استادیار دانشکده فرهنگ و ارتباطات دانشگاه سوره بر توجه بیشتر خانوادهها نسبت به محتوا، کارکرد و تهدیداتی که میتواند از سوی رسانهها به فرزندان آنان تحمیل شود، تأکید کرد.
به گزارش روابطعمومی دانشگاه سوره، «دکتر یوسف خجیر» قائممقام دانشگاه سوره در نشست رسانه و خانواده ایرانی که به همت بسیج کارکنان دانشگاه سوره برگزار شده بود بابیان این مطلب اظهار داشت: در مطالعات فرهنگی و جامعهشناسی خانواده ازنظر سبک زندگی به چهار دسته تقسیمبندی میشود. دسته اول سبک زندگی ملیگرایی افراطی است؛ یعنی کسانی که فقط به ملیگرایی توجه دارند و مسائلی مثل عقد آریایی را موردتوجه قرار میدهند. دسته بعدی سبک زندگی اسلامی سلفی گری که در کشورهای همسایه ما وجود دارد و شامل بنیادگرایی و طالبانیسم میشود. نوع دیگر سبک زندگی ایرانی اسلامی است که این نگاه بیشتر در کشور ما وجود و موردتوجه ما است و در کنار ارزشهای ملی مانند شب یلدا و جشن نوروز به مسائل و ارزشهای دینی احترام میگذارد و بهنوعی تلفیق و زیست همگنی از دین اسلام و ایرانیت ماست.
در حقیقت زیست و تنفس ما بیشتر از این نوع سبک تبعیت میکند. درنهایت سبک زندگی غربی را داریم که رویکرد آن کاملاً غربی است و در کشور کمتر رواج دارد.
وی افزود: اکنون ما در عصر سوم رسانه هستیم. 20 سال قبل، رسانه خیلی محدود و در حد رادیو، تلویزیون و مطبوعات بود ولی اکنون در فضایی تنفس میکنیم که به رسانهها وابسته هستیم و تمام کارهایی که رقم میزنیم بر اساس رسانه است درنتیجه نمیتوانیم آن را از خودمان دور کنیم.
این استاد علوم ارتباطات با اشاره به تعریف کلاسیک رسانه گفت: رسانه پل ارتباطی میان فرستنده و گیرنده است. در فرایند ارتباطی، فرستنده پیام را بهوسیله هوا، میکروفون، پاورپوینت و بسیاری ابزارهای دیگر به گیرنده انتقال میدهد. بهطورکلی ما دودسته رسانه داریم. دسته اول رسانههای ناملموس است مثل جریان هوا و امواج. دسته بعدی رسانههای ملموس و قابلدرک هستند مثل رادیو، تلویزیون، مطبوعات، کتاب و تلفن همراه. آنچه اهمیت رسانههای ملموس را دوچندان میکند محتوا و اطلاعات است. در رسانه مخاطب مهم است و از آن مهمتر اینکه او با چه کسی با چه ویژگیهایی حرف میزند یا روبهرو میشود.
ضرورت شناخت کارکردها و کژ کارکردهای رسانهها
خجیر با طرح چند پرسش به تأثیر فناوریهای رسانهای بر شکلدهی ذهن مخاطبان اشاره و خاطرنشان کرد: آیا به این نکته توجه داریم که بهعنوان مخاطب تلویزیون، سریال خانگی، انیمیشن یا بازی رایانهای محتوایی که ساختهشده است به چه میزان برای ما یا فرزندان ما مناسب است؟ آیا به این نکته توجه داریم بستر برخی رسانهها برای ما نیست؟ قبلاً در اپلیکیشنها برای تعیین جنسیت کاربر فقط دو گزینه زن و مرد وجود دارد ولی اکنون گزینه همجنسگرا نیز به آن افزودهشده است. ما ناچاریم از برخی فناوریها استفاده کنیم ولی باید فرهنگ خودمان را بشناسیم و بدانیم این قبیل برنامهها بر اساس فرهنگ سازندگانش تولیدشده است. در سال 2018 وقتی مسئله همجنسگرایی در برنامههای موبایلی به رسمیت شناخته شد در دانمارک جشن گرفتند. بااینوجود خیلی مهم است بدانیم این بستر در فرهنگ ما جایگاهی ندارد. نکته عجیب اینکه طی پیمایشی مشخص شد 14 درصد کاربران ایرانی برنامه تیکتاک گزینه همجنسگرا را علامت زدهاند. این اتفاق بهمرور توسط رسانه انجامشده است.
دکتر خجیر در ادامه صحبتهای خود درباره کارکردها و کژ کارکردهای رسانهها توضیح داد و گفت: همه فناوریها ابعاد مفید و مضر دارند. به قول جامعه شناسان دارای کارکرد و کژکارکرد هستند. باید کارکرد رسانهها را بشناسیم و در آنها دقت و تعمق کنیم تا دچار آسیب نشویم. رایجترین کارکرد رسانه خبررسانی است، مسئلهای که این روزها همه ما دائم آن را بررسی میکنیم. خبر ذات رسانه و خیلی هم خوب است زیرا کمک میکند بر زندگی خود نظارت و مدیریت داشته باشیم. کژکارکرد خبر در رسانه زمانی اتفاق میافتد که از خبر بهدرستی استفاده نکنیم، آنوقت دچار آسیب میشویم. مثلاً در موضوع خفاش شب که سالها پیش مطرح بود، خبر موجب ایجاد وحشت در جامعه شد بهطوریکه تا مدتها خانمها از سوار شدن خودروهای مسافربری که راننده جوان داشت یا راننده ظاهر چندان مناسبی نداشت پرهیز میکردند. پس نتیجه میگیریم در صورت عدم دقت، نقش خبر گاهی معکوس میشود زیرا درست نتوانستیم آن را مطرح کنیم.
وی افزود: یکی دیگر از کارکردهای رسانه ایجاد همبستگی اجتماعی است. در مورد مسئله غزه رسانههای جهان تلاش کردند حماس را مقصر جلوه دهند، ولی افکار عمومی آن را نپذیرفت و کار بهجایی رسید که 225 تظاهرات چند صدهزارنفری تا یکمیلیوننفری در سراسر جهان برپا شد. رسانه به ما فرهنگ و آیینها را میآموزد و ما را با مراسم گوناگون مانند عید نوروز، محرم ... و میراث فرهنگی مثل تخت جمشید و غیره آشنا میکند. یکی دیگر از این کارکردها صنعت سرگرمی است ولی متأسفانه در کشور ما به سبب مسائل مختلف و ضعف خانوادهها این بخش از رسانه بسیار موردتوجه قرارگرفته و اکنون به کژکارکرد تبدیلشده است. باید پذیرفت که صنعت سرگرمی مخاطب را از طریق پخش تبلیغات به برندها و شرکتهای تجاری میفروشد.
استادیار دانشکده فرهنگ و ارتباطات دانشگاه سوره بابیان سیاستهای سازمانهای رسانهای خاطرنشان کرد: در حال حاضر 223 رسانه بزرگ در جهان داریم که پنج قاره را پوشش میدهند. رابرت مرداک که سرمایهدار بسیار معروف استرالیایی- صهیونیستی است مالکیت 200 رسانه را در اختیار دارد و بهسادگی میتواند ذهنیت ما را با تولید برنامههای تلویزیونی و سینمایی تغییر دهد.
پیامدهای غفلت از سواد رسانهای
دکتر خجیر، در بخش دیگری از صحبتهای خود با انتقاد از اینکه اعتبار سواد رسانهای بهواسطه برخی اقدامات کاسته شده است اظهار داشت: هنوز ماهیت سواد رسانهای باقی است زیرا سواد رسانهای به ما میآموزد هر رسانه برای خودش کارکردها، کاربردها، ویژگیها و محتواهای به خصوصی دارد که میبایست شناخته شود. همانطور که جسم به خوراک احتیاج دارد روح ما هم توسط رسانهها تغذیه میشود و اینجاست که سواد رسانهای معنا مییابد. در گذشته پدربزرگ، مادربزرگ و همسر و ... ذهن و معرفت و زندگی ما را میساختند ولی امروز رسانهها این نقش را ایفا میکنند. پرخاشگری که امروز بین والدین و فرزندان وجود دارد نتیجه غفلت از سواد رسانهای است.
این استاد علوم ارتباطات تأکید کرد: رسانههای امروز به سمت فضای مجازی و هوش مصنوعی در حال حرکت هستند. اگر خانوادهها با این فضا و شرایط جدید آشنا نشوند قطعاً بازنده خواهند شد. در اینترنت اشیاء نیز همین اتفاق رخ میدهد بهطوریکه تلویزیون میتواند ما را کنترل کند. باید نحوه رویارویی با این فضا، ابزارها و محتواها را بدانیم. باید والد رسانهای خوبی باشیم و بدانیم فرزندان ما از چه چیزهایی استفاده میکنند. خانوادههای آگاه باید به این مسائل اشراف داشته باشند، درعینحال زمان مصرف فرزندان از محتوای رسانهها را مدیریت کنند.
در پایان این نشست به پرسشهای حاضران پاسخ داده شد.
نظر خود را بنویسید