جواد طوسی با اشاره به تفاوت حاتمی کیا با ملاقلی پور، اعتراض در نگاه ملاقلیپور را حسی و غریزی میداند که وقتی پا به عرصههای ملتهب سیاسی و اجتماعی میگذارد حالتی آنارشیستی پیدا میکند.
به گزارش روابطعمومی دانشگاه سوره، چهارمین جلسه از سلسله نشستهای «سینمای پرتره» بنیاد سینمایی فارابی با همکاری دانشگاه سوره به بررسی سیر اندیشه «رسول ملاقلیپور» و نمایش و تحلیل «قارچ سمی» اختصاص داشت که سهشنبه ۹ شهریورماه با سخنرانی جواد طوسی و دبیری امیررضا نوری پرتو مدیر گروه ادبیات نمایشی دانشکده هنر دانشگاه سوره در ساختمان شماره سه بنیاد سینمایی فارابی برگزار شد.
طوسی در ابتدای این نشست درباره سینمای رسول ملاقلیپور گفت: دو فیلمساز ازنظر گستره نگاه مرتبط با عدالت اجتماعی که از پایگاه طبقاتی آنها برمیآید، به یکدیگر شباهت دارند که ابراهیم حاتمی کیا و رسول ملاقلیپور هستند، همچنین هر دو مراحل اولیه و تکوینی فیلمسازی را در ارتباطی خودجوش و بیواسطه با محیط جبهه و جنگ تجربه کردهاند. البته حاتمی کیا در ادامه کارش سعی میکند مبانی تئوری و آکادمیک را همزمان با زمینه مطالعاتی ادامه دهد اما رسول ملاقلیپور در اواخر دوران حیاتش بر اساس غریزه حسیاش عمل میکند.
او درباره نگاه عدالتخواهانه این فیلمسازان توضیح داد: فیلم «از کرخه تا راین» در آثار ابراهیم حاتمی کیا نمود اولیه عدالتخواهی است و نمود بیرونیاش را در شرایط حساس تاریخی در فیلم «آژانس شیشهای» میبینیم و تداوم آن در فیلمهای «موج مرده»، «به نام پدر» و «ارتفاع پست» مشاهده میشود، آخرین نقطه این عدالتخواهی در فیلم «خروج» نمایان میکند. تفاوت نگاه ابراهیم حاتمی کیا با رسول ملاقلیپور در اعتراض است، اعتراض در نگاه ملاقلیپور بیشتر حسی و غریزی است، وقتیکه پا به عرصههای ملتهب سیاسی و اجتماعی میگذارد حالتی آنارشیستی پیدا میکند درصورتیکه حاتمی کیا سعی دارد دراینباره کنترلشده عمل کند.
این منتقد درباره فیلم «قارچ سمی» ادامه داد: رسول ملاقلیپور وقتیکه محیط و فضا را خوب بشناسد، تداخل بین تخیل، رویا و واقعیت، تعادل لازم را دارد که این نکته در فیلمهای «هیوا» و «سفر به چزابه» نیز دیده میشود. البته وقتی فیلم وارد محیط شهری میشود و تقابلی میان پایگاههای اجتماعی ایجاد میشود، مسئله ازنظر فقدان نگاه جامعهشناختی کمی دچار مشکل میشود. در فیلم «قارچ سمی» شروع ورود مخاطب به دنیای سور رئال فیلم، پیشدرآمدی منطقپذیر ندارد.
طوسی تصریح کرد: چیزهایی که در فیلم «قارچ سمی» میتواند برای من از اهمیت و مبنای اولیه برخوردار باشد، تداوم نگاه عدالتخواهانه و جایگاه آن نگاه و گستره آرمانی در جامعه بعد از جنگ است که آدمها منزویتر شدهاند و محلی از اعراب ندارند. حتی پیشبینی و آیندهنگریای که رسول ملاقلیپور نسبت به مفاسد اقتصادی در فیلم دارد، حائز اهمیت هستند که نشاندهنده شاخکهای تیز فیلمسازی است که میخواهد برخلاف فیلمسازان آرمانگرای همنسل خود که رونوشتی برای زمانه شدهاند، رفتار کند به همین دلیل سعی دارد که دیدگاه اعتقادی خود را زمزمه کند و محتاطانه رفتار کردن را کنار بگذارد، اینکه این نگاه چقدر میتواند ظرفیت خود را در جامعه پیدا کند، علامت سؤالی برای ما باقی خواهد گذاشت.
او در بخش دیگری از صحبتهایش درباره جایگاه «قارچ سمی» در سینمای اعتراضی بعد از انقلاب اسلامی بیان کرد: رسول ملاقلیپور یکی از صادقترین فیلمسازانی است که بلافاصله بعد از خاتمه جنگ در مواجهه با آدمهایی را که زمینه انطباق با پایگاه اجتماعی داشتند، روبهرو میشود و در فیلمهایی مثل «مجنون»، «پناهنده» و «قارچ سمی» به آنها میپردازد. بهطورکلی تکلیف فیلمساز با دنیا، طرز فکر و دنیای خودش مشخص است و آن را در شخصیتهای فیلم نمایان میکند.
این سخنران در پاسخ به این پرسش که چرا منتقدان جدید فیلمهای رسول ملاقلیپور را خشن میدانند، تصریح کرد: در فیلم «قارچ سمی» شاهد تکگوییهای شخصیت «سلیمان»، پرخاشگری و عصیان او هستیم که بخشی در جهت نشانهشناسی فردی شخصیتی اوست و بخشی در خدمت لحن و بیان معترضانه اجتماعی است که منافاتی با جامعه در حال گذار ما نخواهد داشت. در حال حاضر مسئله و مقوله آرمان و مبانی ارزشی و عرفی دارد به بایگانی تاریخ ملحق میشود و برخی به آن پوزخند میزنند.
طوسی در پایان خاطرنشان کرد: «قارچ سمی» میتواند حدیث نفس رسول ملاقلیپور باشد یعنی ازنظری میتواند شناسنامه انسان آرمانخواهی باشد که در زندگی شخصی خودش هم عشق را خیلی توأمان تجربه نکرده است. او یکی از صادقترین افرادی بود که در زندگی دیدم و نسبت به هر چیزی که برنمیتابید، واکنش نشان میداد، جایش در زندگی ما واقعاً خالی است.
نظر خود را بنویسید