به گزارش روابط عمومی دانشگاه سوره، به نقل از معاونت پژوهشی دانشگاه_ وبینار تخصصی تحت عنوان «پژوهش و جهان واقعیت» به همت دانشکده فرهنگ و ارتباطات و با همکاری معاونت پژوهشی در روز ۲۵پنجشنبه آذر ۱۴۰۰ ساعت 9 الی 10در سامانه سیباد دانشگاه سوره به صورت مجازی برگزار شد.
در این نشست پروفسور باقر ساروخانی، دکتری جامعه شناسی و مدیر گروه جامعه شناسی دانشگاه تهران، به عنوان سخنران و خانم مبینا میرزا بیگی به عنوان دبیر نشست حضور داشتند.
در ابتدای جلسه میرزا بیگی ضمن خوشآمدگویی به حاضران از دکتر امید علی مسعودی، رئیس دانشکدهی فرهنگ و ارتباطات دعوت کرد تا با سخنان خود فتح باب کند. دکتر مسعودی، ضمن یاد خدا و خوشآمدگویی به مناسبت هفته پژوهش از افرادی که با تلاش خود باعث برگزاری نشستها شدهاند و همچنین دکتر طباطبایی معاونت پژوهشی دانشگاه سوره تشکر کرد.
در ادامه جلسه میرزا بیگی، به معرفی پروفسور ساروخانی پرداخت. دکتر ساروخانی پدر علم جامعه شناسی ارتباطات در ایران و استاد جامعه شناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران و دکتری جامعه شناسی خود را در دانشگاه سوربن اخذ کرده است. همچنین مولف کتابهایی مثل دایرهالمعارف علوم اجتماعی و فرهنگ خانواده و.... به علاوه دهها مقاله در موضوعات جامعه شناسی است.
دکتر ساروخانی ضمن یاد خدا و تشکر از حاضران برای شرکت در نشست این طور آغاز کرد که محقق در پژوهش و در جهان واقعیت، به دنبال اهداف خاصی است. او میخواهد دستآوردهایش در برنامهریزی اجتماعی وارد شود و اثرگذار باشد؛ و به نوعی زحمت و پژوهشش پایدار باشد. هر کسی کار پژوهش را آغاز میکند به دنبال پایداری و بقای آن است. پژوهشگر میخواهد واقعیتی فراتر از مسائل سطحی را ببینید؛ آنچه را که همگان متوجه آن نمیشوند. حال محقق و اهداف بلند او، در مقابل واقعیت اجتماعی قرار میگیرد که آیا میتوان به هدفش برسد یا خیر؟ باید بدانیم واقعیت اجتماعی چه چیزی است. مشکلی که محقق در علوم اجتماعی دارد، که میتواند نکته مثبتی هم تلقی شود، کار کردن با انسان است. تحقیق در امور طبیعی و تجربی کار سادهتری است چون موضوع انسان نیست. انسان موجود پیچیدهای است. انسان موجودی است با ارتباط سیاسی، اجتماعی، متفکر و آگاه. بنابراین محقق در مقابل یک موجود پیچیده قرار دارد که چند بعدی است و با سایرین ارتباط مؤثر دارد و میخواهد کنش افراد جامعه را بشناسد، کنترل و هدایت کند. ژرژ گورویج، جامعه شناس فرانسوی، زمانی که بر روی موضوعات انسانی کار میکرد دچار حیرت بود زیرا با ذهن و ادراک انسان که بسیار پیچیده است مواجه بود. طیفهای مختلفی از روشهای تحقیق خلق و کشف شده است تا انسان بهتر شناخته شود. اما محققان به زودی متوجه شدند که دسترسی به ذهن انسان دشوار است و توانایی درک کامل انسان را ندارند. انسانها در شرایط و موقعیتهای مختلف جنبههای مختلفی از خود را نمایش میدهند. از طرفی هم واقعیتهای اجتماعی پیچیده و گاهاً دارای ایهام هستند، پس شناخت این واقعیتها هم دشوار است.
پروفسور ساروخانی ادامه داد که واقعیت از قطعیت فرار میکند و محقق میخواهد به قطعیت برسد. در علوم اجتماعی قطعیتی وجود ندارد. از این نظر باید گفت تمام جامعه شناسان و متقدمین ما اشتباه کردهاند. آگوست کنت به دنبال فیزیک اجتماعی بود یا افکار مارکس وبر یا دورکیم که با قطعیت درباره جامعه صحبت کردهاند و به نوعی میتوان گفت که اشتباه بوده است.
دکتر باقر ساروخانی گفت: محققان و پژوهشگران نباید ناامید شوند به این دلیل که به دنبال شیوههای جدید برای تحقیق هستیم و بینشهای جدید در اختیارمان قرار میگیرد. درست مثل زمانی که مکتب اثباتگرایی مورد توجه همگان بود تا زمانی که متوجه عدم کارکرد آن شدند و روشها و بینشهای جدید جایگزین آن شد.
وی در پایان افزود: با تمام این تفاسیر محقق آزادی در شناخت دارد. او میتواند تحقیق را علّی یا تک علیتی یا از نوع همبستگی کار کند. در کلام آخر باید توانایی شناخت را داشته باشیم و واقعیت را ببینیم. پس با فراموشی خویشتن خویش و عدم نگاه قالبی و دوری از خرافهها به دنبال واقعیت برویم.
نظر خود را بنویسید