به گزارش روابط عمومی دانشگاه سوره، به نقل از معاونت پژوهشی دانشگاه_ به مناسبت هفته پژوهش وبینار تخصصی « پژوهشی در فقدان امر قدسی در هنر معاصر» با تاکید بر بررسی ارتباط بین امر مطلق و و هنر در چشم انداز فلسفی به همت دانشکده هنر و همکاری معاونت پژوهشی دانشگاه سوره دوشنبه 22 آذر ماه، ساعت 16 الی 18 برگزار شد.
این نشست با سخرانی دکتر فاطمه مصدری مدیر گروه پژوهش هنر دانشگاه سوره آغاز شد. وی با بازگویی تاریخچه فلسفه، نسبت آن با هنر و امر مطلق و معنادار را در ساحت هنر بررسی کرد. ایشان ورود هنر به زندگی انسان را به صورت یک امر توام با معنا تفسیر کرد. فاطمه مصدری بیان داشت انسان، هنر را به سرعت وارد فلفسه و جهان بینی خود کرد. مصدری افلاطون را به عنوان اولین نظریه پردازان این مبحث برشمرد و بیان کرد افلاطون اعتقاد داشت هنر باید به شکلی بتواند وارد زندگی انسان شود و اگر این امر توانایی وقوع ندارد هنر باید حذف شود.
مصدری در ادامه به نظریات ارسطو پرداخت و نگاه او را نگاهی طبیعت گرایانه به امور مختلف دانست که این نگاه باعث تلطیف دید اون نسبت به هنر می شد. فاطمه مصدری نگاه ارسطو به هنر را غایت خویشتن معرفی کرد و آن را از لذت گرایی صرف طبق نظر ارسطو جدا دانست. مدیر گروه پژوهش هنر ارسطو را به عنوان شخصی که ارجحیتی برای هنر و هنرمند قائل است معرفی کرد و او را دارای نگاهی منعطفامه به تفسیر هنر دانست. ایشان افزود : با شروع قرن وسطی و حضور دین در جامعه و پررنگ شدن آن در زندگی مردم، هنر و الهیات نیز به هم گره خوردند و این دوران بازتاب دهنده وجه فلسفی هنر است.
وی در ادامه گفت: با شروع قرن چهاردهم ورق برگشت و نگرشی انسانی به مسائل شکل پیدا کرد که این نگرش وابسته به تأثیرات سیاسی اجتماعی آن دوران است و در اینجا ورود به دوران رنسانس اتفاق میفتد. هنرمندان رنسانسی مثل میکل آنژ از لحاظ هنری به انسان و فیزیک انسانی توجه میکردند. دکتر مصدری اواخر دوره رنسانس را دوره ظهور فلسفه علم دانست و عقلگرایی و انضباط فکری را کلید عصر روشنگری دانست. وی ادامه داد با ظهور انقلاب صنعتی امر مطلق و معنادار کمرنگ شدند و هگل را به عنوان کسی که اعتقاد داشت هنر نمیتواند با ماهیت و معنای جهان ارتباط برقرار کند معرفی نمود. وی نیچه را به عنوان فلسفهدان بیاعتقاد به خدا و متافیزیک معرفی کرد و او را مخالف وجود داشتن ارتباط با امر فلسفی در آغاز قرن بیستم دانست. مصدری قرن بیستم را قرن ورود به دنیای مدرن و جدا شدن هنر از معنا دانست و این دوران را دوران ظهور هنر جدید و فاصلهدار با امر مطلق معرفی کرد. او تهی دانستن فلسفه و در نتیجه هنر را از معنا و حضور انسان و پر کردن ضعف معنایی آن توسط انسان را از ویژگیهای این دوران خواند. ایشان مدرنیته را آغاز تبدیل هنر از امری عقلانی به امری ذهنی دانست و بیاعتقادی به فلسفه و کلگرایی را تشریح کرد و اضافه کرد: هنرمندان این عنصر به دنبال رسیدن از جز به کل بودند و اعتقاد داشتند با فاصله گرفتن از معنا میتوانیم به ماهیت آن برسیم و لزومی ندارد روند کلی نگری گذشته و سنتی را ادامه دهیم.
دکتر مصدری افزود: هنرمندان این عصر به معنا توجه داشتند ولی نه در شکل ظاهری آن و سعی می کردند معنا را در عمق و بطن هنر معرفی کنند و آن هم برای مخاطبی که میبیند و فکر میکند نه هر مخاطب عامی. مصدری ظهور پست مدرن را ظهور تهی شدن از هرگونه معنا و مفهوم دانست و اظهار داشت بعد از سال 1960 جهان وارد عرصهای شد که برخلاف دوران مدرنیسم که آخرین تلاشها برای جدا نشدن فلسفه از هنر شده بود در این دوره فلسفه و هنر به صورت کلی از همه فاصله گرفتند و با وجود این تکثرگرایی، برگشت این دو به هم را در حال حاضر غیر ممکن دانست. ایشان اظهار داشت: از هم گسیختگی در پست مدرن به حد اعلا خود رسیده و جهان به یک پوچی مطلق در عصر دیجیتال و رسانه و پیدایش آن در هنر رسیده است. جهانی که دیجیتال و رسانهای شده و چیزی تحت عنوان واقعیت در آن وجود ندارد و همه چیز غیر واقعی و بیاصالت شده است. فاطمه مصدری اضافه کرد که در این عصر واقعیتی خارج از رسانه وجود ندارد و رسانه یک معنای مجهول میسازد که مردم این جامعه نگاه زیبا شناسانه ای نیز ندارند؛ هنرمندان در آن هر کسی میتواند باشد و هنر از بیارزشترین چیزهای ممکن نیز میتواند ایجاد شود.
وی بیان داشت در عصر پست مدرن برعکس عصر مدرن توجه به اقلیتها و رنگین پوستان زیاد است و به طور مثال زنان در این دوره حضور پررنگی دارند. دکتر مصدری بیان نمود که هنرمندان پست مدرن اصولاً به دنبال معنا و ادعای خاصی نیستند و هنرمند نیازی به تحصیلات آکادمیک برای هنرمند بودن ندارد مثل هنرمندان خیابانی. مصدری افزود هنرمندان پست مدرن به دنبال جلب نظر همه مردم هستند و از کالای مصرفی عامه مردم در زندگی برای ایجاد هنر استفاده میکنند و خود مخاطب را در برساخت هنر مشارکت میدهند و جهان این مردم را به تصویر میکشند.
مصدری در آخر بیان داشت که دوران گذار در حال اتفاق افتادن است و امکان دارد جامعه به اصل و اصالت اولیه خود و راه دادن دوباره معنا به زندگی برود و این شرایط قابل تغییر است.
نظر خود را بنویسید