چهارمین نشست از هفته هنر انقلاب اسلامی با هدف بررسی سیرتحول هنر انقلاب اسلامی برگزار شد، در این جلسه هنر انقلابی و سیر تحول آن مورد بررسی قرار گرفت.
به گزارش روابط عمومی دانشگاه سوره به نقل از ایسنا، چهارمین و آخرین نشست از هفته هنر انقلاب اسلامی با هدف بررسی سیر تحول هنر انقلاب اسلامی با حضور محمدحسین ساعی، رئیس دانشگاه سوره، مرتضی گودرزی دیباج استاد دانشگاه و پژوهشگر هنرهای تجسمی، امیررضا مافی مدیر مرکز انیمیشن سوره و تاجبخش فناییان دانشیار دانشگاه سوره برگزار شد. همچنین دکتر رامتین شهبازی نیز دبیری مجموعه نشستهای هنر انقلاب اسلامی را برعهده داشت.
در ایام انقلاب هنر اجتماعی میشود
مرتضی گودرزی دیباج، استاد دانشگاه و پژوهشگر هنرهای تجسمی با بیان اینکه من با مقوله هنرهای تصویری معطوف به سینما و نمایش اصلاً کاری ندارم؛ چون آنقدر استادان مطرحی دارد، اظهار کرد: فقط در مورد هنرهای تجسمی حرف میزنم که ترکیبی از نقاشی و گرافیک است که برای اولینبار در ایران و جهان اتفاق افتاد و تابهحال انجام نشده بود.
وی افزود: ما باید بدانیم که اگر در مورد یک پدیده حرف میزنیم باید بدانیم که چه چیزی میگوییم و میخواهیم چه کاری انجام دهیم. ۲۳ سال تحقیق و جستجوهای میدانی که تبدیل به کتاب شد که بیشتر آن میدانی کار شده است. کسانی که در این کار هستند میدانند که پژوهشهای میدانی مثل دلار اصل میماند در برابر دلار قلابی؛ بنابراین کار بسیار سختی است. دریایی از کارهای مطالعاتی انجام شده که میتوان روی این تحقیق و پژوهش کرد.
گودرزی با بیان اینکه هنر انقلاب یک گرایشی قوی نزدیک به مکتب است اگر به یک یا همه یا چند اثر توجه کرده و این توجه در چند اثرش دیده شود میشود و آن را هنر انقلاب نامگذاری کرد، عنوان کرد: وقتی قرار است در جامعهای انقلاب صورت بگیرد؛ یعنی تغییر نظام سیاسی قبلی بهنظام سیاسی دیگر، یعنی نظام سیاسیاجتماعی فعلی منعطف نمیشود و مانند درختی که خشک شده است. جامعه توسط برخی نخبگان ارزشهایی ایجاد شود. جامعه به رهبری نیاز دارد تا برای این ارمان حاضر باشند خون و جان خود را فدا کنند.
وی ادامه داد: در ایام انقلاب هنر اجتماعی میشود و هنر وارد عرصه اجتماع میشود، هنر ما هنر مردمی است؛ اما هنر اجتماعی که بیاید تذکر دهد، تغییری ایجاد کند و... نیست.
وی معتقد است در تمام پهنه هنر اسلامی کمتر جایی را پیدا میکنیم مطلق هنر اسلامی ما هم به یک جایی وصل بودهایم. برخی از هنرمندان حتی نمیدانستند که انقلاب میشود؛ ولی پولهای خود را تبدیل به چاپ آثار خود میکردند. این آثار میرود که با تودههای مردم ارتباط برقرار کند و بازهم یکدست حامی مانند قهوهخانهداران آنان را حمایت میکردند. این آثار سعی میکردند بیشتر با مردم ارتباط برقرار کنند مخصوصاً با توده مردم.
استاد دانشگاه و پژوهشگر هنرهای تجسمی بیان کرد: این غربت خیلی خبرهای بدی است که به ما میدهد. من تقریباً با همه هنرمندان انقلاب آشنایی دارم خیلی از آنها خبر ندارند که چنین آثاری و چنین هنرمندانی وجود داشته باشند. در آخرین جلسهای که داشتیم اظهار بیاطلاعی از وجود یکدیگر دارند.
وی ادامه داد: هنر انقلاب هنر مفید است نگاه پیامبرگونه و نگاه اصلاحی دارد. هنر انقلاب به همه افراد تذکر میدهد. یک نگاه روبهجلو با امیدآفرینی و هنر پرانرژی است که ما را روبهجلو سوق میدهد. تاریخ، حکمت، نشانهشناسی و موارد دیگر درمورد انقلاب روی زمینمانده و میبایست رویان تحقیق و پژوهش انجام داد. در ابتدای هنر انقلاب تصویر امام کمتر کار میشد و بعد از آنکه تصویر امام در آثار هنر انقلاب کار شد، بر جنبههای معنوی آن تأکید شد.
گودرزی بیان کرد: شهید مرتضی آوینی درباره هنر بحثی دارد که معطوف به پیام حضرت امام است. هنر دمیدن روح تعهد در انسان است و تا انتهای بحث که میگوید اگر آزاده بداند خود را در بک قیدوبند میبیند. فعلاً باید هنرمند را متعهد تربیت کنیم اگر به خود متعهد بود به خدای خود نیز متعهد خواهد بود. در بک دوره کوتاهی به رئالیسم نزدیک میشود. در آن میانهها در حوزه رفتارشناسی یکتنه هم به رئالیسم هم میزند.
استاد دانشگاه و پژوهشگر هنرهای تجسمی بیان کرد: به دوستان توصیه میکنم بهجای مطالعه و... از این آثار انقلاب ۳۰۰۰ اثر را ببینید. دیدنی که عمیق باشد نه فقط سطحی. وقتی روبهرو شوید، نشانهشناسی آثار را دریافت میکنید و وقتی انس ایجاد شود میتواند دریافت و درک اتفاق بیفتد. مثل آثار استاد فرشچیان که برخی از آنها را پیش از انقلاب خلق کردهاند.
ما به لحاظ هنری بهویژه هنرهای نمایشی دقیقاً به گذشته باید برگردیم
تاجبخش فناییان دانشیار دانشگاه سوره نیز در این نشست اظهار کرد: ما ازخودبیگانه شدیم، انقلاب شد که ما خودمان را بشناسیم و مبانی انقلاب بحثهای فرهنگی است. حال باید پرسیده شود که انقلاب به چه معناست. برای چه چیزی انقلاب باید شود. شهیدها و خونها رفتهاند تا این انقلاب مال ما شود. این شوخی نیست؛ ولی واقعیت ماجرا دقیقاً همین است که به این مسئله نپرداختیم. در این ۴۵ سال آن چیزی را که لازم داشتیم دنبالش نکرده و پیدا نکردیم و برعکس استمرار داشتیم برای آنچه که بوده است.
وی افزود: ما به لحاظ هنری بهویژه هنرهای نمایشی دقیقاً به گذشته باید برگردیم چرا که به هرآنچه سؤال بوده، از طریق مولوی، عطار، فردوسی و... پاسخهای درستی داده شده است. اما اصل ماجرا چیست؟ این هنری که برای ما مانده و تأیید هنرمندانی هستند که هنر و فرهنگ مسیر و نشانههای انقلاب را باید در آن پیدا کنیم.
دانشیار دانشگاه سوره بیان کرد: اگر ما روح را از جسم جدا کنیم، این جسم انسان نیست، بلکه یکمادهای است که حرکت نیز ندارد. ما باید نشانهها را در آثار هنری شناسایی کرده و با آن خود را رشد دهیم.
وی ادامه داد: به گمانم شهید آوینی در آرزوی چنین فرهنگی حاضر بودند شهید شوند و جان خود را بدهند. جاندادن و دلکندن اصلاً شوخی نیست. باید یک ارمان بلندی وجود داشته باشد تا یک انسان متفکر و آشنا با دین و فرهنگ و هنر راضی شود جان خود را بدهد.
ایران یک روح است
محمدحسین ساعی، رئیس دانشگاه سوره ضمن تشکر از برگزارکنندگان این جلسات، از حضور و استقبال دانشجویان تشکر کردند. اظهار کرد: ما با چند واژه مواجه هستیم و میبایست تعریفمان را درباره این واژگان مشخص کنیم که ممکن است پس از آن نیز در تعاریف چالش و مناقشه ایجاد شود. پیچیدگی که از بحث پیش میآید، سیالیت دیگری در مفاهیم ایجاد میشود.
وی معتقد است ما با یکی از مفاهیمی که مواجه هستیم، ایران است که میتوان آن را بهعنوان یک کشور فهمید، ایران یک روح است. در مقدمه کتاب صدسال انقلاب در ایران مینویسد: من فقط چند کشور را میشناسم که در صدسال انقلاب و ناآرامیهایی داشته است. مثل فرانسه که وضعیت خاص اجتماعی دارد. ما در ۱۲۰ سال ۹۰ خیزش جدی داشته است. چرا چنین کشوری داریم؟ ایران چطور به مسیحیت، اسلام و تشیع خدمت کرده است.
رئیس دانشگاه سوره بیان کرد: نکته بعدی مفهوم خود انقلاب اسلامی است ما درک عمیقی به انقلاب اسلامی نداریم. امام در کتاب ولایتفقیه میگوید تصورش باعث تصدیق آن میشد. انقلاب اسلامی هم از همین جنس است. کسی که درمورد انقلاب درست فکر نمیکند به دلیل آن است که تصور درستی از آن ندارد.
وی افزود: از انقلاب اسلامی تحت عنوان یک پستمدرن نام میبرند و آیا میشود چیزی غیر از هیچکدام از موارد بالا باشد؟ با هرکدام از ادبیاتهای حکمی، علمی، فقهی، ادبی و.. میشود انقلاب اسلامی را تفسیر کرد.
ساعی بیان کرد: در اتفاقات اخیر در فهم شخصیت شهید سلیمانی، این انسان امتی، جهانی، ملی است فراتر از اینها است. ملیگرایی شهید سلیمانی هیچ تعارضی باشخصیت جهانی او ندارد. انقلاب اسلامی هم از جنس همین افراد است.
رئیس دانشگاه سوره ادامه داد: سیر تحول اجتماعی که موضوع هفته هنر انقلاب است، مفاهیمی مثل زنان، حقوق بشر، تحولات اجتماعی، یک رویکرد است حاوی پیشفرضهای گسترده و باید درباره تگ تک آنها صحبت کرد.
وی معتقد است جامعهشناسی دنبال قواعد و قوانین است. مدل دیگر عدم قطعیت است، بعضی چیزها ذاتاً قابلتوضیح دادن نیست. مدل سوم ما در یک موقعیتی هستیم که اصلاً قابلفهم نیست. ما در موقعیتی هستیم که همه چیز قابلاثبات است و هیچچیز قابلفهم نیست.
وی ادامه داد: اگر انقلاب نبود شجریانی هم به وجود نمیآمد. اصغر فرهادی بخشی از هنر انقلاب اسلامی است هنرمند چه خودش بخواهد چه نخواهد بخشی از انقلاب است. آدمها در طول تاریخ بهواسطه آن اتفاقاتی میافتد که در مسیر ارائه حق است. با این تفسیر با خیلیها که صحبت میکنیم به هنرمندی این را بگوییم، شاید خودش نیز باور نکن که نقشی در انقلاب داشته است. شهید اوینی جملهای دارند نسبت ما باخدا چگونه است؟ تقریباً همه اتفاقات هنری که بعد از انقلاب اسلامی افتاده است بخشی از درک ما از هنر اسلامی را در خود دارد.
رئیس دانشگاه سوره بیان کرد: شهید آوینی بحث مفصلی دارد که ما اصلاً سینمای اسلامی نداریم. در مصاحبهاش با مجله فیلم، میگوید هنر دینی هنری است که بداند یکبار و یک نیاز را از جامعه بردارد. این جامعه نیاز به طنز دارد یا خیر؟ این هنر انقلاب اسلامی است. آیا میتوانیم به فیلمی مانند فسیل هنر انقلاب اسلامی بگوییم یا خیر؟
هنر معطوف به حق است
امیررضا مافی مدیر مرکز انیمیشن سوره بیان کرد: آنچه که میتوانیم هنر را آبجکتیو بینیم یا امر سایجکتیو. آن را یک مسیر و سلوک میبینم؛ بلکه یک فرا روی است از سطح جامعه. ما استادان هنری فراوانی داریم که خوب آموزش میدهند؛ اما استادان کمتری داریم که بتوانند هنرمندانی را تربیت کنند.
وی افزود: هنر معطوف به حق یعنی هنر معطوف به امر حق که مطلق است. از این نظر هرکدام از ما نسبتی با حق داریم، لذا هنر انقلابی ضمن اینکه بعد از رخدادنش قابلبررسی است. اما یک مسیر و جریان است.هنرمند انقلابی سالک و طارق طریق است. اینطور نیست که تمام شود. حق تمام نمیشود. چرا که انسان حرکتش منجر به حرکت حق نمیشود.
مدیر مرکز انیمیشن سوره بیان کرد: اما انقلاب اسلامی با همه ویژگیهایی که دوستان فرمودند یک حرکت مسیری بود برای احقاق حق. برای اینکه امام حرکتی در مردم ایجاد کرد رو بهسوی حق. مادامی که معروف به حق باید دیگر قدرت محسوب نمیشود دیگر هنر انقلابی نیست ولو در انقلاب باشد؛ ولی اگر هنری خلق کنم که رو بهسوی حق داشته باشد هنر انقلابی است.
به گفته وی؛ هگل معتقد بود آلمان آخر تاریخ است. در تورم ظهور متفکران در آلمان، همه اکابر فلسفه غرب در آلمان ظهور کردند و این پرسش به وجود آمد که چرا اینهمه ایجاد شد؟ یکی از انحرافاتی که رخ داد، دانشگاه را به آموزشگاه تغییر دادیم. ما باید به سمت تعقل میرفتیم این نه فقط در سطح دانشگاه بلکه در حوزه علمیه همین اتفاق افتاد.
مدیر مرکز انیمیشن سوره بیان کرد: درحالیکه حوزهای که روحافزا بود سر درس اخلاق رفتنهای فراوان بود و فقه را بهمثابه دانش فرانمیگرفتند؛ بلکه به سمت حرکت به حق میآموختند.
مافی عنوان کرد: آیا من معتقدم که هر اثری که زیباییشناسی نداشته باشد هنر محسوب میشود؟ خیر اما باید التفات به حق داشته باشد. روابط معطوف به قدرت، ایدئولوژی ایجاد میشود. در حوزه انیمیشن هم یک وجه کاملاً صنعتی دارد در میان هنرهای ما صنعتیترینش انیمیشن است. خلق هنر با استفاده از سیستمها و تکنولوژی بهعنوان لوازم در کنار ما آمدهاند.
مدیر مرکز انیمیشن سوره بیان کرد: ظهور تکنولوژی - درحالیکه ما در دوره پسا تکنولوژی قرار داریم - این اگر در خدمت التفات حق باشد خوب است. هرچه تکنولوژی فراتر رفت کار آسانتری کردند؛ اما دیگر اثر ماندگاری نیست. اسپیلبرگ پارک ژوراسیک را میسازد؛ اما از سال ۲۰۱۰ هر چیزی که میسازد دیگر در ذهنها نمیماند. تکنولوژی علیرغم اینکه کمک زیادی میکند، اما ماندگاری را کمرنگ میکند. دورهای که حتی هوش مصنوعی شما را بینیاز میکند از خلاقیت.
وی افزود: در دهه ۹۰ ما به لحاظ تکنیکال به جهان نزدیک شدیم؛ اما در واقع هیچوقت به جهان نزدیک نشدیم به دلیل اینکه این هنرمندان خودآموز هستند نو بودن انیمیشن باعث میشود که در تربیت خالقان آثاری که تولیدات رو به حقی را در نظر داشته باشند. در تولید حرفهای ما معطوف به آثار حرفهای هستیم؛ اما ما باید انقلاب را پویا ببینیم. انقلاب یعنی لحظهبهلحظه نو شدن. یکجهت دارد و آن هم جهت حق است و آنچه عمل میکنیم خیر است و با شر مقابله دارد و رسیدن به مرزبندی در گرو شناخت و حق و تعریف درستی از آن است. امیدوارم که از مسیر آموزش، به مسیر تربیت برویم.
نظر خود را بنویسید