منتظر باشید تا صفحه کامل بارگذاری شود
غیرفعال کردن حالت بارگذاری
×

مشاهده خبر

کاهش ورودی دانشگاه‌ها، افت فعالیت‌های فرهنگی و فاصله گرفتن از مأموریت روشنفکری سبب شده دانشگاه از جایگاه فکری خود دور شود.

روابط عمومی دانشگاه بین المللی سوره – دکتر محمدحسین ساعی در گفت وگو با رویانیوز درخصوص روز دانشجو گفت و گویی انجام داد که در ادامه می خوانید.

امسال بیش از ۳۰‌درصد صندلی‌های دانشگاه‌های کشور خالی ماند‌؛ آماری تلخ که بیش از یک رقم ساده، فریاد خاموش نسلی است که دیگر دانشگاه را «راه نجات» نمی‌بیند. دانشجویان امروز با مجموعه‌ای از دغدغه‌ها دست به گریبان هستند؛ از فاصله میان مهارت‌های تحصیلی و نیازهای واقعی بازار کار، تا کمرنگ‌شدن نشاط جمعی، مشارکت در فعالیت‌های فرهنگی و هویت‌یابی در تحصیل. به مناسبت «روز دانشجو» با دکتر محمدحسین ساعی، رئیس دانشگاه بین المللی سوره، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی‌ و عضو هیأت علمی دانشگاه صداوسیما به گفت‌وگو پرداخته‌ایم‌.

 در سال‌های اخیر، کاهش چشمگیر ورودی دانشگاه‌ها و افت فعالیت‌های دانشجویی نسبت به گذشته مشهود است. به نظر شما این روند تا چه حد به تضعیف فضای فکری و معنایی دانشگاه منجر شده و چگونه می‌توان این خلأ را جبران کرد؟

این‌که دانشگاه‌ها تاحدی ازحالت معنایی و اندیشه‌ای خود فاصله‌گرفته‌اند و از مأموریت‌های روشنفکری، اجتماعی و مسئولیت‌های اجتماعی‌شان دور شده‌اند، مسأله‌ای جهانی است و ریشه‌های متعددی دارد. گرایش به مهارت‌محوری و کسب درآمد سریع، همراه با تأثیرات رسانه‌های اجتماعی بر توانایی تمرکز، مطالعه عمیق و ساخت نظام فکری منسجم، باعث شده بسیاری از دانشجویان هنگام ورود به دانشگاه، انگیزه اصلی‌شان یادگیری یک مهارت شغلی باشد‌؛ مهارتی که اغلب خارج از ساختار دانشگاه نیز قابل دستیابی است. این وضعیت، فضای اندیشه‌ورزی، فلسفه، ادبیات و مسئولیت اجتماعی را در دانشگاه‌ها کمرنگ کرده است. با این حال، تجربه نشان می‌دهد نسل جدید ظرفیت بالایی برای پذیرش این مفاهیم دارد، به شرط آن‌که با زبان و روش‌های نوین با آنان سخن بگوییم. بسیاری از دانشجویان در بدو ورود نمی‌دانند چرا باید در تشکل‌های دانشجویی فعال باشند، کار جهادی انجام دهند یا به مسئولیت اجتماعی خود بیندیشند‌ اما پس از شش ماه تا یک‌سال گفت‌وگوی آرام، منطقی و همراه با ادبیات روز، انگیزه و درک این مسائل در آنان شکل می‌گیرد.


برای بهبود این روند چه باید کرد؟

باید محتوای فلسفی و اجتماعی را با قالب‌ها و زبان جدید ارائه کنیم تا این نسل نیز بتواند با آن ارتباط برقرار کند. این رویکرد علاوه بر پر کردن خلأهای فکری، به دانشجویان کمک می‌کند تا تحصیلات‌شان را معنادارتر ببینند و احساس کنند دانشگاه فراتر از یک محل کسب مهارت، جایی برای رشد شخصی و اجتماعی است.  

به عنوان شخصی که سال‌هاست درفضای دانشگاهی حضور دارید، به نظرتان مهم‌ترین دغدغه و گلایه دانشجویان چیست؟ 

پاسخ دقیق و علمی به این پرسش نیازمند پژوهش میدانی گسترده است اما براساس مشاهدات و گفت‌وگوهای مستقیم با دانشجویان، دو مطالبه اصلی برجسته است: نخست، انتظار دانشجویان از دانشگاه این است که پس از فارغ‌التحصیلی بتوانند به‌سرعت و با توانمندی وارد بازار کار حرفه‌ای شوند اما متأسفانه درحال حاضر تغییرات سریع فناوری و نیازهای بازار کار، فاصله زیادی با سرفصل‌ها و محتوای دروس فعلی ایجاد کرده و این مطالبه کاملا به‌حق است. به عقیده دانشجویان، دانشگاه باید برنامه‌های عملی‌تر، کارآموزی‌های واقعی و مهارت‌های به‌روز ارائه دهد تا از اضطراب بیکاری پس از تحصیل رها شوند.


مطالبه دوم دانشجویان به چه مسأله‌ای اشاره دارد؟

در میان دانشجویان نخبه و علاقه‌مند به فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی، تقاضا برای اردوهای فرهنگی، تجربه ایران‌گردی، فعالیت‌های جمعی و همکاری‌های دانشجویی وجود داردکه متأسفانه در سال‌های اخیر کمرنگ شده است. بسیاری از دانشجویان گلایه دارند که دانشگاه فرصت‌ کافی برای تجربه زندگی واقعی، شناخت فرهنگ و تاریخ کشور و فعالیت در تشکل‌ها فراهم نمی‌کند. این نگرانی‌ها حاکی از آن است که دانشجویان افزون بر اشتغال، به‌دنبال تثبیت هویت ملی و اجتماعی خود در دانشگاه هستند و می‌خواهند در پیکره‌ جامعه‌ای پویا سهیم باشند. درواقع این مسائل محور اصلی دغدغه‌های امروز دانشجویان را تشکیل می‌دهند و اگر به آنها پاسخ دهیم، روز دانشجو واقعا به فرصتی برای جشن واقعی موفقیت‌های جوانان تبدیل خواهد شد.


آیا برای بهبود فضای دانشگاه و افزایش رضایت دانشجویان نیازمند اصلاحات ساختاری هستیم؟ چگونه این اصلاحات می‌تواند مستقیما به دغدغه‌های دانشجویان پاسخ دهد؟

قطعا. دانشگاه باید همزمان دو مأموریت اصلی را دنبال کند: آماده‌سازی افراد برای ورود مؤثر به بازار کار حرفه‌ای و پرورش توانایی پذیرش مسئولیت‌های اجتماعی و مدیریتی نسل آینده. این دو بال مکمل یکدیگرند و هیچ‌کدام نباید فدای دیگری شود. ما در نظام تحول آموزش و پرورش، واژه «تربیت شش‌ساحتی» را داریم. درواقع چنانچه ‌‌فرد در چند بعد تربیت شود، هم برای خودش و هم برای جامعه مفیدتر ‌خواهد بود. بنابراین، چنین دیدگاهی باید در مراحل پذیرش دانشگاهی و فرآیند آموزش نیز بازتاب یابد. برای نمونه، در برخی رشته‌های مهارت‌محور، احتمال دارد دانشجو تنها با حفظ مطالب کتاب‌ها و مقالات نمره کسب کند، ولی در عمل قادر نباشد کارایی و مهارت مورد انتظار را از خود نشان دهد. در سازوکار فعلی،‌ فرد ممکن است مدرک و دانش لازم را کسب کند اما در عمل نمی‌تواند ارزش واقعی و تأثیری را که باید بر جامعه داشته باشد، ایجاد کند. در این نگاه، اصلاح فرآیند جذب اعضای هیأت علمی نیز دقت بیشتری می‌طلبد.استاد دانشگاه باید نه‌تنها از نظر علمی و مهارتی برجسته باشد بلکه توانایی تدریس مؤثر، برقراری ارتباط و تأثیر تربیتی بر دانشجویان را نیز داشته باشد. دانشجویان بارها گلایه کرده‌اند که برخی استادان ارتباط مؤثر ندارند و این تغییر می‌تواند کلاس‌ها را جذاب‌تر کند. ما باید پژوهشگاه‌هایی داشته باشیم تا افرادی که صرفا از دانش برخوردارند و مهارت‌های دیگر را ندارند در آن فعالیت کنند.


برای دستیابی به این اهداف، مسائل اقتصادی دانشگاه‌ها نیز باید مورد توجه واقع شود.

تغییر نظام اقتصادی دانشگاه‌ها ضروری است. درواقع در شرایط فعلی بخشی از درآمد شرکت‌های بزرگ باید به دانشگاه‌ها برای انجام پروژه‌های پژوهشی و توسعه‌ای اختصاص یابد. این امر می‌تواند بودجه‌ای برای کارآموزی‌های پردرآمد و پروژه‌های دانشجویی فراهم کند و مستقیما اضطراب شغلی دانشجویان را کاهش دهد. موضوع دیگر تقویت بعد اجتماعی‌سازی علم در رسانه‌هاست. همان‌گونه که در گذشته برنامه‌های جذاب علمی رشته‌های دانشگاهی را برای جامعه ملموس می‌کرد، امروز نیز باید علم و دانشگاه را در ذهن مردم و جوانان جذاب و ضروری جلوه دهیم. این اقدام سبب می‌شود دانشجویان احساس ارزشمندی بیشتری کنند و باور داشته باشند که دغدغه‌های اجتماعی‌شان مورد توجه قرار گرفته است. کشورهای پیشرفته‌ای که در حوزه دانشگاهی موفق بوده‌اند، همزمان علم را اجتماعی و جذاب کرده‌اند.

به‌ عنوان سؤال پایانی‌ و با توجه به این‌که امروز‌ روز دانشجوست‌ چه پیامی به جامعه دانشگاهی کشور به‌‌ویژه دانشجویان دارید؟

حضرت امام خمینی(ره) در آذر۱۳۶۳دراولین جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی، جمله‌ای تاریخی فرمودند: «جنگ مسأله خیلی مهمی نیست‌؛ جنگ تمام می‌شود، مسأله اصلی ما دانشگاه‌هاست». ایشان تأکید داشتند که مهم‌ترین وظیفه دانشگاه، تزریق خودباوری به نسل جوان است.

بنابراین امروز هر تغییری که در ساختار، محتوا و اقتصاد دانشگاه انجام می‌دهیم، باید با این پرسش سنجیده شود: آیا این تغییر به خودباوری بیشتر جوانان ما کمک می‌کند؟

اگر دانشگاه به جای تربیت انسان‌های خودباور، متکی به هویت دینی و ملی و دارای اثرگذاری جهانی، به محل تزریق نگاه استعماری و تربیت افراد خودباخته تبدیل شود، نه‌تنها به پیشرفت علم، فرهنگ و اخلاق کشور کمک نخواهد کرد بلکه آسیب‌های جدی به همراه خواهد داشت.

اشتراک در:

کلمات کلیدی: دانشگاه سورهدانشگاه به زبان امروز؛ نسلی که معنا می‌خواهد نه فقط مدرک

نظر خود را بنویسید