کانون فیلم دانشگاه سوره در دومین اکران فیلم بلند خود روز سه شنبه پنجم دی ماه ٩۶ صبح ،فیلم دانکرک اثر کریستوفر نولان را به نمایش گذاشت.
پس از نمایشِ این فیلم ، با حضور اساتید آقایان شهبازی و نوری پرتو، کانون فیلم و انجمن علمی دانشگاه و جمعی از دانشجویان، جلسه نقد و بررسی برگزار شد .
ابتدا آقای نوری پرتو پس از توضیحاتی گفتند: حس متناقضی که خیلی از مخاطبین نسبت به فیلم دارند به دلیل آن است که کارگردانی خیلی در خدمت آن چیزی که در محتوا شکل گرفته نبوده و خواست نولان این بوده که طبق معمول در میزانسن ها و دکوپاژ ها کارگردانی خود را به رخ بکشد و از منظر کارگردانی یک اندیشه تماتیک در آن هست که به نظر کارگردانی اثر را فوق الاده و درخشان می نماید. او در ادامه اشاره کرد که به نظرم نولان عامدانه از داستان دوری میکند و هر چه ما در روایت پیش می رویم پیرنگ ها و خرده پیرنگ ها (روایت هوا ، دریا و زمین ) دائما کوتاه تر و پلان ها به شدت خُرد می شوند و گویا قرار است با این تندتر شدن ریتم حالت تعلیق زایی در مخاطب بیشتر شود یعنی چیزی که در قصه وجود ندارد در کارگردانی جبران می شود و به همین دلیل این فیلم در میانه ها در دید مخاطبی که آمده است که یک فیلم جنگی نمونه ای تماشا کند افت می نماید . آقای نوری پرتو گفت که به نظرم اساتید مربوطه می توانند برای دروس کارگردانی و تدوین از این فیلم برای تدریس استفاده نمایند.
در ادامه آقای شهبازی هم گفتند که وجود قهرمان جمعی در فیلم دانکرک ما را به یک ایدئولوژی می رساند و به مدد روایت گفتمان ساز ، تاریخ ساز ، قهرمان ساز و در کل به مدد این سازها هویت ساخته شده است . نولان به مثابه نیروی عقلانی برای آنکه بتواند جهان اسطوره جنگ را کنترل کند از محیط بیرون وارد و سوار بر آن می شود ، در صوتیکه جایی می توانست فیلم نولان باشد که وارد این جهان نمی شد و اجازه می داد آن جهان خائوس گونه کار خود را بکند و وقتی بخواهیم وارد این جهان خائوس گونه شویم ، که اجازه دهیم کار خود را انجام دهد، پس دیگری را حذف نمی کنیم و با نظر آقای نوری پرتو که گفتند نولان با نگاه مستند گونه دائما درحال فشار آوردن برای باز کردن گره ها می باشد تا آنها را تحت کنترل خود در آورد موافقم . آقای شهبازی گفت در این فیلم فردیت نولان گرفته شده و بجای اینکه دارای شخصیت و هویت مستقل باشد تبدیل به فیلمِ تیپیکال شده و فقط انتهای فیلم یعنی صحنه آتش زدن هواپیما نقطه امیدی را برایم به عنوان بخشی از نولان بودن برایمان به نمایش گذاشت و البته شاید بعد از چند بار تماشای مجدد فیلم نظرات و نگاه های دیگری هم داشته باشم .
آقای نوری پرتو هم در ادامه صحبت هایش گفت که برخلاف عقیده دوست عزیزم آقای شهبازی این فیلم را قهرامانانه نمی بینم و این فیلم مستند گونه در مورد پدیده شومی بنام جنگ است . فیلم فقط کمی بلاتکلیف بوده و نتوانسته به هدفی که داشته برسد.
این جلسه با بحث و گفتگوی بین استاد نوری پرتو، دبیر کانون فیلم سوره عبدالحسین شفقی و دبیر انجمن علمی پویا هاشم پور و جمعی از دانشجویان پس از مدت دو ساعت و نیم پایان پذیرفت.
نظر خود را بنویسید