سومین نشست معماریخوانی پادکست معماری رادیو نمانا در دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه سوره برگزار شد.
به گزارش روابطعمومی دانشگاه سوره، به نقل از معاونت پژوهشی دانشگاه در روز چهارشنبه مصادف با بیست و هفتم اردیبهشتماه ۱۴۰۲ از ساعت 11 تا 13 سومین نشست معماری خوانی به همت دانشکده معماری و شهرسازی و معاونت پژوهشی دانشگاه ســــوره برگزار شد. در این نشست دکتر محمدصادق خاجی بهعنوان سخنران و دکتر زکیه سادات طباطبائی حضور داشتند. همچنین آناهیتا سماوات دبیری جلسه را عهدهدار بود.
در ابتدای نشست آناهیتا سماوات خلاصهای از نشست دوم ارائه کرد و گفت: جلسه پیش در مورد اینکه ما چند حواس داریم و این حواس چگونه میتواند ما را در ادراک معماری کمک کند صحبت کردیم.
پدیدهها دودستهاند، پدیدههای ذهنی و فیزیکی پدیدههای ذهنی ادراکات درونی ما، اندیشهها و احساسات شخصی ما هستند. پدیدههای فیزیکی بیشتر ادراکات کالبدی و بیرونی دارند.
وی ادامه داد: این جلسه در مورد چگونگی ادغام این ادراکات و حواس صحبت خواهیم کرد. بحثی که در فضای پرسپکتیو مطرح میشود ادراکات ما از شهر است.
در قسمتی از کتاب میگوید : 《ما در استمرار تجربه اجزای درهمتنیده در عرصههای متمایز را بهصورت یک کل درک میکنیم. بااینحال تجربه ما از شهر مدرن تنها میتواند چندپاره ناتمام و مبتنی بر چشماندازها باشد.
این جمله در ادامه آن بحثی است که در زمانهای گذشته به علت توجه به مبحث وحدت ما آن کلیت را در فضای شهری بیشتر درک کنیم، اما در شهر مدرن به علت ناهمگونی نگرشها و اندیشهها ما اندکی دچار انفصال و چندپارگی میشویم.
سپس دبیر جلسه به خوانش بخشی از کتاب پرداخت و ادامه داد: نمونههای برگرفته از پروژههای در میلان پرتاویتوریا در سال ۱۹۸۶ نشاندهنده فرایندی از طراحی شهری با استفاده از مجموعهای از دیدهای جزئی است که از قبل کشیده شده و بهصورت وارونه در قالب قطعات پلان درآمده، سپس این قطعات بعدا با توجه به مفهوم حرکت گریز از مرکز دانهها از سنگین به سبک برخلاف تمایل به پراکندگی در شهرهای کنونی در صورت کلیت در پلان شهری گرد هم آمدهاند.
وی اضافه کرد: اگر هرکدام از قطعات را یکدانه فرض کنیم و نقطه گریزی را در نظر بگیریم خواهیم دید که تمام قطعهها در عین اینکه منفصل هستند اما در قابی که چشم ما میبیند یک کلیت را میسازد.
وی در ادامه جملهای از کتاب را بازگو کرد: 《از خلال مطالعه پدیدارشناسی شهرها به دنبال شیوههای تلفیق این تجربه ناتمام و پرسپکتیوی از تجربه فضا با نگاه خود و ساخت معماری هستیم.》
بدین ترتیب دبیر نشست در مبحث رنگ در کتاب پرسشهای ادراکات پدیدارشناسی در معماری را این گونه آغاز کرد: ادراک رنگ را نمیتوان از طریق ریاضیات امواج نور و رفتار فیزیکی بینایی بهطور کامل توضیح داد.
ادراکات ما بدین گونه نیست که بهتوالی صفر و یک مشخصی بتوانیم آن را تعمیم دهیم.
گوته میگوید :《 مشکلاتی که هنگام تأمل در خصوص سرشت رنگها با آن مواجه هستیم نشات گرفته از نامشخص بودن برداشتهای ما از شباهتهای رنگهاست.》
در قسمت دیگری از کتاب میخوانیم:《 مقصود اصلی کارهای معمارها حول نور میچرخد.》
دراینبین یکی از دانشجویان سوره پرسید: آیا مشابه این سکانس بندهای شهری را در فیلم هم میتوان ادغام کرد؟
دکتر خاجی در پاسخ به پرسش این دانشجو بدین شکل پاسخ داد: وقتی در مورد فیلم صحبت میکنیم در حال صحبت درباره یک مدیوم متفاوت هستیم و همینطور معماری نیز مدیوم دیگری است و شهرسازی هم همینطور.
این سه، سه مدیوم متفاوت هستند که ابزار بازنمایی آنها نیز باهم فرق میکند، تنها نقطه مشترک این سه مدیوم انسان است .
وی افزود: ما در برخورد با انسان وقتی در سینما با آن مواجه میشویم، ابزار بازنمایی ما کادر است ، اما وقتی وارد معماری یا شهرسازی میشویم دیگر ابزار ما کادر نیست چراکه انسان متحرک است. در مقوله شهرسازی ما دیگر با کادر طرف نیستیم یک اتفاق هیبرید داریم که مخاطب بهعنوآنیک نظارهگر با یک مسئله هیبرید درگیر است.
خاجی ادامه داد : ابزار ما در بازنمایی مدیوم شهری صفحه است. آنهم نه یک صفحه ایستا بلکه ما با یک صفحه پویا درگیر هستیم که در جداره در حال حرکت است و مدام تغییر شکل میدهد. حال در معماری ابزار شما حجم و صفحه هستند و شما توان ایجاد کادر را هم خواهید داشت .
وی در ادامه گفت: تولید سکانس در شهر با پوستهها در ارتباط است. تولید سکانس در معماری با مسئله سیرکلاسیون در ارتباط است.
حالا باید دید این بازنمایی به چه علت است ؟ چه گفتمانی میخواهیم تولید کنیم؟ و آیا این گفتمان در مسئله دیسکورس جای میگیرد یا نه؟!
دکتر خاجی در ادامه جلسه پیرو تصویر دید پرندهای که نمایش داده شد بیان کرد: در مواجه با این تصویر ما از بعدی صحبت میکنیم که در زندگی روزمره شهری اصلاً مسئله آدمها نیست، آسمان موقع بیدار شدن از خواب، یا وقتی دنبال ماه هستید مسئله شماست نه در روزمرگی شهری.
علی کامران دانشجوی دانشکده معماری وشهرسازی سوره گفت: وقتی در شهر از حملونقل عمومی استفاده میکنیم متوجه میشویم شهر بهگونهای ساختهشده که شما باید در حال رفتن و عبور باشید و آسمان دیگر مسئله نیست.
دکتر خاجی اینگونه بیان کرد: اگر شما شهر را انسانمحور میبینید، یکبخشی از انسان رفتار و نیاز معاصر اوست، بدین ترتیب پس انساندوست دارد و نیاز دارد که از اتومبیل استفاده کند.
اما در ادامه شهر نمیتواند معاصر شود چون ما با ژنی طرف هستیم که انسان و آسمان جزئی از این ژن هستند.
وی ادامه داد: شما اگر بخواهید آسمان را به مسئله روزمره مردم اضافه کنید باید یک ژن جدید به شهر اضافه کنید چون آسمان مسئله و نیاز روزمره همه انسانها نیست که سربههوا راه بروند. بدین ترتیب شهر نمیتواند انسانمحور باشد چون شهر انسانمحور و باید اول به نیاز انسان رسیدگی کند.
خاجی افزود: استیون هال این مسئله را وارد معماری میکند و انسانها را مجبور به نگاه کردن به آسمان میکند، در طراحی سکشنها ویدها را مورب طراحی میکند. در خوابگاه دانشگاه ام آی تی چرا این کار را میکند؟ چون با استفاده از وید آسمان را بهعنوآنیک ژن جدید به ساختمانش اضافه میکند.
وی گفت: وقتی به مسئله معماری هیبرید نگاه کنیم شهر هم هیبرید میشود و آنجا میتوان آسمان را هم اضافه کرد. در پروژه لینکید هیبرید استیون هال در چین، هیبرید برای آنکه آسمان را بهعنوآنیک ژن اضافه کند، محل رفتوآمد و فضای عمومی را تبدیل به کوچهها در ترازبالا کرده است و شما برای عبور، از داخل بلوکها نمیتوانید عبور کنید و باید از مسیر مشخصشده در ترازهای بالاتر استفاده کنید یعنی حرکت از بالا به پایین صورت میگیرد و بدین شکل آسمان به ساختمان اضافهشده است. بهجای سربههوا راه رفتن انسانها کوچهها را در ارتفاع میبرد.
در ادامه سخنران نشست دکتر خاجی به همراهی سایر افراد حاضر در جلسه به گفتمان درباره چند فیلم و کتاب و زاویه دید آنها به شهر پرداخت.
دراینبین سماوات خاطرنشان کرد: جای خالی یک اثر که بهدرستی و کاملی به معماری غنی ایران پرداخته باشد بسیار خالی است. بهطور مثال مسئله سکانس بندی که مطرح شد را ما در باغهای ایرانی که منتهی به کوشک هستند میبینیم.
خاجی بیان کرد: در پلان بناهای دوره قاجار میبینیم که معمارها بر اساس سکانس بندی طراحی میکردند. در اتود معمارهای ایرانی بدون اینکه متوجه شویم از یک سکانس و مجموعهای از اطلاعات وارد یک سکانس جدید با دادههای جدید میشویم که بسیار عالی و شگفتانگیز است.
سماوات گفت: در مسئله معماری طراحی بهنوعی محدود به معمار است اما وقتی وارد شهر میشویم با مسئله کلانی روبهرو هستیم که گاه از کنترل خارج میشود.
در ادامه صحبتهای دبیر جلسه دکتر طباطبائی عضو هیأت علمی دانشکده معماری و شهرسازی سوره افزود: نسبت به سایر هنرها اگر معماری و شهرسازی را بهعنوان مدیومی قرار دهیم که بخواهیم بهوسیله آن پیامی را به مخاطب انتقال دهیم، کار ما بسیار سخت خواهد بود.
وی ادامه داد: شما اگر نقاش باشید تابلو خود را در گالری قرار میدهید، قابی را مقابل نگاه مخاطب میگذارید و بدین شکل پیام و اثر خود را به او منتقل میکنید. اما در معماری دیگر برداشت مخاطب در دست ما نیست ما نمیدانیم مخاطب چگونه میبیند و برداشت میکند، آن لحظه از چه حال روحی برخوردار است بنابراین انتقال پیام و اثر بر مخاطب در معماری بسیار بهسختی صورت میگیرد و معماران ایرانی بهخوبی از پس آن برآمدهاند. مانند سیر حرکتی در مساجد ایرانی که بهآرامی شمارا از فضای شلوغ شهری بهوسیله هشتی و... وارد صحنی آرام میکند.
وی افزود: زمان در معماری مسئله دیگری است که باید بهعنوان بعد چهارم به آن توجه کرد. شما باید متوجه باشید که مخاطب شما با ساختمان در طی زمان مواجه میشود نه مواجهه برای یکلحظه، و احساسات و برداشت او از بنا طی زمان تغییر میکند .
دبیر جلسه در ادامه سخنان دکتر طباطبایی گفت: در ادامه کتاب به مبحث نور و سایه پرداختهشده که این نور علاوه بر مباحث طراحی زمان را به ما میرساند.
وی به بیان جملاتی از افراد فرهیخته پرداخت و بیان کرد: سنت آگوستین میگوید:《 پس زمان چیست؟ اگر هیچکس از من نپرسد پاسخ را میدانم اما اگر کسی بپرسد و بخواهم برایش توضیح دهم نمیدانم، ما زمانها را اندازهگیری میکنیم اما چطور میتوانیم چیزی را اندازه بگیریم که وجود ندارد؟ برای مقایسه دو واج کوتاه و بلند هر دو باید محو شوند، بنابراین من نه خود واجها را بلکه تصوری را اندازهگیری میکنم که از آوای آنها در حافظهام میماند. بنابراین وقتی زمان را اندازهگیری میکنم تأثیرات و تغییرات آگاهیام را اندازهگیری میکنم .》
تجربه ادراکی ما از تجربه شب در شبهای قدیم تهران آیا مساوی است باتجربه کنونی ما از شهر؟! فعالیتها چه تغییری کرده است؟!
میبینیم که بعد زمان تأثیر میگذارد بر اتفاقاتی که در شهر و معماری خلق میشود.
تصویری که در روشنایی روز از شهر میبینیم شاید پر از آلودگی و سروصدا باشد اما همان تصویر در شب با همان آلودگی درخشندگی نورها را بهگونهای زیبا نشان میدهد.
سماوات ضمن نمایش تصویری از چهلستون، وارد بخشی از کتاب با عنوان آب بهمثابه لنز پدیداری شد. وی تأکید کرد: ما در معماری ایرانی تمام آیتمهایی که در معماری غرب به آن پرداختهشده است را داریم.
در تکمیل بیانات دبیرجلسه دکتر خاجی افزود: ما در غرب همهچیز را ثبت میکنیم حتی در چین و ژاپن. اما در ایران این مسئله گمشده است. ضمن سیر تاریخی ایران و آتش زدن کتابخانهها در طول تاریخ و نبود اسناد و مدارک ما مجبور هستیم آیتمها را از معماری غرب مطالعه کنیم و در معماری ایران پیدا کنیم و باید خودمان شروع به جمعآوری مدارک و اسناد کنیم.
وی ادامه داد: زبانهم باید معاصر شود. زبان فارسی سالیان درازی است که معاصر نشده و در حال از بین رفتن است و همین مسئله به گمشدن اطلاعات معماری میانجامد. چراکه متون ادبی ما در ترجمه و برگردان دادههای علمی معاصر نشده و بدین ترتیب متون علمی توسط سیکل ترجمه به کشور بازنمیگردد. و چون برای واژگان علمی ما به ازا فارسی نداریم نمیتوان کاملاً در مباحث علمی از زبان فارسی کمک گرفت.
سماوات در ادامه مبحث عنصر آب بیان کرد: عنصر آب بُعدی شاعرانه دارد. این را در خانههای قدیمی ایرانی مشاهده میکنیم. حوضهای آبی که در حیاط قرار میگرفت بهنوعی روح افراد را نوازش میکرد. معماری مدرن کمکم این شاعرانگی را از عنصر آبگرفته است مانند حذف حوض از خانهها.
وی در ادامه وارد مبحث متافیزیک در کتاب «پرسشهای ادراکات پدیدارشناسی در معماری شد» و به خوانش بخشی از کتاب پرداخت و گفت: 《متافیزیک عقلانی به ما میآموزد که انسان با دانستن هر چیزی به آن چیز تبدیل میشود. در مقابل متافیزیک یک تخیل را نشان میدهد که انسان با ندانستن هر چیز به آن تبدیل میشود.》
مبحث بعدی که در کتاب به آن پرداختهشده مسئله صدا است. سماوات این مبحث را اینگونه آغاز کرد: استیون هال معتقد است اگر موسیقی میتواند برچیدمان اتصالات مولکولهای آب اثر بگذارد ، چگونه میتواند بر بدن شما و فضا اثر نگذارد؟!
در ادامه نشست سماوات به توضیحاتی در ارتباط با جزئیات در حوزه بساوایی پرداخت و تشریح کرد: فضای مجازی شمارا با حوزه بصری آشنا میکند و ادراکات بساوایی را بهآرامی از شما میگیرد. در پی صنعتی شدن ماهیت اصلی متریالها در حال کمرنگ شدن است، مانند سرامیکهای طرح چوب و متریالهای چاپی دیگر.
خاجی اینگونه بیان کرد: این بخش از کتاب میخواهد بگوید جزئیات واقعی چقدر بر درک شما از فضا اثر میگذارد ؟ اینکه متریال در و یا کابینت شما ام دی اف باشد یا چوببر درک شما از فضا اثر میگذارد.
دکتر طباطبائی در ارتباط با حوزه زیباییشناسی گفت: در فلسفه زیباییشناسی سؤالات زیادی مطرح است که آیا زیباییشناسی باید بر اساس مخاطب یا سنت یا چه چیزی باشد؟! در تعریف آن باید چه بگوییم؟! زیباییشناسی دقیقاً چه چیزی است؟! اگر شما بخواهید یک اثر زیبا خلق کنید باید چهکاری انجام دهید؟ و پاسخ این سؤالات تاکنون نقطه کور مانده است.
دکتر خاجی افزود: در مسئله مد و سبک، نموداری وجود دارد که میگوید سبک معمولاً با یک بازه و دامنه بزرگ تغییر میکند و با توجه به موقعیت فرهنگی و تأثیرات آنیک سری الگو و جنبش شکل میگیرد و اتفاق بعدی در مرحله سوم این است که در هر استایل مدهای زیادی نهفته است که جایگاه سلیقه آنجاست که نمیتواند سبک را تغییر دهد. وقتی تعداد موجهای مد زیاد میشود تعداد موجهای استایل را همتغییر میدهد و این سبب سرعت گرفتن تغییر سبک میشود.
سماوات پیرو گفتههای کتاب در ارتباط با مبحث سایت گفت: هر سایت طراحی و تفکر متناسب با خود را میطلبد. کتاب میگوید «پیچیدگی ساختمانهای امروزه با محوطههای وسیع و ترکیبی از مقتضیات برنامهدهی بهجای آنکه برگرفته از برنامهای عملکردی یا یک ایده خارقالعاده معماری باشد اغلب بهناچار به کانسپتی سازمان دهنده منجر میشود .
استیون هال میگوید: هر دانشجوی معماری در تکاپو خواهد بود تا به بیننده تبدیل شود اما باید ادراک بهمثابه مدلی برای تفکر معماری تبدیل شود.
در پایان جلسه سماوات ضمن تشکر و قدردانی از دکتر خاجی، دکتر طباطبائی و شفیعی مسئول کتابخانه دانشکده معماری و شهرسازی سوره جلسه آینده را به جمعبندی کتاب پرسشهای ادراکات پدیدارشناسی در معماری اختصاص داد.
این گزارش به کوشش الهه میرزائی تهیه شده است.
نظر خود را بنویسید