به گزارش روابط عمومی دانشگاه سوره، به نقل ازمعاونت پژوهشی دانشگاه_ وبینار تخصصی تحت عنوان «نقش ادبیات پایداری در جوامع انقلابی» به همت دانشکده فرهنگ و ارتباطات، با همکاری معاونت پژوهشی سوره، روز پنجشنبه مورخ 2 دیماه 1400 ساعت 10 الی 12 به صورت مجازی در سامانه سیباد دانشگاه سوره برگزار شد.
در این نشست دکتر منوچهر اکبری، به عنوان سخنران و خانم میرزا بیگی به عنوان دبیر نشست حضور داشتند.
در ابتدا خانم میرزابیگی ضمن عرض سلام و خوشآمدگویی، به ارائه مقدمهای از موضوع نشست پرداخت و از دکتر منوچهر اکبری دعوت کرد تا نشست را به طور رسمی آغاز کند.
دکتر منوچهر اکبری در ابتدا اشاره به موضوع نشست، نقش ادبیات پایداری در جوامع انقلابی کرد و کلمه به کلمه آن را برای حاضرین این گونه معنا کرد:
نقش را زمانی بهکار میبریم که چیزی یا کسی تأثیرگذاری یا تأثیرپذیری دارد؛ نقش یعنی تأثیرگذاری و تأثیرپذیری.
ادبیات چیست؟ تعریف ادبیات بسیار سخت است؛ درواقع نمیتوان آن را به صورت قالب مشخصی تعریف کرد. ادبیات از بدو تولد انسان و پا گذاشتن وی در این دنیا، درون او جاری است؛ از همان زمانی که نوزاد اسم ندارد و مادرش او را عزیزم، جانم و ماهِمن خطاب میکند، چه بسا از زمانیکه در رحم مادر است و مادرش با او نجوا میکند، ادبیات با ما بهدنیا میآید و تا آخر با ما است.
وی ادامه داد که ادبیات حالتهای مختلف انسان را نشان میدهد و محدوده و قلمروی خاص ندارد. ادبیات محصور به زمان نیست. ما میتوانیم در حال حاضر به قرن 4 و 5 سفر کنیم؛ با ادبیات میتوان در گذشته، حال و آینده سیر کرد. ادبیات تأثیر شدید بر روح و روان انسان دارد و درمان است. خیال؛ میتواند ادبیات را چند ساحتی و چند معنایی کند. آوا و آهنگ؛ ادبیات را گسترش میدهد و آن را دلنشین میکند.
در ادامه دکتر اکبری به رسالت ادبیات پرداخت و گفت:
ادبیات زاییدهی انقلاب است؛ یا انقلاب بهوجود آورنده ادبیات؟ یعنی اول یک اثر ادبی ایجاد انقلاب میکند؟ یا انقلابی به ثمر میرسد، بعد ادبیاتی ظهور میکند که میخواهد در خدمت آن باشد؟ عقیده من این است که اینها همراه هم هستند و ادبیات قبل از انقلاب هم بودهاست. جوامع انقلابی که میگوئیم یعنی جوامعی بودند که بر اثر ظلم، ستم، فسق، تجاوز بیگانه و... مثل یک آتشفشانی متورم شدند و یک رهبری، این حجم متراکم انفجار علیه ظلم و ستم را رهبری کردهاست. تراکم این خواستهها و روی دادن این مصائب منجر به انقلاب شدهاست.
وی بیان کرد که قبل از اینکه انقلابی رخ دهد، این درد، غم، شکنجه، ستم و تبعید به شکل شعر، داستان، رمان، ادبیات، بیان میشود که اگر صریح باشد میرود در ساحت شعار و اگر هم رمزی یا کنایهای باشد، در قالب ادبیاتی میرود که در دوران اختناق روی داده است. یعنی تاریخ و مبارزات انقلابی را ادبیات بیان میکند.
وی در خصوص نقش ادبیات در انقلاب بیان کرد که ادبیات بیشتر از تمامی رشتهها به انقلاب کمک میکند و حتی هنگام پیروزی انقلاب خیلی از رشتهها کنار میروند ولی ادبیات تازه اعلام حضور میکند. این وظیفه ادبیات است که آن ظلم و ستم را در قالب داستان، فیلم و نمایشنامه بیان کند. پس در پاسخ به سوال بالا باید بگوئیم که ادبیات و انقلاب هر دو در کنار هم سهیم هستند.
وی در پاسخ به سوال آیا ادبیات به تنهایی میتواند همه رسالت انقلاب را بیان کند؟ پاسخ داد: خیر؛ چون انقلاب خیلی بزرگ است. ادبیات میتواند سالها از عظمت انقلاب تعریف کند اما به پایان نمیرسد و کارایی آن بر میگردد به آن فرد ادیب که چقدر درد را فهمیده و زبان حال آن مردم است.
هر انقلابی آثار ادبی خودش را دارد؛ مؤلفههای ادبیات ما را باید در مؤلفهها و ریشههای انقلاب خودمان پیدا کرد.
دکتر اکبری در میان صحبتهایش نیز نکات مهمی را درباره مردم و ادبیات بیان کرد و گفت:
ملت و مردمی که کتاب بخوانند، سطح معرفت و شعورشان بالا است.
ملتی که ادبیات ندارد؛ در لاک خودش است، بی روح است و شناسنامه ندارد.
کار ادبیات غنی سازی جریان است؛ غنیسازی را زمانی استفاده میکنند که بخواهند چیزی را بارور کنند تا اثرگذاری آن را بیشتر کنند. ادبیات؛ هنر، فیلم، موسیقی و... را غنی میکند.
نظر خود را بنویسید