کرسی ترویجی و دهمین پیشنشست همایش آیندهپژوهی، آموزش عالی و توسعه پایدار با عنوان «راهکارهای آیندهنگری در شهرهای جهانی» در دانشگاه سوره برگزار شد.
به گزارش روابطعمومی دانشگاه سوره به نقل از معاونت پژوهشی در این رویداد، دکتر «امیر مسعود دباغ» استادیار دانشکده معماری و شهرسازی بهعنوان ارائهدهنده و «دکتر سید غلامرضا اسلامی» استاد دانشکده معماری و شهرسازی حضور داشتند. این نشست با دبیری «دکتر نجمه دشتکی» استادیار دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه سوره برگزار شد.
دکتر دباغ با اشاره به شعار سال 1999 یونسکو در خصوص پیوند نگاه جهانی و محلی و طرح مفهومی با عنوان «گلوکالیتی» گفت: این مفهوم از ترکیب دو واژه گلوبال به معنای جهانی و لوکال به معنای محلی شکلگرفته است و بهنوعی با جهانوطنی در تعارض است. ایده اصلی این است که ما یک سری تحولات جهانی داریم و میخواهیم آن را در کشورها جاری کنیم و سپس شهرهای جهانی را برای تأثیرگذاری بر مناطق محلی و یا بالعکس به وجود بیاوریم.
وی بابیان اینکه چهار نگاه متفاوت در این نگرش جهانی وجود دارد افزود: اولین نگاه نئولیبرالیسم است؛ آنها به دنبال سود ورزی هستند و از اینکه وارد دنیای جهانیشدند، آن را شکل دادند و به دنبال نظم جهانی، بازار جهانی و رقابت جهانی هستند به یکدیگر تبریک میگویند زیرا سود آنها در شکلدهی به چنین روابط و نظامهایی است. دومین نگاه برای مارکسیستها است که میخواهد جهان دوقطبی با اختلافات زیاد شکل بگیرد. در این نگاه دستهای از شهرها در مرکز قرار میگیرند و برخی دیگر به حاشیه رانده میشوند که تفکرات کاپیتالیستی را به همراه دارد. سومین نگاه شامل کسانی است که عقیده دارند مفهومی به نام جهانیشدن اتفاق نیفتاده و آنچه بیان میشود فقط یک افسانه ساختگی از جانب دولتهای قدرتمند است تا بر کشورها و ملتها مسلط و از آنان بهرهکشی کنند. چهارمین نگاه نیز ریشه محلی و درونی دارد و به دنبال تولید محصولات جهانی است.
نگاهی به رتبهبندیهای بینالمللی برای شهرهای جهانی
استادیار دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه سوره با طرح سؤالاتی از قبیل نقش و جایگاه شهرها در ادبیات پیچیده جهانی چیست؟ کدامیک از این نگرشها در راستای اندیشهها، آرمانها و ارزشهای ملی، منطقهای و محلی میتوانند باشد؟ آینده شهرهای ما در راستای اندیشههای جهانی و نگاه بومی محلی و ارزشهای بومی اسلامی چگونه است؟ و معیارهای تقسیمبندی موجود در شهرهای جهانی چیست و جایگاه شهرهای ما در این تقسیمبندی کجاست؟ به بررسی رتبهبندیها و رنکینگهای جهانی پرداخت و اظهار داشت: موسسه بریتانیایی GAWC یکی از آنها است که در زمینه طبقهبندی کشورها و شهرهای جهانی از رده آلفا تا گاما فعالیت میکند. در طبقهبندیهای انجامشده توسط این موسسه از منظر شاخصهای تجاری و حقوقی بینشهری، همیشه لندن و نیویورک مقامهای اول و دوم را دارند و پس از آنها هنگکنگ، توکیو، شیکاگو، میلان، کیف و شهرهای دیگر قرار میگیرند. جالب اینکه در دهه 90 خورشیدی به دلیل مسائل اجتماعی و سیاسی ایران تهران نیز جزو دستهبندی گامای این موسسه قرار گرفت. موسسه بعدی اِی.تی کرنید است که هر پنج سال یکبار شهرهای مختلف جهان را بر اساس 27 شاخص شامل فعالیتهای اقتصادی، سرمایههای انسانی، میزان فعالیتهای سیاسی، تبادلات اقتصادی، پهنای باند و کیفیت دسترسی به اطلاعات، تعداد رسانهها، سازمانهای بینالمللی، برگزاری کنفرانسها، تعداد موزهها، رستورانها، گالریها، هنرمندان بینالمللی ساکن آنها، تعداد شهرهای مهم و چندملیتی، میزان مدارک تحصیلی بالا، وجود مهاجران، گردشگران و افراد خاص و نیز تجارت فرهنگی رتبهبندی میکند. در این رتبهبندی نیز همچنان نیویورک، لندن، پاریس، توکیو، پکن، سنگاپور، واشنگتن و شیکاگو جایگاههای برتر را در اختیاردارند.
دکتر دباغ در این نشست به بیان نتایج رتبهبندیهای صورت گرفته از سوی مؤسسات گلوبال سیتی، اکونومیست، مرسر، آفار، اروپای بدون دوده، مرکز جهانی ای.دی.اس.ای و برنامه شهرهای هوشمند اروپا اشاره و به بیان شاخصهای آنها پرداخت و خاطرنشان کرد: با ارزیابی این شاخصها میبینیم که ارکان توسعه زیستمحیطی، اقتصادی، اجتماعی و سایر مسائل مرتبط با توسعه پایدار بسیار پررنگ است و از سوی دیگر فعالیتهای اقتصادی، مادی، رفاهی، توسعه اجتماعی، وضعیت آلایندگی و کیفیت زندگی همواره مورد تأکید قرار میگیرد.
وی افزود: این موسسهها مروج مباحث مربوط به شهرهای جهانی هستند ولی زمانی که بیشتر بررسی میکنیم متوجه میشویم که شهرهای جهانی بهنوعی دارند این شاخصها را نقض میکنند و معتقدند این مؤسسات تمام شهرهای جهانی را مطرح نمیکنند بلکه شهرهای دیگری هم وجود دارند که در این دستهبندیها هرگز لحاظ نمیشوند.
تئوری جهانیشدن و تفاوت استانداردهای شهری
دکتر دباغ در ادامه از منظر انتقادی نیز شهرهای جهانی را مورد نقد و بررسی قرارداد و گفت: در دنیای امروز کشورهای جهان چهارم یا کشورهای کمتر توسعهیافته مانند آمریکای لاتین، آسیا و جنوب آفریقا از محور جهانیشدن حذفشده و به عبارتی بازی داده نمیشوند. آنها به دلیل عدم سرمایهگذاری خارجی، عدم وجود فناوریهای جدید و عدم دسترسی مؤثر به آن فناوریها و همچنین تغییرات اقتصادی که به دلیل نظارتهای جهانی صورت میگیرد از چرخه جهانیشدن در حال حذف شدن هستند. بیشک دستهای از شهرهای محروم و مستعد بهاجبار میخواهند وارد بازی جهانیشدن بشوند ولی در حاشیه قرار میگیرند.
استادیار دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه سوره، اشکال مقایسه شهرهای جهانی غربی با دیگر شهرها را ناشی از تئوری جهانیشدن و تجربههای زیسته متفاوت دانست و گفت: استانداردهای شهری مانند نیویورک با توکیو یا سئول برابر نیست. این شهرها به لحاظ اقتصادی، سیاسی و اجتماعی باهم تضاد دارند. نیویورک یک شهر بازار محور است ولی توکیو شهری دولتمحور محسوب میشود. طبیعی است که نسخه این دو شهر در جای دیگری مثل تایوان قابلاجرا نیست. توکیو ازنظر پهنهبندی و پایگاه منطقهای بر اساس نخبگان دولتی شکلگرفته درحالیکه نیویورک بر اساس طبقه سرمایهداری، سازمانهای مالی و شرکتهای چندملیتی بناشده است. در توکیو برنامه محوری وجود دارد ولی در نیویورک بازار محوری حاکم است. قدرت ملی در نیویورک حداکثر سود و در شهری مثل توکیو حداکثر اشتغال است. در توکیو تولید متمرکز وجود دارد ولی در نیویورک تولید پراکنده است. از طرف دیگر توکیو شهری با مهاجرت کم و کنترل زیاد است درحالیکه نیویورک شهری با مهاجرت زیاد و کنترل کم محسوب میشود.
برندسازی لازمه رقابت با شهرهای جهانی
دکتر دباغ، برندسازی و نشانه سازی شهری را لازمه رقابت با شهرهای جهانی دانست و گفت: نمیتوانیم بهواسطه آیکانها یک سری شهرها را جهانی کنیم. باید ببینیم آیا ظرفیت لازم برای بازتعریف هویت دیدهشده است؟ آیا هویت این شهرها با مسئله جهانیشدن سازگار است؟ بهعنوان نمونه ما میبینیم که عدم توجه به هویت محلی سبب یک سری تغییرات هویتی در هنگکنگ شد؛ شهری که در دورهای از تاریخ مستعمره انگلستان بود و بعدها تحت سیطره چین قرار گرفت. همین باعث شد در طول تاریخ جنبشهای مختلفی در این شهر شکل بگیرد. یکی از این جنبشها آمبرلا بود. این خیزش برای آن به وجود آمد که مردم هنگکنگ استقلال کافی ندارد. آنها برای یک کار حقوقی باید به دادگاههای چین مراجعه کنند. این مسئله و مواردی ازایندست سبب شد تا این شهر جهانی با چالشهای مختلفی روبهرو شود و مردم نیز هویت محلی خود را جستوجو کنند.
این استاد دانشگاه سوره در خاتمه ارائه خود تأکید کرد: پشت جریان جهانیشدن نگاههای سیاسی و اقتصادی نهفته است. فرموله کردن جهانیشدن کار درستی نیست و اساساً بیان مفاهیمی مثل جهانوطنی، جوامع را به سمت مصرفگرایی و جدایی از هویت شهری سوق میدهد. باید توجه داشت عدم توجه به هویت ملی و فضای امن شهری درجایی که همه ساکنان شهر مهاجر هستند موجب کاهش امنیت شهری میشود. توجه به پایداری شهرهای جهانی مسئله مهمی است.
ارتباط اسلام با محله محوری و زندگی افقی
دکتر اسلامی، استاد دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه سوره، در ادامه بهنقد ارائه دکتر دباغ پرداخت و اظهار داشت: در مکاتب فکری که آقای دکتر دباغ مطرح کرد به لیبرالیسم، کاپیتالیسم و کمونیسم اشاره شد ولی به اسلام اشاره نشد؛ اسلام فارغ از مباحث دینی یک مکتب فکری غیردینی است که میتوانیم در این زمینه به آن رجوع کنیم. ورود اسلام محله محوری و زندگی افقی را به وجود آورد.
وی افزود: شهرسازی را باید از دید معماری ببینیم زیرا معماری ناشی از هندسه است، سپس میتوانیم با کمک گرفتن از روشهای تحقیق به مدلهای فکری تازه برسیم و مدلهای مقایسهای را بسازیم. در اینجا بحث مشابهسازی مطرح میشود یعنی علاوه بر برشهای عمومی، افقی و پلانها ماکت آن موجود را هم بسازیم. درواقع ماکت نمونه مشابه اصل است و باید با تمرکز بر مدلسازی فکری انجام شود. در حقیقت این ماکتها هستند که ما را متوجه اندازه شهرهایی مثل نیویورک و توکیو میکنند.
معماری شهری و زندگی اکولوژیکال
این استاد دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه سوره بابیان مسئله ایمنی، آسایش و آرامش در سامانههای شهرسازی خاطرنشان کرد: سیمای شهر برش سطحی معماری نیست که هر چیزی که دست ما آمد را به هم بچسبانیم. شهری که در آن زندگی میکنیم اکولوژیکال است یعنی فضا، مکان و تاریخ دارد و نباید تحت تأثیر خالکوبی قرار بگیرد بلکه برای زیبایی بیشتر باید ویرایش شود. مثلاً در شهر یزد که معماری خاک است نمیتوانیم روی دیوارها پوستر بچسبانیم زیرا تمام فضای شهر با منحنیهای خوب و درهم ترکیب شدند، ما اینها را میفهمیم و به آن تعرض نمیکنیم. ولی در ساختمانهای کوتاه و بلند شهری به خودمان اجازه هرگونه سوءاستفاده را میدهیم.
دکتر اسلامی افزود: خیلیها فکر میکنند توسعه به معنی بزرگ شدن، تغییر و رشد است درحالیکه توسعه مفهومی است که نمیدانند چیست بهویژه از سوی نقادان سیاسی که درباره مسائل کلیتر صحبت میکنند. معماران مسائل جهانی، شهری و محلی را باهم میبینند و دستهبندی میکنند. در مقوله تز و آنتیتز جهان اول و جهان چهارم، بالای ارزشمند و پایین کمارزش، دیتاها و پارادایمها مطرح میشود که درواقع دلالت بر هرم قدرت دارد. وظیفه ما بهعنوان معماران شهرساز این است که برای بهترین انتخاب موضع مناسبی داشته باشیم.
این استاد معماری و شهرسازی تصریح کرد: ما امروز شاهد یک رقابت کاپیتالیستی و سودمحور در این عرصه هستیم و تمام ارزیابیهای بهعملآمده در سازمانها مبنی بر استانداردسازی، طبقهبندی و بهتر یا بدتر بودن بر این اساس شکلگرفته است. پشت این مسئله افرادی هستند که در مرکز سازماندهی قرار دارند. ولی اگر از خود آنها بپرسیم آیا از ساختمان خود رضایت دارند قطعاً در خیلی از موارد میگویند نه. مثلاً در نیویورک ساختمانهایی است که روی زمین 50 مترمربعی ولی با ارتفاع خیلی زیاد بنا شدند و درواقع مثل چکبانکی هستند و فقط خریدوفروش میشوند زیرا قابل سکونت نیستند به این دلیل که در طبقات بالا تکانهای شدیدی تولیدشده و کسی حاضر نمیشود در آنجا زندگی کند. ازاینرو این ساختمانها اغلب خالی از سکنه است یا کارکرد اداری دارند.
تقویت هویت ملی در دنیای الکترونیک و دیجیتال
دکتر اسلامی بابیان اینکه در حالت ایده آل ما به دنبال تفکر افقی هستیم و بالا و پایین معنا ندارد گفت: برای محلی گرایی و لوکالیزه شدن باید تفکر افقی را دنبال کنیم. آنچه برای مردم خوشایند است تک نواها است و اصلاً دموکراسی نیز بر اساس همین تک نواها بهجای چندصدایی بناشده است.
وی با اشاره به مفهوم کانکتوگرافی در دنیای امروز اظهار داشت: اتصالات یا کانکتیویتی جهان از کوهها، دشتها و دریاها تشکیلشده است. در این جهان جادهها، پلها و سدهایی که ما ساختهایم نقش عضلات را بازی میکنند و ماهوارهها رگها و اعصاب هستند که تمام دنیا را پوشانده است. ما امروز به شکلی که درگذشته وجود داشت در دنیای صنعتی و کشاورزی نیستیم بلکه در دنیای الکترونیک و دیجیتال هستیم، دنیایی که حاکم مطلق آن آمریکا است زیرا شبکههای جهانی و سرورهای آن را در اختیار دارد و در زمینه هوش مصنوعی هم سرمایهگذاری هنگفتی کرده است. همه این فناوریها و ازجمله اینترنت زاییده پنتاگون است و ما نمیتوانیم سر و دست آن را بزنیم. تا امروز فقط کشور چین موفق شده اینترانت خود را داشته باشند و از اینترنت آمریکایی مستقل شود. بین این دو ابرقدرت احتمال وقوع جنگهای ماهوارهای قوت گرفته است زیرا برای هر دو آنها اطلاعات اهمیت زیادی دارند و میخواهند در این زمینه قدرت بالای خود را به اثبات برسانند. طبیعی است که در جهان امروز همه ما اسیر دنیای مجازی شدهایم.
دکتر اسلامی تصریح کرد: دنیای امروز دو صحنه واقعی و مجازی دارد. صحنه واقعی همان جغرافیا است همانجایی که وطن و جهانوطنی وجود دارد. در جغرافیا استعمار جهانی حاکم است و هر چه سرزمین وسیعتر باشد استعمارگری هم بیشتر است. در این جهان باید علاوه بر هویت ملی، تکنولوژی هم داشته باشیم. قطعاً اگر کانکتوگرافی حاکم شود بهتر میتوانیم به حفظ هویت ملی و انسانی کمک کنیم.
تعاملات شهری در بستر شبکه جهانی
استاد دانشکده معماری و شهرسازی سوره تأکید کرد: توسعهیافتگی شهرها، ساختمانها و پیشرفت علم و تکنولوژی دلیل بر رفاه، شادی و امنیت نیست. در کشور بوتان در فلات تبت نرخ امید به زندگی بسیار بالا است ولی همین کشور در سطح بسیار حداقلی از امکانات و تکنولوژی به سر میبرد. در مقابل آن ژاپن را داریم که مهد علم و تکنولوژی است ولی از آمار بالای خودکشی رنج میبرد. در تهران نیز چنین وضعیتی داریم و ماشینها بر پیادهها اولویت دارند. شهرهای ما تحتتأثیر سازمان ساخت ماشین محور هستند. همین مسائل سبب شده تا فردی مثل ایلان ماسک بگوید جادهها باید زیرزمین ساخته شوند تا بتوانیم روی زمین را به انسانها بدهیم.
دکتر اسلامی بابیان اینکه وجود تعاملات شهری در بستر یک شبکه جهانی ضروری است و گفت: باید شهرهای کوچک، بزرگ، متوسط، ورک سیتیها و مگاسیتیها در بستر یک شبکه جهانی ایجاد شوند و با یکدیگر ارتباطات فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی داشته باشند زیرا امروز نمیتوانیم در یک دنیای بسته زندگی کنیم.
جایگاه انسان در شهرهای افقی و عمودی
وی در بخش دیگری از صحبتهای خود به جایگاه انسان در شهرهای عمودی و افقی اشاره کرد و اظهار داشت: در شهرهایی با ارتباطات عمودی کار عنصر قالب است و اقلیت بر اکثریت برتری دارند. در چنین شهرهایی افراد تحصیلکرده اولویت دارند و کار ملاک تعیین شیوه و سبک زندگی میشود. شهرهای توسعهیافته روابط افقی دارند که محدود به مسائل مالی نمیشود بلکه حسی و عاطفی است. در ژاپن محیط کار بر اساس نقشهای خانواده تنظیمشده و رئیس کارخانه حکم پدر را دارد. به این دلیل است وقتی کارخانه میتسوبیشی مجبور به تعدیل نیروی انسانی شد از یک کارگزار آمریکایی استفاده کرد. در چین نیز خانهها به هم متصل و تبدیل به محیط کار یا کارخانه شدند.
دکتر اسلامی در خاتمه صحبتهای خود تأکید کرد: قالب شهرها انسانها هستند و فیزیک شهر منعکسکننده همان چیزی است که در شهر اتفاق میافتد. بهبیاندیگر ما شهرها را میسازیم و شهرها ما را میسازند. مثلاً یکی از دلایل عصبانیت و تشنج تهرانیها خود شهر است؛ یعنی مردم مسائل مختلف شهر را از طریق چشم وارد ذهنشان میکنند و درنهایت همانها تبدیل به تنش و خشونت میشود. نباید کاری کنیم که شهرها مثل دوران باروک صرفاً نماد بالا رفتن و قدرتمند شدن باشد بلکه باید مشارکت و انسانیت بالا برود و از فکر انسانها بیشتر استفاده شود. فراموش نکنیم هر چه مشارکت مردم در ساخت محیط زندگی بیشتر و سادهتر باشد میتوانند لذت بیشتری ببرند و مولدتر باشند. در یک کلمه باید احساس تعلق به مکان را ایجاد کنیم.
گفتنی است، در این نشست بیش از 60 نفر از دانشجویان دانشکده معماری و شهرسازی سوره بهصورت حضوری و مجازی شرکت کردند و در ادامه پرسشها، دیدگاهها و نظرات خود را بیان کردند.
گزارش: محمد جواد نعمتی
نظر خود را بنویسید