نشست «بررسی پژوهشهای سازمان سینمایی» به میزبانی دانشکده هنر و با همکاری معاونت پژوهشی دانشگاه سوره برگزار شد. این جلسه در روز سهشنبه ۸ خرداد، از ساعت ۱۰ تا ۱۲ در سالن کنفرانس دانشگاه سوره واقع در ساختمان مرکزی بهصورت حضوری و مجازی برگزار شد. «احمدعلی سجادی صدر» بهعنوان دبیر، «محسن بنیهاشمی» ناقد، «رامتین شهبازی» ناظر و «مژگان محمدی» پژوهشگر در این نشست حضور داشتند.
به گزارش روابط عمومی دانشگاه سوره، پس از سلام و خوشآمد گوییِ دبیر نشست و دکتر «کاظم نظری» رئیس دانشکده هنر، مژگان محمدی ارائه پژوهش خود را با معرفی عنوان آن آغاز کرد: «جایگاه عواطف در سینمای ایران و نقش سینما در رشد عواطف مخاطب.» محمدی ابتدا به انواع نظریههای موجود در حوزه چیستی عواطف اشاره کرد و پژوهش خود را با استناد به نظریه شناختی مطرح کرد. سپس تعریف عواطف را در این نظریه اینگونه شرح داد: عواطف شناختیاند و درواقع استراتژی ما در برخورد با جهان بیرون هستند. بهعبارتدیگر عواطف شامل قضاوتهای ما میشوند. او در ادامه به یکی از انواع تزهای ارائهشده مربوط با کار فلسفی سینما، به نام تز مقتدر اشاره کرد و آن را همراه نظریه شناختی در یک ایدئولوژی قرار داد.
وی پس از معرفی این تز، به شرح ۲ مورد از تعاریف عواطف در این دسته پرداخت: ۱. امکان درست یا غلط بودن آنها بنا بر موقعیت خلقشده و ۲. قابل یادگیری بودن آنها. مژگان محمدی پس از ارائه این تعاریف وارد شرح روند پژوهش خود در دو مرحله بررسی فرم روایی و فرم محتوایی چندین فیلم سینمایی بعد از انقلاب شد. او همچنین از معیارهای انتخاب فیلمها به تعداد جوایز، نگاه منتقدان و اثرگذاریشان و سپس از اطلاعات ضمیمه پژوهش خود نام برد تا به بررسی جزئینگر این روند اشاره کند. سبک و تکنیک، علت و معلولها، نوع پایانبندی، مفاهیمی نظیر پوچی، آزادی یا عناصر تشابه، تکرار و موتیف، از نمونه اطلاعات بررسیشده توسط وی هستند. او از بین این موارد، توازی را بهعنوان یکی از بهترین عناصر تأثیرگذار روی عواطف مخاطب معرفی کرد و برای آن فیلمهای آژانس شیشهای، فروشنده و موقعیت مهدی را مثال زد.
دکتر مژگان محمدی درپایان فیلم موفق را فیلمی دانست که یک عاطفه مثل خشم یا عشق را در یک موقعیت، صحیح تلقی کند اما در موقعیتی دیگر غلط. سپس توضیح داد که با این اتفاق ممکن است هم نتیجهای تأثیرگذار حاصل شود و هم نتیجهای مخرب.
دکتر محسن بنیهاشمی نقد خود را با انتقاد بهعنوان پژوهش آغاز کرد و پیدا کردن جایگاه عواطف در سینما را عملی متن محور و کاملاً متفاوت از بررسی نقش سینما در رشد عواطف که مخاطب محور است، معرفی کرد. وی در ادامه به چندین نکته در خصوص ادبیات پژوهش اعم از جملات گیجکننده و بدون فعل، محاوره نوشتن، پاراگرافهای طولانی، استفاده از کلمات فرنگی و عربی اشاره کرد.
بنیهاشمی یکی از ایرادهای اصلی پژوهش ارائهشده را ارجاع ندادن به منابع جدید و صرفاً مطرح کردن دیدگاه سلیقهای در تعریف مفاهیم روانشناسی و تخصصی مثل عاطفه، رشد یا بررسی فیلمهای نامبرده دانست. او در انتها نوشتن چکیدهای مناسبتر و نتیجهای مفصلتر، همچنین استفاده از روش کیفی که بهجای تفسیر شخصی به اکتشاف در موضوع ختم میشود را به مژگان محمدی پیشنهاد کرد.
دکتر احمدعلی سجادی صدر مدیر گروه سینمای دانشکده هنر نقد خود را با اشاره مژگان محمدی به دیوید بوردوِل بین صحبتهای خود او آغاز کرد. وی مطالعه نظریه طرحوارهها در روایت که توسط بوردول مطرح شد را راه بهتری برای بررسی بهتر محتوای فیلمها عنوان کرد. دکتر رامتین شهبازی بعد از صحبتهای سجادی صدر، بار دیگر روی این نکته تأکید کرد و آن را برای بررسی درست روایت الخصوص روایت فیلمنامهای توصیه کرد. سپس سجادی صدر پردههای یک روایت را تقسیمبندی کرد و اقناع عقلانی را که منجر به برانگیختن عاطفه در مخاطب میشود را در پرده سوم واجب دانست. او در ادامه معیار فروش فیلمها را معیار بهتری برای انتخاب و بررسی در پژوهش دانست و دلیل آن را اثرگذاری بیشتر بین مخاطبین سینما عنوان کرد. وی در انتها پژوهشگر را به مطالعه در حوزه واکنش فیزیولوژی مغز هنگام دریافت عواطف برای بررسی بهتر پژوهش توصیه کرد.
دکتر کاظم نظری با مطرح کردن دو پیشنهاد در ادامه روند پژوهش، نشست را به پایان رساند. ۱. ارائه چکیدهای از موضوع این پژوهش به دیگر استادان و پژوهشگران و گرفتن بازخورد آن در تولیدهای آنان ۲. راهنمایی و کمک استادان به پژوهشگر قبل از ثبت کامل پژوهش به دلیل کمتر شدن ایرادها و اشتباهات هنگام ارائه آن.
گزارش از مستانه کریمی
نظر خود را بنویسید