دکتر کوبرت با اشاره به اینکه هنر قصه گویی تئاتر نیست بلکه یک رشته کاملاً جداست به این موضوع پرداختند که قصه ها مانند صحنه های سینمایی از ۳ سالگی در ذهن افراد ایجاد شده و علاوه بر ایجاد امید به زندگی در کودکان در هویت بخشی به آنها نیز نقش بسزایی دارد. و این مسئله که قهرمان های داستانی بدلیل بیان تجربه ها نقش تعلیمی و تربیتی نیز دارند.
محورهای اساسی برای انتقال حس و حال قصه گویی به مخاطب این است که قصه پایه و اساس محکم داشته باشد، و به اقتضای سن شنوندگان انتخاب شود و قصه گو با مسائل عاطفی و احساسی در قصه ارتباط برقرار کند و داستان به سادگی بازگو شود.
در ادامه خانم دکتر قاسم پور در رابطه با قصه گویی بیان داشتند که انسان بدون قصه بی تاریخ است و اینکه قصه نقش مهمی در کنترل بحران های اجتماعی و هویتی بازی می کند و همین مسئله باعث می شود که قصه گویی بعنوان یک ابزار ضدگسست نسلی تلقی شود.
هر قصه اقیانوسی از معرفت انسانی است که زندگی هر کودک را با زندگی دیگر انسان ها پیوند می زند. در قصه گویی بداهه پردازی وتحریک پذیری وجود دارد و بیشتر تلاش برای تعامل بشر است که از طریق یک گفتگو از سر ذوق و هنر با غلبه بر زبان و سحر کلام انجام می گیرد. قصه با نمایش فرق اساسی دارد نمایش بیشتر متعهد به متن و نقش است و جزئی از یک کل که نقش انتقال اندیشه را دارد.
در پایان این نشست شرکت کنندگان پاسخ پرسش های خود را از اساتید محترم دریافت کردند و به شرکت کنندگان حاضر در جلسه گواهی شرکت در نوزدهمین جشنواره بین المللی قصه گویی اهدا شد.
نظر خود را بنویسید