگر فضای مجازی در توقف شیوع ویروس و ترویج استفاده از واکسن کرونا بسیار مؤثر بود. البته فضای مجازی در این مدت آسیبها و اشکالاتی را به وجود آورد ازجمله اینکه به گسترش تبلیغات دروغین و اخبار جعلی، غلط و ناصحیح دامن زد و زمینه را برای سوءاستفاده برخی افراد فراهم کرد. بهطور مثال برخی ادعاها که در خصوص مصرف محصولات مختلف گیاهی میشد از سوی جامعه پزشکی و طب سنتی مردود اعلام شدند یا متأسفانه در برخی موارد از احساسات مذهبی افراد سوءاستفاده کردند. خوشبختانه در این خصوص در دانشکده فرهنگ و ارتباطات تحقیقات خوبی داشتیم مبنی بر اینکه افرادی که در بیمارستانها از سلامت معنوی بالایی برخوردار بودند تأثیرات مثبت آن را دریافت کرده و سریعترین بهبود یافتند.
دکتر مسعودی در خاتمه بخش نخست با نتیجهگیری از این پژوهش اظهار کرد: اولین اصل این است که وقتی بحرانی در این ابعاد اتفاق افتاد حتماً باید به فضای مجازی برویم و ارتباطات فیزیکی را تا زمان کاهش انتشار ویروس محدود کنیم. الزام بعدی کاهش رفتوآمدها و دیدارهای فیزیکی و استفاده از ظرفیتهای آموزشی در فضای مجازی است. ما در این خصوص 20 دستورالعمل مرتبط با تولید محتوای آموزشی در فضای مجازی را ارائه دادیم.
* سواد دو فضایی در عصر کرونا و پساکرونا
دکتر داود نعمتی انارکی، دانشیار ارتباطات و رسانه دانشگاه صداوسیما که بهعنوان ناقد در این نشست حضور داشت، این کرسی را کار ارزشمندی دانست و مطالعه انجامشده را خوب و کاربردی توصیف کرد و اظهار داشت: دو سال و نیم کل جهان درگیر ویروس کرونا بود و همه افراد و خانوادهها دوران بسیار سخت و پیچیدهای را به جهات مختلف با این ویروس و بیماری تجربه کردند. به نظر میرسد این ویروس هنوز ریشهکن نشده و همچنان جان افرادی را میستاند ولی به نظر میرسد اکنون از دوره بیماری کرونا به دوره پساکرونا ورود کردیم. این همان دورهای است که باید دو سال و نیم گذشتهاش را بهدقت موردمطالعه قرارداده و نتایج آن را در سیاستگذاریها اعمال کنیم تا اگر شرایط و بحرانهای مشابه دیگری اتفاق افتاد کمتر غافلگیر شویم.
وی در ادامه پنج نقد و پیشنهاد را برای بهبود این پژوهش مطرح کرد و گفت: اولین نقد بنده عنوان کار یعنی پدیدارشناسی ویروس کرونا و سواد رسانهای در ایران است. به نظر میرسد عنوان میتواند اصلاح شود. نتایج این کار نشان داد که عمدتاً محقق رویکرد فضای مجازی را موردبررسی قرارداده بود و با مفهوم سواد رسانهای که انواع رسانهها را در برمیگیرد و تعاریف آن، کاملاً متفاوت بود. به نظر میرسد در اینجا اگر سواد رسانهای از عنوان تحقیق حذف شود بهتر است و فقط نحوه استفاده از فضای مجازی و نتایج آن مطرح شود. در کل این مطالعه بیشتر بر کارکردهای استفاده از فضای مجازی تأکید داشت و با تعاریف سواد رسانهای کاملاً متفاوت بود. اگر این تغییر صورت بگیرد به اصل مطالعه نزدیک خواهیم شد و همه کارکردها را پوشش داده و نتایج مطلوبی حاصل میشود.
این دانشیار دانشگاه صداوسیما در بیان نقد دوم خود اظهار کرد: به نظر میرسد در این پژوهش مبحث اپیدمی کرونا بهعنوان یک بحران جهانی موردتوجه قرارگرفته است. این مسئله در سازمان بهداشت جهانی تعاریف زیادی دارد و خوب است از آنها در این پژوهش استفاده شود. با توجه به اینکه این بحران کاملاً جهانی بود و کارکردهای فضای مجازی در این بحران دقیقاً همان کارکردهایی است که در تمام جهان برای اولین بار تجربه شد منطقی است که به این بحران در سطح جهانی اشاره شود و سپس به مقوله فضای مجازی در ایران ورود کنیم. بحران کرونا شرایط را بهگونهای رقم زد که بشر برای آنکه بتواند کارهای خود را انجام دهد تجربههایی مثل استفاده از فضای مجازی و دورکاری را به کاربست. گرایش استفاده از اینترنت و دنیای مجازی در این دوره شدت گرفت و بهتدریج هم گسترش یافت بهطوریکه هیچکدام از ما برای فرزندان دبستانی خودمان گوشی تلفن هوشمند نمیگرفتیم ولی با ورود به این بحران مجبور شدیم این وسیله را برای مسائل آموزشی در اختیار فرزندانمان بگذاریم و مشکلات ارتباطی آنان را برطرف کنیم.
دکتر نعمتی انارکی در بیان سومین نقد خود گفت: خوب است در این طرح پژوهشی و ترویجی موضوع استفاده از فضای مجازی و گسترش آن را از هر دو منظر فرصت و تهدید ببینیم. ولی در این خصوص فرصتهای زیادی را پیشروی جوامع قرار دارد؛ اگر در این خصوص برنامهریزی صورت بگیرد میتوان از فرصتهای بهدستآمده در این دوران به شکل مطلوبی استفاده کرد. کرونا به ما نشان داد اگر برای بحران برنامه داشته باشیم جامعه میتواند از آن شرایط با کمترین خسارت عبور کند.
این استاد علوم ارتباطات چهارمین نقد خود را از دو منظر بیان کرد و اظهار داشت: موضوع پدیدارشناسی ویروس کرونا از دو منظر حائز اهمیت است. یکی از منظر تهدیداتی است که در زندگی جهانی حادث شد؛ بهعنوان نمونه ما شاهد بودیم که برای دو سال شغلهای مرتبط با گردشگری، مدارس و دانشگاهها تعطیل شدند ولی از سوی دیگر توجه به مسئله بهداشت فردی و جمعی نیز بیشتر شد. خیلی وقتها ما در شرایط عادی مسائل بهداشتی را بهدرستی رعایت نمیکردیم ولی این بحران کمک کرد افراد توجه بیشتری به این مقوله داشته باشند. منظر دوم تأثیر این بحران در زندگی است. همچنین باید بر تأثیرات و کارکرد رسانهها و نقش آنها نگریسته شود؛ اینکه ببینیم رسانهها چگونه کارکردهای آموزشی، اطلاعرسانی و سایر رویکردها را انجام دادند و چطور با اخبار جعلی و ناصحیح مقابله کردند. هدف این است که بدانیم رسانه چطور به افزایش سطوح اطلاعاتی مردم کمک کرد.
وی سپس با طرح مبحث «سواد دو فضایی» پنجمین نقد خود را بیان داشت و گفت: در موضوع فضای مجازی حتماً باید به سواد دو فضایی توجه داشته باشیم. این موضوع را همه ما در دوران کرونا بهخوبی لمس و تجربه کردیم. سواد دو فضایی در حقیقت فضایی برگرفته از دانش جهانشمول و دانش بومی است. بهعبارتدیگر بخش عمده اطلاعات ما از ویروس و بیماری کرونا جهانی بود، یعنی در تمام کشورها و بهطور عمده از سوی سازمانهای بینالمللی مانند بهداشت جهانی با ارائه دستورالعملها و نکات آموزشی و بهداشتی نظیر استفاده از ماسک، رعایت بهداشت فردی و فاصلهگذاری اجتماعی بهصورت یکسان تعمیم داده میشد. این موضوع از ابعاد دانش جهانشمول است. در سوی دیگر دانش بومی قرار دارد یعنی هر کشوری متناسب با شرایط بهداشتی جامعه خود یک سری توصیههای بومی ارائه میدهد. مثلاً مطلع شدیم در کشورهای تاجیکستان و ترکمنستان در خیابانها اسپند دود میکردند یا در جامعه خودمان مردم به استفاده از دمنوشها راغب بودند. به نظر میرسد باید اینها را در کنار هم ببینیم زیرا ترکیب این دو در شرایط کرونا را همه شاهد بودیم.
دکتر نعمتی انارکی در خاتمه این بخش از صحبتهای خود گفت: بسیار خوشحالم که اینچنین بحثی در دانشگاه سوره مطرح شد. ما اکنون در دوره پساکرونا هستیم و باید زوایای دوره کرونا را بهدقت موردمطالعه قرار دهیم و ببینیم در شرایط کنونی چگونه باید رفتار کنیم. این تجربه گرانسنگی است که با جان باختن حدود 8 میلیون انسان به دست آمد و تعداد بسیار زیادی که مبتلا شدند و جان سالم به در بردند. باید اینها را مطالعه کنیم چراکه بدون شک نتایج خوبی خواهد داشت.
* توجه به ضرورتهای زیست مجازی
دکتر یوسف خجیر بهعنوان دبیر و دیگر ناقد این نشست دیدگاههای خود را بیان کرد و گفت: توجه به دوره پساکرونا بسیار اهمیت دارد. آمارهایی که سال گذشته منتشر شد نشان میدهد که بالغ بر 18 هزار نوع ویروس کشنده در آزمایشگاههای سراسر جهان وجود دارد که اگر هرکدام از آنها به بیرون نشر پیدا کند جهان دچار پاندمی دیگری چهبسا خطرناکتر از کرونا میشود. ما در طول سال 56 ویروس شبیه کرونا را تجربه میکنیم که در نقاط مختلف جهان به شکل منطقهای و برخی بینالمللی پراکندگی دارند.
وی افزود: عوارض کرونا هنوز در اکثر کشورها ازجمله ایران وجود دارد. به این معنی که این بیماری هنوز تمام نشده بلکه دارای اهمیت است. از سوی دیگر باید به مسئله جنگ بیولوژیکی نیز توجه شود چراکه آزمایشگاههای جهان در این زمینه باهم رقابت میکنند. باید عوارض و پیامدهای ناشی از این بیماری و ظرفیتهای فناوری که برای بهبود وضعیت در شرایط پاندمی به کار میروند را با دقت بیشتری موردبررسی قرارداد. این مقاله از منظر فرهنگی، اجتماعی و رسانهای به ما برای ترسیم آینده و خود ایمنسازی رسانهای و فرهنگی کمک بزرگی میکند.
استادیار دانشکده فرهنگ و ارتباطات سوره مسئله «زیست مجازی» را مطرح کرد و اظهار داشت: زیست مجازی در دوران کرونا بهخوبی احساس شد. تصوری که از مطالعه دو مقاله اخیر دکتر مسعودی داشتم این بود که بر زیست مجازی بیش از سواد رسانهای تأکید شده است. به لحاظ مضامین، روششناسی، پدیدارشناسی و تحلیل متنی و شبکه ارتباطی بین آنها نکاتی وجود دارد که لازم است در مقاله نهایی موردتوجه و اصلاحاتی قرار بگیرد.
دکتر خجیر با تأکید بر کلیدواژه «سواد دو فضایی» که پیشتر دکتر نعمتی انارکی به آن اشاره کرد و ارتباط آن با قلمرو «زیست مجازی» در دوران کرونا خاطرنشان کرد: ما هم تجربیات جهانی و همزیست بومی را باهم داریم و در یک جاهایی شاهد همگرایی آنها هستیم. این شروع فعالیتی است که در ادامه مسیر به ما کمک میکند. با بررسی آیندهپژوهی و مباحث دینی درمییابیم که در آینده دچار پاندمیهای دیگری مثل «ابولا» که خطرناکترین نوع این پاندمیها است خواهیم شد. این مقاله کمک میکند برای آینده مسلح باشیم و در زمینه کنترل بیماریها اقدامات سریعتر و دقیقتری انجام دهیم.
عملکرد مطلوب صداوسیما در بحران کرونا
در ادامه دیدگاهها و سؤالات مخاطبان حضوری و مجازی شرکتکننده در جلسه مطرح شد. یکی از مخاطبان این پرسش را مطرح کرد که کدام رسانهها در دوره کرونا عملکرد موفقی داشتند؟ دکتر نعمتی انارکی در پاسخ به این پرسش گفت: صداوسیما در حوزه اطلاعرسانی و آموزش به لحاظ ویژگیهایی که رسانه رادیو و تلویزیون دارد خوب عمل کرد. علاوه بر این رسانههای اجتماعی هم تأثیر مطلوبی داشتند هرچند که یک سری مطالب و اطلاعات نادرست نیز در فضای مجازی منتشر شد که میتوانست مشکلساز و خطرآفرین شود. البته باید این مسائل را از ابعاد مختلف بررسی کنیم زیرا رسانهها در شرایط بحران با توجه به نوع بحران، عملکردهای متفاوتی دارند. مثلاً پس از وقوع زلزله بهترین رسانه رادیو است ولی در شرایط کرونا رسانه رادیو و تلویزیون در کشور ما همچون دیگر کشورها توانست در زمینه اطلاعرسانی و آموزش خوب عمل کند زیرا بیشتر مردم خانهنشین بودند.
دکتر خجیر نیز در پاسخ به پرسشی در ارتباط با مسئله مدیریت بحران و رسانه گفت: بعد از 3 اسفند 98 رسانهها تا چند روز دچار غافلگیری شده بودند. بازار شایعات و اخبار جعلی بسیار داغ بود و در فضای مجازی میدیدیم که راهکارها، شیوهها و اخبار وحشتناک از پیامدهای این بیماری گفته میشد. پس از عید نوروز تلویزیون موفق شد مرجعیت خود را پیدا کند و یک جایی دیگر مردم به مرجعیت تلویزیون اعتماد کردند. در برخی از برههها این مرجعیت کمرنگ شد ولی در دوره کرونا بهجز چند روزی که رسانهها بهخصوص در بحث مدیریت بحران دچار آشفتگی شده بودند صداوسیما مرجعیت رسانهای و اطلاعرسانی را بر عهده گرفت و کار بهجایی رسید که برخی افراد که مدتها تلویزیون نمیدیدند آمدند و اخبار موردنیاز خود را از صداوسیما کسب کردند.
گفتنی است که در پایان این نشست بر حضور استادان و دانشجویان در نشستهای کرسی ترویجی تأکید و اعلام شد بخشی از فرآیند آموزشی دانشگاه سوره در چنین نشستها و کرسیهایی شکل میگیرد.
گزارش و تنظیم: محمدجواد نعمتی
نظر خود را بنویسید